وقتی درونت پاڪ باشد
خداچهره ات راگیرا میڪند❤️
این گیرایی از زیبایی و جوانی نیست
این گیرایی از نور ایمانی
است ڪه درظاهر نمایان میشود.🌷
#هادی_دلها❤️
🌷 @tashadat 🌷
شهدا دعا داشتند؛ ادعا نداشتند!
نیایش داشتند؛ نمایش نداشتند!
حیا داشتند؛ ریا نداشتند!
رسم داشتند؛ اسم نداشتند!
وما تا ابد به آنها که قمقه ها را دفن کردند تا هوس آب نکنند مدیونیم!
امروز میزبان شهیدی از شهدای دفاع مقدس ؛ از دیار اصفهان هستیم؛ شهیدی که همه برای رفع گرفتاری وبرآورده شدن حاجات به ایشان متوسل می شوند ودست خالی بر نمی گردند.
🌺 شهید محمد رضا تورجی زاده 🌺
🌷 @tashadat 🌷
شهید در ۲۳ تیرماه سال ۴۳ دیده به جهان گشود.
در همان دوران کودکی، عشق وارادت به خاندان نبوت وامامت داشته وبا شور وصف ناپذیری در مجالس عزاداری شرکت می کرد.
ایشان به شهید مظلوم، آیت الله بهشتی وآیت الله خامنه ای علاقه فراوانی داشتند.
شهید مداحی وروضه خوانی را در دبیرسات هاتف وبا دعای کمیل آغاز کرد.در سال ۶۱ به جبهه عزیمت نمود ودر تیپ نجف اشرف به خدمت مشغول شد.
ایشان در جبهه بارها مجروح شدند به گونه ای که در میان دوستان به شهید زنده شهرت داشتندوهر بار پیش از بهبودی کامل باز به جبهه عزیمت میکردند.
🌷 @tashadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهدا شرمنده ایم😔😔
🌷 @tashadat 🌷
سربند یاحسین🎁
و تربت کربلا📿
توی کفنم😭بزارین...
#شهیدحسینمعزغلامی ❤️
#امام_زمان ❤️
#غدیر ❤️
🌷 @tashadat 🌷
قسمت شصت و یکم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: خیانت
روزهای اولی که درخواستش رو رد کرده بودم … دلخوریش از من واضح بود … سعی می کرد رفتارش رو کنترل کنه و عادی به نظر برسه … مشخص بود تلاش می کنه باهام مواجه نشه … توی جلسات تیم جراحی هم، نگاهش از روی من می پرید … و من رو خطاب قرار نمی داد … اما همین باعث شد، احترام بیشتری براش قائل بشم … حقیقتا کار و زندگی شخصیش از هم جدا بود …
سه، چهار ماه به همین منوال گذشت … توی سالن استراحت پزشکان نشسته بودم که از در اومد تو … بدون مقدمه و در حالی که … اصلا انتظارش رو نداشتم … یهو نشست کنارم …
– پس شما چطور با هم آشنا می شید؟ … اگر دو نفر با هم ارتباط نداشته باشن … چطور می تونن همدیگه رو بشناسن و بفهمن به درد هم می خورن یا نه؟ …
همه زیرچشمی به ما نگاه می کردن … با دیدن رفتار ناگهانی دایسون … شوک و تعجب توی صورت شون موج می زد … هنوز توی شوک بود اما آرامشم رو حفظ کردم …
دکتر دایسون … واقعا این ارتباطات به خاطر شناخت پیش از ازدواجه؟ … اگر اینطوره چرا آمار خیانت اینجا، اینقدر بالاست؟ … یا اینکه حتی بعد از بچه دار شدن، به زندگی شون به همین سبک ادامه میدن … و وقتی یه مرد … بعد از سال ها زندگی … از اون زن خواستگاری می کنه … اون زن از خوشحالی بالا و پایین می پره و میگن این حقیقتا عشقه؟… یعنی تا قبل از اون عشق نبوده؟ … یا بوده اما حقیقی نبوده؟ …
خیلی عادی از جا بلند شدم و وسایلم رو جمع کردم … خیلی عمیق توی فکر فرو رفته بود …
منم بی سر و صدا … و خیلی آروم … در حال فرار و ترک موقعیت بودم … در سالن رو باز کردم و رفتم بیرون … در حالی که با تمام وجود به خدا التماس می کردم که بحث همون جا تموم بشه … توی اون فشار کاری …
که یهو از پشت سر، صدام کرد …..
🌷 @taShadat 🌷
قسمت شصت و دوم داستان دنباله دار بدون تو هرگز: زمانی برای نفس کشیدن
. دنبالم، توی راهروی بیمارستان، راه افتاد … می خواستم گریه کنم … چشم هام مملو از التماس بود … تو رو خدا دیگه نیا… که صدام کرد …
– دکتر حسینی … دکتر حسینی … پیشنهاد شما برای آشنایی بیشتر چیه؟ …
ایستادم و چند لحظه مکث کردم …
– من چطور آدمی هستم؟ …
جا خورد …
– شما شخصیت من رو چطور معرفی می کنید؟ … با تمام خصوصیات مثبت و منفی …
معلوم بود متوجه منظورم شده …
– پس علائق تون چی؟ …
– مثلا اینکه رنگ مورد علاقه ام چیه؟ یا چه غذایی رو دوست دارم؟ و … واقعا به نظرتون اینها خیلی مهمه؟ … مثلا اگر دو نفر از رنگ ها یا غذای متفاوتی خوششون بیاد نمی تونن با هم زندگی کنن؟ … چند لحظه مکث کردم … طبیعتا اگر اخلاقی نباشه و خودخواهی غلبه کنه … ممکنه نتونن …
در کنار اخلاق … بقیه اش هم به شخصیت و روحیه است … اینکه موقع ناراحتی یا خوشحالی یا تحت فشار … آدم ها چه کار می کنن یا چه واکنشی دارن …
اما این بحث ها و حرف ها تمومی نداشت … بدون توجه به واکنش دیگران … مدام میومد سراغم و حرف می زد …
با اون فشار و حجم کار … این فشار و حرف های جدید واقعا سخت بود … دیگه حتی یه لحظه آرامش … یا زمانی برای نفس کشیدن، نداشتم …
دفعه آخر که اومد … با ناراحتی بهش گفتم …
– دکتر دایسون … میشه دیگه در مورد این مسائل صحبت نکنیم؟ … و حرف ها صرفا کاری باشه؟ …
خنده اش محو شد … چند لحظه بهم نگاه کرد …
– یعنی … شما از من بدتون میاد خانم حسینی؟ …
🌷 @taShadat 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #کلیپ زیبای «زمزمهی ظهور»
👤 استاد #پناهیان
🔺 زمزمه هایی در جامعه پیش آمده... شاید ما در آستانه ظهور هستیم!
📥 دانلود با کیفیت بالا
🌷 @tashadat 🌷
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: دوشنبه - ۲۰ مرداد ۱۳۹۹
میلادی: Monday - 10 August 2020
قمری: الإثنين، 20 ذو الحجة 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸سبط النبي حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام
🔸سیدالشهدا و سفينة النجاة حضرت امام حسین علیهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا قاضِیَ الْحاجات (100 مرتبه)
- سبحان الله و الحمدلله (1000 مرتبه)
- یا لطیف (129 مرتبه) برای کثرت مال
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹بنا بر قولی ولادت حضرت موسی بن جعفر(ع)
📆 روزشمار:
▪️10 روز تا آغاز ماه محرم الحرام
▪️19 روز تا عاشورای حسینی
▪️34 روز تا شهادت امام سجاد علیه السلام
▪️44 روز تا شهادت حضرت رقیه خاتون سلام الله علیها
▪️59 روز تا اربعین حسینی
🌷 @taShadat 🌷
﷽
#نهج_البلاغه
#حکمت115
══🍃🌹.
🔅یَا ابْنَ آدَمَ:كُنْ وَصِیَّ نَفْسِكَ فِی مَالِكَ .
وَ اعْمَلْ فِیهِ مَا تُؤْثِرُ أَنْ یُعْمَلَ فِیهِ مِنْ بَعْدِكَ .
💠 ای فرزند آدم ! خودت وصی مال خویش باش، امروز به گونه ای عمل کن که دوست داری پس از مرگت عمل کنند.
🌷 @taShadat 🌷
🔹عهد بستن باشهیدان
🔹کار احساس است و عشق
🔹بهر ماندن بر سر پیمان
🔹 بصیرت لازم است.....
#شهید_علی_آقاعبداللهی
#ابوامیر
#شیرخانطومان
#سلام✋🏻
#صبحتون 💐
#شهدایی🌷😇
🌷 @taShadat 🌷
🌸مژده ای دل
🎊که شب میلاد کاظم آمده
🌸فاطمه بر دیدن موسی بن جعفرآمده
🌸کاظمین امشب
🎊چراغان ازوجود کاظم است
🌸خانه ی صادق
🎊چراغان از حضور کاظم است
🎊خجسته میلاد امام
کاظم (ع) بر شما مبارک باد💐💐
@taShadat که