eitaa logo
کاش یک دانه ی تسبیح تو باشم..
345 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
10.3هزار ویدیو
99 فایل
میخوای برای امام زمانت مفیدباشی؟ میخوای یه تصمیم جدی برای آخرتت بگیری؟ ظهورنزدیکه؛جانمونی😉 کانال نذر پدرم صاحب الزمان🌷 نشرمطالب؛(در صورت امکان باذکر یک صلوات)؛ #حلال میباشد همسایه مون: @zohore_deltangiii ارتباط با ما: @FaghatKhodayam
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ⛔ *خانم هایی که از ظاهر زیبا برخوردارند یا با ظاهری زیبا (و آرایش و کم حجاب⛔)به خیابان می آیند ، این داستان عجیب را حتماً بخوانند و برای دیگران بفرستند* 👇🏼👇🏼👇🏼 _*⭕ هنوز جایِ تاوَلها روی مچ دستم باقیست❗*_ _🛑 خاطره ای عجیب از راویِ کتاب سه دقیقه در قیامت_ _✔️( این خاطره، در ویرایشِ جدید به کتاب اضافه شده است)_ *📗كتاب سه دقيقه در قيامت، چاپ و با ياری خـدا، با اقبال مردم روبرو شد. استقبال مردم از اين كتاب خيلـی خوب بود و افـراد بسياری خبر ميدادند كه اين كتاب تأثير فراوانـی رویِ آنها داشته است.* _🔰 اصـل داسـتـان_ *يك روز صبح، طبق رِوال هميشه از مسير بزرگراه به سویِ محل كار می رفتم .* *يك خانم خيلـی بدحجاب كنار بزرگراه ايستاده و منتظر تاكسی بود. از دور او را ديدم كه دست تكان می داد، بزرگراه خلوت و هوا مساعد نبود، برای همين توقف كردم و اين خانم سوار شد.* _✴️ بی مقدمه سلام كرد و گفت:_ *می خواهم بروم بيمارستان ... من پزشكِ بيمارستان هستم*_.امـروز صبح ماشينم روشن نشد._*شما مسيرتان كجاست؟* گفتم: *محل كارِ من نزديك همان بيمارستان است. شما را می رسانم. آن روز تعدادی كتاب سه دقيقه در قيامت رویِ صندلـیِ عقب بود.* *اين خانم يكـی از كتابها را برداشت و مشغول خواندن شد.*_بعد گفت:_*ببخشيد اجازه نگرفتم، می تونم اين كتاب را بخوانم؟* گفتم: *كتاب را برداريد.* _🎁 هـديه برایِ شماست._*به شرطـی كه بخوانيد.* *تشكر كرد و دقايقـی بعد، در مقابل درب بيمارستان توقف كردم.* _خيلـی تشكر كرد و پياده شد._ *✴️ من هم همينطور مراقب اطراف بودم كه همكاران من، مـرا در اين وضعيت نبينند!* *كافـی بود اين خانم را با اين تيپ و قيافه در ماشين من ببينند و ...* *چند ماه گذشت و من هم اين ماجـرا را فراموش كردم. تا اينكه يك روز عصر، وقتـی ساعتِ كاری تمام شد، طبق رِوال هميشه، سوار ماشين شدم و از درب اصلـی اداره بيرون آمدم .* *✳️ همين كه خواستم وارد خيابان اصلـی شوم، ديدم يك خانم چادری از پياده رو وارد خيابان شد و دست تكان داد!* _توقف كردم._*ايشان را نشناختم، ولـی ظاهراً او خـوب مرا می شناخت!* *شيشه را پائين كشيدم. جلوتر آمد و سـلام كرد وگفت: مـرا شناختيد؟*_خانم جوانـی بود._*سرم را پائين گرفتم و گفتم: شرمنده، خير.* گفت: _خانم دكتری هستم كه چند ماه پيش،_*يك روز صبح لطف كرديد و مـرا به بيمارستان رسانديد. چند دقيقه ای با شما كار دارم.* گفتم: *بله، حال شما خوبه؟* *رسمِ ادب نبود، از طرفـی شايد خيلـی هم خوب نبود كه يك خانم غـريبه، آن هم جلـویِ اداره وارد ماشينم شود.* _✴️ ماشين را پارك كردم و پياده شدم و در كنار پياده رو،_*در حالـی كه سَرم پائین بود به سخنانش گوش كردم.* گفت: *اوّل از همه بايد سـؤال كنم كه شما راویِ كتاب سه دقيقه در قیامت هستيد؟* _🎁 همان كتابـی كه آن روز به من هـديه داديد؟ درسته؟_ *می خواستم جواب ندهم ولـی خيلـی اصرار كرد.* گفتم:*بله بفرمائيد، در خـدمتم.* _✳️ گفت: خـدا رو شكر ، خيلـی جستجو كردم._*از مطالب كتاب و از مسيری كه آن روز آمديد، حدس زدم كه شما اينجا كار می كنيد. از همکارانتان پيگيری کردم، الان هم يكـی دو ساعته تویِ خيابان ايستاده و منتظر شما هستم.* گفتم: *با من چه كار داريد؟* گفت: _اين كتاب، رِوال زندگـی ام را به هم ريخت._*خيلـی مـرا در موضوعِ معاد به فكر فرو برد. اينكه يك روزی اين دوران جوانـی من هم تمام خواهد شد و من هم پير می شوم و خواهم رفت. جواب خـداوند را چه بدهم؟!* *درسته که مسائل دينـی رو رعايت نمی كردم، اما در يك خانواده معتقد بزرگ شده ام.* *يك هفته بعد از خواندن اين كتاب*_، خيلـی در تنهايـی خودم فكر كردم. تصميم جدّی گرفتم كه توبه كامل كنم._ _❇️ من نمی توانم گناهانم را بگويم،_ *امّـا واقعاً تصميم گرفتم كه تمام كارهای گذشته ام را ترك كنم.* _درست همان روز كه تصميم گرفتم ، تصادف وحشتناكـی صورت گرفت_ *و مـن مـرگ را به چشم خود ديدم!* *مـن كاملاً مشاهده كردم كه روح از بدنم خارج شد، امّـا مثل شما ،ملك الموت مهربان و بهشت و زيبائیها را نديدم!* _✴️ دو ملك مـرا گرفتند تا به سویِ عذاب ببرند،_*هيچكس با من مهربان نبود. من آتش را ديدم. حتّـی دستبندی به من زدند كه شعله ور بود.* _امّـا يكباره داد زدم:_*مـن كه امـروز توبه كردم. مـن واقعاً نيّت كردم كه كارهایِ گذشته را تكرار نكنم.* _✴️ يكـی از دو مأموری كه در كنارم بود گفت: بله،_*از شما قبول می كنيم، شما واقعاً توبه كردی و خـدا توبه پذير است.* *تمام كارهایِ زشت شما پاك شده،* _❓ امّـا حـق النّـاس را چه می كنـی؟_ گفتم: *من با تمام بديها خيلـی مراقب بودم كه حقّ كسـی را در زندگـی ام وارد نكنم .* *حتّـی در محل كار، بيشتر می ماندم تا مشكلـی نباشد.*_تمام بيماران از من راضـی هستند و......._ _❇️ آن فرشته گفت: بله، درست می گویـی،_ ادامه👇👇 @tasbiheto📿
ادامه👇👇 *امّـا 🧮 هـزار و صـد نفر از مردان هس تند كه به آنها در زمينه حـقّ النّـاس بدهكار هستـی!* _🩸وقتـی تعجب مرا ديد، ادامه داد:_*خـداوند به شما قد و قامت و چهره ای زيبا عطا كرد، امّـا در مدّت زندگـی ، شما چـه كـردی؟!* _❇️ با لباسهای تنگ و نامناسب⛔_ _آرايش و موهای رنگ شده⛔_ _و بدون حجابِ صحیح ⛔_ *از خانه بيرون مـی آمدی، اين تعداد از مردان، با ديدن شما دچار مشكلات مختلف شدند.* _👌🏼 بسياری از آنها همسرانشان به زيبايـیِ شما نبودند و زمينه اختلاف بين زن و شوهرها شدی._ *برخـی از مردانِ جـوان كه همكار يا بيمار شما بودند، با ديدن زيبایـیِ شما به گناه افتادند و........* _گفتم: خُب آنها چشمانشان را حفظ ميكردند و نگاه نمی كردند._ *به من جواب داد: شما اگُر پوشش و حريمها و حجاب را رعايت می کردی و آنها به شما نگاه می کردند، ديگر گناهـی برایِ شما نبود.* *چون خـداوند*_به هـر دو گـروه زن و مـرد در قرآن دستور داده كه چشمانتان را حفظ كنيد._ *امّـا اكنون به دليل عدم رعايت دستور خـداوند در زمينه حجاب، در گناه آنها شريك هستـی .* _❇️ تو باعث اين مشكلات شدی و اين کار، از بين بردن حقّ مردم در داشتن زندگـیِ آرام است._ *تو آرامش زندگـی آنها را گرفتـی و اين حـقّ النّـاس است.* *پس به واسطه حـقّ النّـاس اين 🧮 هـزار و صـد نفر، در گرفتاری و عذاب خواهـی بود تا تك تكِ آنها به برزخ بيايند و بتوانـی از آنها رضايت بگيری.* اين خانم ادامه داد: *هيچ دفاعـی نمی توانستم از خودم انجام دهم* _هـرچه گفتند قبول كردم._ _🛑 بعد مـرا به سمت محل عذاب بردند._*من آنچه كه از آتش و عذاب جهنم توصيف شده را كامل مشاهده كردم .* *✴️ درست در زمانـی كه قـرار بود وارد آتش شوم*_، يكباره ياد كتاب شما و توسّل به حضـرت زهـرا سلام الله علیها افتادم ._ *✳️ همانجا فرياد زدم و گفتم:* _خـدايا به حقّ مادرم حضـرت زهـرا سلام الله علیها به من فرصت جبران بده. خـدا......_ *🩸تا اين جمله را گفتم، گویـی به داخل بدنم پرتاب شدم!* *با بازگشت علائم حياتـی ، مـرا به بيمارستان منتقل كردند و اكنون بعد از چند ماه بهبودی كامل پيدا كردم.* *✴️ امّـا فقط يك نشانه از آن چند لحظه بر رویِ بدنم باقـی مانده*_. دستبندی از آتش بر دستان من زده بودند، وقتـی من به هوش آمدم ، مچِ دستانم می سوخت، هنوز اين مشكل من برطرف نشده!_ _*❇️ دستان من با حلقه ای از آتش سوخته و هنوز جایِ تاولهای آن رویِ مچِ من باقـی است! فكر ميكنم خـدا می خواست كه من آن لحظات را فراموش نكنم.*_ _✳️ من به توبه ام وفادار ماندم. گناهان گذشته ام را ترك كردم. نمازها را شروع كردم و حتّـی نمازهایِ قضا را می خوانم._ *✴️ولـی آنچه مـرا در به در به دنبال شما كشانده، اين است كه مـرا ياری كنيد. مـن چطور اين 🧮 هـزار و صـد نفر را پيدا كنم؟* _❓ چطور از آنها حلاليّت بطلبم؟_ *اين خانم حـرفهایِ آخـرش را با بغض و گريه تكرار كرد .* *من هم هيچ راه حلـی به ذهنم نرسيد،جـز اينكه يكـی از علمایِ ربانـی را به ايشان معرفـی كنم.‌* _🟨 یک تمنّا_ *خواهشمند است که کتاب « سه دقیقه در قیامت »را حتماً و حتماً بخوانید و تهیه و به دیگران (خصوصاً جوانان و نوجوانان) نیز هـدیه بفرمائید،که باعث تحوّل روحـی انسان و مراقب اعمال می شود.* *در فضای مجازی نیز کتاب* _« سه دقیقه در قیامت »_*وجود دارد.* _🟦 و سخن آخـر:_ *خانم هایـی کـه به آشکار ساختن موهای خود و آرایش خود به نامحرم کم اهمیت هستند،* *فقط*_👌🏼یک درصد👌🏼_ *احتمال می‌دهند* *‼️این داستان راست باشد* *اگـر احتمال یک درصدی هم می‌دهند* *پس باخود و خـدا عهد ببندند🤝🏻 تا بخاطرِ خـدا* _*زیبایـی خود را برای نامحرم به نمایش نگذارند.*_ نشر حداکثری <><><><><><><><> @tasbiheto📿
*﷽* _ ...._ ❤️ _❣️ شهیدمحسن‌حججی ❣️_ *یک طورے زندگے ڪن ڪه خداعاشقت بشه، تا خوب تورو بخره* ❤️ _❣️ شهیدحمیدسیاهکالی ❣️_ *مادامے که پشت سر ولے فقیه باشیم و مطیع ولایت باشیم و در مسیر حضرت ولی عصر(عج) قرار بگیریم پیروز خواهیم بود چرا که نقطه قوت ما ولایت است.* ❤️ _❣️ شهیدحسین‌معزغلامی ❣️_ *تامیتوانیدبراے ظهوردعاڪنیدڪه بهترین دعاهاست.* ❤️ _❣️ شهیدمحمودرضابیضایی ❣️_ *شیعه به دنیا آمد‌ه‌ایم ڪه مؤثردرتحقق ظهورباشیم.* ❤️ _❣️ شهیدجوادمحمّدی ❣️_ *دراون دنیا جلوے بے حجاب هاوآنهایے ڪه تبلیغ بے حجابے میڪنند رامیگیرم.* ❤️ _❣️ شهیدمحمّدهادی‌ذوالفقاری ❣️_ *از خواهران مےخواهم که حجابشان را مثل حجاب حضرت زهرا رعایت بکنند،نه مثل حجاب‌هاے امروز چون این حجاب‌ها بوے حضرت زهرا(س) را نمےدهد.* ❤️ _❣️ شهیدرضاسنجرانی ❣️_ *نمازهایتان را اول وقت بخوانید ڪه بهترین عمل است.* ❤️ _❣️ شهیدحسین‌محرابی ❣️_ *هرجوان پسریادخترے ڪه نمازش رااول وقت بخواند و حجابش را رعایت کند شفاعتش میڪنم.* ❤️ _❣️ شهیدحسن‌قاسمی‌دانا ❣️_ *ازراه واهداف انقلاب وسخنان امام خامنه اے دور نشوید.* _روحمان به یاد شهدا شاد با ذکر صلــ🌷وات_ *--------------------------* @tasbiheto📿
AUD-20220704-WA0083.mp3
2.21M
*دستور عمل ساده و بسیار پر برکت.* رفع بیکاری،رفع فقر پول💵💴 🎤سخنران سید حسن احمدی اصفهانی @tasbiheto📿
همسرداری به سبک علما @tasbiheto📿
💠 💠 💎 روایتی قابل تأمل!! 🔻امام علی عليه ‏السلام: ما أنزَلَ المَوتَ حَقَّ مَنزِلَتِهِ مَن عَدَّ غَداً مِن أجَلِهِ؛ ❇️ هرکسى که فردا را جزو مهلت عمر خود بداند، را درست نشناخته و آن را در جایگاه حقیقى خود قرار نداده است. 📚 اصول كافى، ج ۳، ص ۲۵۹، ح ۳۰ ‌@tasbiheto📿
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حدیث نگاه به نامحرم👀❗️ از زبان استاد شھید مطهری🎙 🦋♡[@tasbiheto📿]♡🦋
🌹امشب؛شب تولد دوست یکی از کاربران عزیز هست؛خواستند که از طریق این کانال به دوستشون تبریک بگند♥️ ماهم تولدشون رو تبریک میگیم؛ ان شاءالله دوستیتون پایدار باشه همیشه؛تبریک مارو پذیرا باشید.🌺
هدایت شده از ‌-پناه-
شب تولدت ای دوست، برای من شب تولد تمام خوبی هاست🌺. فاطمه جان تولدت مبارک ❤️ 《از طرف نرجس》
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا