خدابخشی در سراشیب تند افول
✍ بعد از انتخابات دهمین دوره ی مجلس دکتر خدابخشی ضمن تشکر از همگان با نصب بنری در سطح شهر و تاکید بر شعار #الیگودرز_برای_همه و #همه_برای_الیگودرز گفته بود « ...بر این باورم با کمک و مساعدت دوستان و #منتقدین ؛ امکان رسیدن به مطلوب در راستای همدلی و توسعه وجود دارد و ..از همه ی مسئولین از جمله امام جمعه ی معزز و ... تشکر میکنم ».اما آن جوان رشد یافته از روستای محروم دستگرد امروز بعد از ۸ سال در لوای قدرتی که مردم به او داده اند ؛ متاسفانه در اعماق سیاهچاله تکبر سقوط کرده است.او فقط تمجید میخواهد و نقد واقعی را بر نمی تابد ؛ با آشفتگی و حتی زیر پا گذاشتن منزلت جایگاه نمایندگی ولی فقیه از تاختن به تریبون نماز جمعه نیز ابایی ندارد و به قدری در توهمات ساختگی برخی مدیران «بله قربان گو» غرق شده است که توقع دارد تریبون های رسمی هم #بنگاه_تبلیغاتی او باشند و میگوید « ... برخی از تریبون های رسمی در دستاوردها تشکیک ایجاد میکنند که این اقدام بزرگترین ظلم به نظام است در حالیکه این افراد باید خدمات نظام را تبیین نمایند ... » سوال این است که مگر از این تریبون رسمی کدام مطالبه مطرح شده که #آقای_نماینده را تا این حد برآشفته و مستاصل کرده است ؟ کدام خدمت نظام زیر سوال رفته است؟ مطالبه دغدغه مندان این بوده : بعد از اخذ مصوبه ی ارتقای فرمانداری کدام بستر سازی میدانی صورت گرفته که بنر آن با این تعجیل نصب و افتتاح شد؟ و البته بعد از کلی جنجال و هیاهوی رسانه ای هنوز پاسخی به این مطالبه داده نشده است.
#برآشفتگی_خدابخشی در برخورد با نقدها و تاختن به همه ولو به تریبون نماز جمعه و پنهان شدنش پشت واژگانی نظیر نظام ؛ نشانه ی ضعف عمیق اوست که چندین بار هم در کلام خودش و هم در کلام برخی سخنرانان انتخاباتی اش که از قضا امروز در زمره ی مدیران شهرستان قرار دارند ؛بروز و ظهور یافته است.
🔺ناتوانی شدید خدابخشی در اقناع منتقدان : متهم نمودن و زدن انگ های واهی و برخوردهای چکشی و تحکمی و نگاه از بالا به پایین حکایت از حال و روز آشفته ی خدابخشی دارد که سعی میکند خود را از زیر فشار انتقادات خارج کند.
🔺توسل به تعریف و تمجید های سفارشی:
حضور فلان خبرنگار در وبینار - که رفیق گرمابه و گلستان فلان قلم به دست بادی به هر جهت الیگودرزیست- برای تعریف و تمجید از خدابخشی به قدری مضحک و توهین به شعور مخاطب است که وصف ناشدنی ست چندی قبل هم یک شهروند دیگر گفته بود در خیابان راه میرفتم که اتفاقی وارد وبینار شدم و.. اینکه خدابخشی برای فرار از نقدها به شکل خیلی سفارشی دست به دامان برخی میشود و این «برخی افراد» و معدود خبرنگاران احتمالا خیلی اتفاقی یا در تمجید درگاه و بارگاه خدابخشی مطلب می نویسند یا برایش خطابه میخوانند بیش از آنکه جاذبه داشته باشند در ذهن مخاطب سوالات فراوانی ایجاد میکنند که پیدا کردن پاسخ این سوالات هم کار زیاد دشواری نیست.
🔺دخالت های اظهر من الشمس در عزل و نصب ها :
دکتر خدابخشی علی رغم اینکه ناچار است به شکل رسمی #دخالتهای_فراوان ش را انکار کند اما در هر گوشه ی شهر و در هر اداره ای که نگاه میکنی رد پای حضور مدیران سفارشی او دیده میشود تا جایی که برخی از ادارات عملا به ستاد انتخاباتی او تبدیل شده اند .البته در نگاه عمومی ؛مردم به راحتی متوجه دخالت ها میشوند ولو اینکه آقای نماینده ناچار باشد در ظاهر منکر شود ولی در میدان عمل مردم می بینند که اکثر نیروهای ستادی در مناصب ممکن شهر ولو در حد جایگاهای خیلی جزئی تزریق شده اند و این غیر قابل انکار است.
🔺تناقض وعده ها از حرف تا عمل :
کسی نمیتواند منکر تلاش های خدابخشی باشد تلاش هایی که نگارنده نیز بارها از آن ها تشکر نموده است اما واقعیت این است که فاصله ی بین وعده ها و #تبلیغات_رنگین و پر دامنه ی خدابخشی با چیزی که در عمل در مقابل دیدگان مردم قرار گرفته تفاوت های زیادی دارد؛ مشابه درختی ست که بعد از هشت سال هنوز ثمر نداده است .بخش قابل توجهی از وعده ها در قالب اخذ مصوبه مشابه فتح الفتوحی به مردم عرضه گردیده ولی بعد از ۸ سال مردم منتظرند وعده های مختلف حوزه های اشتغال و گردشگری به ثمر بنشینند.
🔺هر موضوعی ابزاری برای تبلیغات:
اخذ مصوبه ی فرمانداری ویژه قطعا اقدام در خور تقدیری است ولی در کنار تلاش های آقای نماینده ؛ گره گشای این موضوع نگاه ویژه دولت رئیسی به مناطق محروم بوده وگرنه خدابخشی همان خدابخشی است که در زمان دولت قبل نیز نماینده بوده ؛ و حتما آن زمان هم تلاش های زیادی انجام داده است.
🔺خدابخشی در مخمصه ی شفافیت :
یکی از پاشنه آشیل های بسیار بزرگ خدابخشی عدم شفافیت او در حوزه ی آرا ؛ اموال خود و نزدیکان و حوزه ی بکارگیری و فعالیت اقتصادی نزدیکانش می باشد ؛ شفافیت وعده ای بود که هیچ گاه عملی نشد و عرصه #وعده_پراکنی را بر او بیش از پیش تنگ خواهد کرد.
#یک_شهروند