.
👇به بهانهی #روز_خبرنگار
↙️روزهای تکراری
✍#کیانوش_رستمی
هفدهم اَمُرداد در تقویم رسمی کشور بهنام روز خبرنگار نامیده شده است. در این روز طالبانِ وحشی و دینگریز، «صارمی» خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) را شهید کرد.
از آن تاریخ به بعد هر سال درچنین روزی آیینها و برنامههایی در سراسر کشور برگزار میشود. بیشینهی این آیینها دولتی است. یک سخنران دولتی پشت تریبون میرود به تعریف و تمجید از خبرنگران میپردازد، آنها را مردمی سختکوش و … مینامد و … تمام تا سال دیگر…
راستش را بخواهید در این کشور چیزی به نام «خبرنگار» واقعی و حرفهای نداریم. از این حرفه تنها یک «نام» مانده است و بس. خبرنگاری و روزنامهنگاری در ایران از آن روز نخست تا کنون بهندرت توانسته است گرهای از مشکلات جامعه را بگشاید. یعنی اگر هم توانسته است، راه برایش هموار نبودهاست! دلیلش هم روشن است؛ برخلاف تمام دنیا، روزنامهنگاری ما حکومتی متولد شد. یعنی در بهوجود آمدن این نهادِ آگاهیبخش، مردم و جامعهی مدنی نقشی نداشتهاند.
«کاغذ اخبار»، نخستین روزنامهی ایران را حکومت وقت برای بیان خواستهها و مقاصد خود بنیاد نهاد. پس اساس روزنامهنگاری ما دولتی یا حکومتی است. میبینید اگر برخی از رسانههای ما عمری تقریبا طولانی دارند چون حکومتی یا وابستهی به حکومت بودهاند. رسانههای بهاصطلاح بخش خصوصی یا در آغاز راه درمیمانند و جوانمرگ میشوند یا چنان عرصه را برایشان تنگ میکنند که بهناچار از حرکت باز میمانند و عطای این کار را به لقایش میبخشند.
در جهان کنونی، رسانههای قدرتمند، تاثیرگذارند و افکار عمومی را هدایت میکنند. کشورهای پیشرفته و توسعهیافته به این مهم توجه کردهاند بدین روی بیشینهی غولهای رسانهای دنیا در این کشورها هستند. ساختار رسانههای این کشورها نظاممند و هدفمند روی ذهن مخاطبانشان کار میکنند. بهدیگر سخن «اعتماد» مخاطبان خود را جلب میکنند. هرچند در این میان از شگردهای گوناگون رسانهای برای به کرسینشاندن پیامهای خود دریغ نمیکنند اما «اعتماد» مخاطب را که از نان شب برای رسانه واجب است، سرلوحهی کار خود قرار میدهند. ولی اوضاع رسانه در ایران چنین نیست، رسانه و صاحبان آن زیر باری از مشکلات جورواجور کمر خم کرده است بنابراین چگونه میتواند مخاطبشناسی کند و اعتماد مردم را به سوی خود جلب نماید!
بهراستی چرا مردم به رسانهها بهویژه رسانههای دولتی اعتماد ندارند؟ زيرا هرآنچه مردم از رسانهها انتظار دارند در آنها نمييابند و هرآنچه انتظار ندارند به وفور ميبينند.
همچنین در قانون مطبوعات خط قرمزهايي است، خط قرمزهايي که عرف شدهاند و انتظارات مديران را به نوعي خودسانسوري برآورده ميکنند سدي مقابل خبرنگاران براي شفافسازي هستند.
من بارها گفتهام و بار دیگر میگویم که رسانه بهسان یک مغازه است تنها کالایی که عرضه میکنند با هم تفاوت دارد. خوب مشتری زمانی به مغازهای مراجعه کند و کالایی را بخواهد اگر نداشته باشد طبیعی است برای بهدست آوردن کالای مورد نیاز خود به مغازهی دیگری میرود. آن چیزی که امروزه رسانههای ما بهویژه رسانهی به اصطلاح ملی از این مهم غافلند. یا شاید برای رسانهی ملی این چیزها اصلا مهم نباشد.
یادکرد خاطرهای در پیوند با این بحث شاید چندان بیراه نباشد. روزی در کنار یکی از دکههای مطبوعاتی خرمآباد ایستاده و به نشریات روی پیشخوان آن دکه خیره شده بودم. نوجوانی که تازه پشت لبش بورشده بود، نگاهم را از صفحات بیرنگ و روی مطبوعات به سمت خود کشاند. آن نوجوان از دکهدار تقاضای سیگار کرد. خواست برود به سویش رفتم. گفتم: پسرم حیف نیست!؟ نوجوانی و … نکش ضرر دارد … راست ایستاد به چشمانم زُل زد؛ بعد بیمحابا و ترس گفت:« ببین عمو روزنامهها دروغ میگویند. شما راست نمیگویید! اما روی این پاکت سیگار نوشته کشیدن سیگار برای قبلت ضرر دارد. روی پاکت حقیقت گفته شده و این مهم است….» فندکش را آتش کرد و پک عمیقی به سیگارش زد و رفت…. من در مقابل حرفهای آن نوجوان حرفی برای گفتن نداشتم، شرمسار شدم و راهم را در پیش گرفتم …
بیاعتمادی مردم به رسانهها یک خطر بزرگ است؛ این است که خیلی سالهاست به سمت رسانهها بهویژه رسانههای دولتی نمیروند. این است که فضای مجازی را از رسانههای واقعی، واقعیتر میدانند و به آن فضا (فضای مجازی) اعتمادشان بیشتر است.
رسانه باید آزادانه در جامعه جستوجو کند، پیگیر مطالبات مردم باشد. در این مسیر کسی نباید راهش را سد کند. همچنین پس از تهیه گزارش و خبر نباید به خاطر چاپ یک مطلب، مطلبی که منافع عمومی در آن لحاظ شدهاست، تحت پیگرد قرار بگیرد....
💠#سنبران_نیوز
#حرکت_در_مسیر_مردم
🆔️👉@senborannews