❣شهادت را برای فرزندانم انتخاب کردم❣
مگر میشود مادر باشی و عاشق نباشی. مادر یعنی عاشقانه محبت کردن و بیادعا بودن در دوست داشتن و مادران شهدا عاشقانههایی دارند که رسیدن به آن دوست داشتن کار هر مادری نیست.
مادران شهدا همانند خود شهدا انسانهایی متفاوتاند. زنانی که توانستهاند انسانهایی متفاوتتر در این دنیای مادی پرورش دهند.
مادر شهیدان «مصطفی» و «مجتبی» بختی هم یکی از همین مادران عاشق است که محبت بیدریغ و تعلیم عملی و همراه بودن با فرزندانش را علت موفقیتش میداند.
🌷@tashahadat313🌷
مصطفی و مجتبی بختی فرزندان مادری هستند که برای عاقبت به خیری فرزندانش هویت خود را عوض کرد.
❣❣❣
برادران بختی که مدت ها تلاش کردند تا خود را برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) به سوریه برسانند هر بار به دلیلی دچار مشکل میشدند.
🌷@tashahadat313🌷
عاقبت تصمیم میگیرند هویت ایرانی خود را تغییر دهند و از طریق تیپ فاطمیون به این آرزوی سخت خود دست پیدا کنند.
❣❣❣
اما حکایت «که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها» برای این دو برادر هم رقم خورد و فرماندهان این تیپ هر بار متوجه ایرانی بودن آنها می شدند و با رفتنشان مخالفت میکردند.
🌷@tashahadat313🌷
مصطفی و مجتبی ناامید نشدند و دامن شهدا و امام هشتم(ع) را گرفتند. این بار تلاش کرده بودند زبان افغانستانی را نیز مسلط شوند و چهرههایشان را هم به آنها شبیه کنند. اما مشکل بزرگتری برایشان رقم خورد.
❣❣❣
اینکه اگر برای تحقیقات تماس بگیرند و بخواهند با مادرشان صحبت کنند چه اتفاقی خواهد افتاد؟ اگر مادر با لهجه آنها صحبت نکند دوباره به در بسته خواهند خورد این بود.
🌷@tashahadat313🌷
❣وابستگی دوبرادر به یکدیگر❣
اختلاف سنی بچهها با هم کم بود.
مصطفی سال 61 به دنیا آمد. بعد خواهرش مریم و بعد از او هم مهدی و آخری که مجتبی بود سال 67 به دنیا آمد.
❣❣❣
مصطفی شیطنت بیشتری میکرد ولی در کنارش فعالیت مذهبی را هم خیلی قوی پیگیری میکرد، مثلا بچهها از او بسیار الگو میگرفتند، مجتبی وابستگی شدیدی به برادر بزرگتر خود داشت. و چون من هم فاصله سنیام با بچهها کم بود واقعا دوستشان بودم.
❣❣❣
به همین دلایل کمتر با بچههای بیرون ارتباط داشتند. کارهایی که مصطفی انجام میداد مثلا نماز میخواند مجتبی هم فورا کنارش میایستاد. آنقدر این دو برادر کارهایشان مثل هم بود و وابسته بودند که برای خودمان هم تعجب داشت.
🌷@tashahadat313🌷
❣رفتنشان به سوریه جالب بود❣
رفتنشان به سوریه جالب بود. بیرون از خانه قرار مدارشان را گذاشته بودند که چگونه رضایت مرا جلب کنند. مثلا جدا جدا هم آمدند خانه که من متوجه نشوم. دو نفری زانو زدند و نشستند مقابل من، گفتند: مامان یک لحظه بنشین. پرسیدم: چه شده؟ اینطور که شما دو تا با هم آمدید حتما اتفاقی افتاده. گاهی مثل دوقلوها حتی جملاتشان را مثل هم بیان میکردند. شروع کردن به صحبت و گفتند: مامان ما همیشه میگفتیم کاش زمان کربلا بودیم تا بیبی زینب(س) تنها نبود، کاش به داد او میرسیدیم، یعنی ما فقط باید زبانی بگوییم کاش بودیم یا باید عمل هم بکنیم؟ گفتم: خب! منظورتان چیست؟ گفتند: ما میخواهیم برویم برای دفاع از حرم حضرت زینب(س)، اگر ما نرویم دشمن میآید در خانهمان، مگر نه اینکه آقا فرمودند: اگر این شهدا نبودند دشمن در مرز ایران بود؟!
❣❣❣
گفتم: مامان از نظر من مشکلی نیست رضایت میدهم بروید اما مصطفی تو باید رضایت خانمت را هم بگیری. اتفاقاً مادر خانم مصطفی میگفت اگر تو رضایت نمیدادی او نمیرفت. گفتم: من هیچ وقت چنین کاری نمیکردم، مگر بچهام میخواست راه بد برود و کار خلافی انجام بدهد؟! بهترین جا را انتخاب کرده بود.
❣❣❣
خلاصه اینها رضایت گرفتند و رفتند دنبال هماهنگی کارهایشان. یکسال و نیم دو سال هم طول کشید تا موفق شدند. همیشه میگفتند مامان اگر واقعا راضی باشی کار ما درست میشود. یعنی اعتقاد بچهها خیلی قوی بود و حتی از پدرشان هم اجازه گرفتند ولی من با آنها صمیمیتر بودم. هروقت مصطفی حرفی را نمیتوانست به پدرش بزند به من میگفت، مشکلی و حرف و حدیثی نداشتیم، هر چه پیش میآمد با هم درمیان میگذاشتیم.
🌷@tashahadat313🌷
❣میدانستم بچههایم بروند دیگر برنمیگردند❣
چند روز بعد مجتبی تماس گرفت. تا گفت: الو مامان سلام از لحن خوشحالش متوجه شدم کارهایشان ردیف شده. پرسیدم ثبت نام کردید؟ گفت: الحمدالله پل صراط اولیه را گذراندیم، گفتم: خدا را شکر و سجده شکر به جا آوردم و گفتم: الحمدالله خدا و بیبی زینب طلبیدند. پدرشان زد زیر گریه چون خیلی به بچهها وابسته بود.
❣❣❣
مجتبی گفت: یکی دو شب میآییم مشهد و بعد برمیگردیم. وقتی آمدند، کلا یک روز اینجا بودند. با هم رفتیم چاله دره وکیل آباد. مصطفی خیلی حساس بود، هر جا نمیرفت و هر چیزی را نمیخورد اما آن روز کاملا تسلیم شده بود، انگار میدانست این دورهمی آخر است.
❣❣❣
آنجا با لهجه افغانستانی خودشان را معرفی میکردند و بگو بخند داشتند. کلی فیلم گرفتیم. من میدانستم بچههایم بروند دیگر برنمیگردند.
🌷@tashahadat313🌷
❣میدانستم ممکن است شهید شوند، سرشان را ببرند یا تکه تکهشان کنند❣
من آگاهانه راضی به رفتنشان شدم. میدانستم ممکن است شهید شوند، سرشان را ببرند و بدنشان را تکه تکه کنند، اینها همه را میدانستم بعد گفتم: راضی به رضای خدا هستم و قربون بیبی زینب(س) هم میروم که خاک پایش هم نمیشوم. با خودم میگفتم: بیبی زینب(س) چه کشید؟ مگر حسن و حسینش را فدا نکرد؟ در صحرای کربلا به او چه گذشت؟ من هنوز گوشهای از سختیهای او را هم نکشیدهام.
🌷@tashahadat313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ویدئو | مصاحبه با مادر شهیدان مدافع حرم مجتبی و مصطفی بختی ❣
🌷@tashahadat313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ رهسپاریـــم با ولایتـــــــ تا شـــــہادتـــــ❣
🌷@tashahadat313🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
؏شقیکزینـبوهفتادودوسرمیخواهد
بچهبازیستمگر؏شـق!؟جگر میخواهد..!
!حواستو جمع کن.mp3
3.31M
•| #یک_دقیقه_حرف_حساب |•
💥 حواستو جمع کن!
✔️ یک روش ساده و عالی :
☜ که کمک میکند کم کم در نماز "حضور قلب" پیدا کنیم!!!
🌸بسمـاللهالرحمنالرحیمـ🌸
☀️ امروز:
شمسی: سه شنبه - ۱۸ بهمن ۱۴۰۱
میلادی: Tuesday - 07 February 2023
قمری: الثلاثاء، 16 رجب 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸زین العابدین و سيد الساجدين حضرت علي بن الحسين عليهما السّلام
🔸باقر علم النبی حضرت محمد بن علی عليه السّلام
🔸رئيس مكتب شيعه حضرت جعفر بن محمد الصادق عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹خروج حضرت فاطمه بنت اسد از کعبه بعد از ولادت حضرت علی علیه السلام
📆 روزشمار:
▪️9 روز تا شهادت امام موسی کاظم علیه السلام
▪️10 روز تا وفات حضرت ابوطالب علیه السلام
▪️11 روز تا مبعث حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم
▪️16 روز تا ولادت امام حسین علیه السلام
▪️17 روز تا ولادت حضرت عباس علیه السلام
💎 امام صادق علیهالسّلام:
🔹 لسْتُ اُحِبُّ اَنْ اَرَى الشّابَّ مِنْـكُمْ اِلاّ غادياً فى حالَيْنِ: اِمّا عالِماً اَوْ مُتَعَلِّما
🔸 دوست ندارم جوانی از شما را جز در دو حالت ببینم:
دانشمند یا در جستجوی دانش.
🖇 امالی طوسی، ص ۳۰۳
#حدیث
❣ #عــند_ربـهم_یــرزقون
قسمتی از وصیتنامه شهید...
خدایا من خواهان شهادتم؛
نہ بہ این معنی ڪه از زندگی ڪردن در این دنیا خستہ شده ام؛
و خواستہ باشم خود را از دست این سختی ها و ناملایمات دنیوی خلاص ڪنم؛
بلڪه می خواهم شهید شوم تا اگر زنده ام، موجودی نباشم ڪه سبب جلوگیری از رشد دیگران شوم؛
تا شاید خونم بتواند این موضوع را جبران ڪند و نهال ڪوچڪی از جنگل انبوه انقلاب را آبیاری ڪند ...
#سردار_شهید_حاج_یدالله_کلهر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 دانلود #کلیپ جدید
💢 برای ظهور آماده ای؟
👤 استاد #رائفی_پور
🔺 از نشانه های #آخرالزمان اینه که مرگ سفید (بیماری) و مرگ سرخ (جنگ) و سیل و زلزله و... زیاد میشه. خدا آنقدر مردم را به درد دچار میکند تا بفهمند ندارند...
#سه_شنبه_های_مهدوی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 همجنسبازی از کجا وارد کارتونهای بچهها شد؟
⭕️ متاسفانه مفاهیم همجنسبازی کمکم وارد تمام کارتونهای محبوب بچهها میشود. بعد از «دنیای اسباببازیها»، حالا نوبت به یک انیمیشن رده خردسالان رسیده که با مفاهیم همجنسبازی آلوده شود.
•