eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: چهارشنبه - ۰۴ مهر ۱۴۰۳ میلادی: Wednesday - 25 September 2024 قمری: الأربعاء، 21 ربيع أول 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام 🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليه السّلام 🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليه السّلام 🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: 🌺13 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🌺17 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️19 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🌺43 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️51 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) @tashahadat313
امامـ صـادق عليه السلامـ إنَّ للقَلبِ اُذنَينِ: رُوحُ الإيمانِ يَسارُّهُ بالخَيرِ، و الشَّيطانُ يَسارُّهُ بالشرِّ، فأيُّهُما ظَهَرَ على صاحِبِهِ غَلَبَهُ. همانا دل داراى دو گوش است: روح ايمان در او نجواى خير مى‌كند و شيطان نجواى شر مى‌كند. پس هر يك از آن دو بر ديگرى پيروز شود او را مغلوب خود مى‌كند. 🌻 📚 قرب الإسناد، ص٣٣، ح١٠٨ @tashahadat313
🔰فرازی‌از‌ وصیت شهید حسن مکی آبادی🌷 به خدا قسم من از شهدا و خانواده های شهدا خجالت می کشم تا وصیت نامه بنویسم. حال سخنانم را برای خدا در چند جمله ان شاء الله خلاصه می کنم. خدایا! مرگ مرا و فرزندان و همسرم را شهادت قرار بده. خدایا! همسر و فرزندانم را به تو می سپارم. خدایا! من در این دنیا چیزی ندارم و هرچه هست از آن توست. پدر و مادر عزیزم! ما خیلی به این انقلاب بدهکاریم. @tashahadat313
روانشناسی قلب 18.mp3
7.32M
18 🎧آنچه خواهید شنید؛ ❣️قلب ما، مثل بدن ما، هم سیر ميشه... هم گرسنه ميشه... هم کسل و بی حال ميشه... 💓قلبمون رو،دراین شرایط چجوری کنترل کنیم؟ @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ماجرای کمتر شنیده شده ۱۵۰‌جنگنده پیشرفته‌ای که صدام به ایران داد / از حمله آمریکا به عراق تا دفن جنگنده های عراقی زیر خاک... هر آنچه که باید از جنگ خلیج فارس بدانید! @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 100 سرش
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 101 توی دلم جواب دختر را دادم. -می‌فهمن منم و برام شر درست می‌شه. در سکوت، با گردنی که به عقب خم شده بود و درد داشت، به آسمان خیره شدم. دختر گفت: اگه درست توضیح بدی، یه طوری می‌نویسم که کسی بهت شک نکنه. چطوره؟ خیره به آسمان، با صدایی که کاملا شبیه صدای بازنده‌ها بود گفتم: چرا باید با یه ناشناس مصاحبه کنم؟ صدای خش‌خش شنیدم و چند لحظه بعد، کارت خبرنگاری‌اش را مقابل چشمانم گرفت؛ جایی وسط آسمان و ستاره‌هایش. اسمش تلما کوهن بود. خبرنگار معاریو. کارت را از دستش قاپیدم و گردنم را بالا کشیدم تا صاف سر جایم بنشینم. همان‌طور که کارت را نگاه می‌کردم گفتم: تازه‌کاری، نه؟ بدون این که خجالت بکشد، سینه‌اش را جلو داد و گفت: آره! -یه خبرنگار تازه‌کارِ کله‌داغ که دنبال یه خبر تپل می‌گرده... -و الانم پیداش کردم. سرم را بالا آوردم و به چشمان مصمم و پر از اعتماد به نفسش خیره شدم. گفت: تو هم یه کارمند معمولی و تازه‌کاری که الان امنیت شغلیت توی دستای منه! باز هم رودست خوردم؛ ولی خودم را نباختم. -از کجا می‌دونی تازه‌کارم؟ -سنت کمه. توی دفتر پیش مئیر بودی پس به احتمال خیلی زیاد کارت دفتریه. پوستت هم خیلی آفتاب‌سوخته نیست و به این قیافه لاغرمردنیت نمی‌خوره آدم عملیات باشی. خیلی راحت هم رودست خوردی. -ولی هرچی باشم کارمند موسادم، نمی‌ترسی سرت رو زیر آب کنم؟ 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 102 شانه بالا انداخت و خندید؛ سرخوش و بی‌خیال. وقتی می‌خندید دندان‌های سفیدش جلوه خاصی داشتند. -بهت نمیاد بتونی... به هرحال به ریسکش می‌ارزه. نفس عمیقی کشیدم و پوسته کیک را در دستم مچاله کردم. -خیلی خب، باشه. چی می‌خوای؟ -وضعیت هرئل چطوریه؟ میان موهایم چنگ انداختم و از تصور این شکست مفتضحانه در خودم جمع شدم. سربه‌زیر، مانند مجرمی که اعتراف می‌کند گفتم: سکته مغزی بود. الان توی کماست. اگه به هوش بیاد هم احتمالا آسیب دائمیش همراهش می‌مونه. بافت مغزش آسیب دیده. تلما لبخند عمیق‌تری زد؛ سرشار از پیروزی، یک پیروزی بزرگ. پوسته کیک و جعبه خالی شیرکاکائویش را برداشت و دست چپش را به سمتم دراز کرد. -تلما کوهن. ممنونم از همکاریت. آقای... من همچنان مبهوت از این حمله سریع و ضربه کاری، سر جایم نشسته بودم. دستم را با تردید به سمتش دراز کردم و دست دادم. -حسیدیم... ایلیا حسیدیم... باز هم لبخند زد و پز دندان‌هایش را داد. -چه اسم عجیبی! دستش را عقب کشید و گفت: شاید بعداً بازم همکاری کردیم. چشمک زد و روی پاشنه‌اش چرخید که برود. زیر لب زمزمه کردم: امیدوارم دیگه گذرمون به همدیگه نیفته...! ولی ته دلم، بدم نمی‌آمد که چنین اتفاقی بیفتد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @tashahadat313
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: پنجشنبه - ۰۵ مهر ۱۴۰۳ میلادی: Thursday - 26 September 2024 قمری: الخميس، 22 ربيع أول 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹غزوه بنی نضیر، 4ه-ق 📆 روزشمار: 🌺12 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🌺16 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️18 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🌺42 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️50 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) @tashahadat313
✍پیامبر صلی الله علیه آله: به خانواده خدمت نمى كند ، مگر صدّيق يا شهيد يا مردى كه خدا برايش خير دنيا و آخرت را مى خواهد 📚جامع الاخبار، ص ۲۷۵ @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷شهید مهدی باکری🌷 کسی که در هر کاری خدا رو میبینه خدا کمکش میکنه. 📎پیشنهاد دانلود @tashahadat313
روانشناسی قلب 19.mp3
6.3M
19 🎧آنچه خواهید شنید ؛ ❣️قلب ما؛ درست مثل جسم مون،غذا میخواد😊 اول لذیذترین غذاهارو، دراختیار قلب تون بذاريد... وبعد ازش انتظارشادی وآرامش داشته باشین‌. @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔 چی شد که از اون حالات قشنگ رسیدیم به رفتارهای خودخواهانه امروز آن ۴۸ نفر ببینید جالب بود👌 @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ٺـٰاشھـادت!'
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 102 شان
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 103 *** گالیا دندان‌هاش را بر هم فشار می‌داد و تیتر خبر را برای چندمین بار می‌خواند: سکته مغزی رئیس موساد؛ مهم‌ترین نهاد اطلاعاتی کشور در بحران. متن خبر به گواه منبعی که نخواسته بود نامش فاش شود، درباره به کما رفتن هرئل و احتمال آسیب مغزی شدید او حتی در صورت بهوش آمدن سخن می‌گفت و درباره رئیس بعدی موساد گمانه‌زنی می‌کرد. گالیا تقریبا مطمئن بود آن منبع مرموز، ایلیاست و به دلیل نامعلومی از ایلیا بدش می‌آمد؛ شاید چون ایلیا با وجود تازه‌کار بودنش، زود راهش را تا دفتر مئیر باز کرده بود و توجه‌ها را به سمت خودش و هوش و کارآیی‌اش می‌کشاند. شاید هم چون خانواده‌اش از خانواده‌های بانفوذ اسرائیلی بودند و متمایل به احزاب راست‌گرا و مذهبی؛ خانواده‌ای که دل خوشی از سیاستمداران میانه‌رو و سوسیال دموکرات نداشتند؛ از جمله پدر گالیا. ایلیا سربازی‌اش را در یگان ۸۲۰۰ گذرانده بود؛ درواقع استعداد ایلیا در کلاس‌های رایانه و برنامه‌های غربالگری ارتش اسرائیل شناسایی شده و یگان برایش دعوتنامه فرستاده بود. آنجا هم طوری خوش درخشیده بود که به راحتی بتواند وارد بخش تکنولوژی و پشتیبانی فنی موساد شود و جایگاه سازمانی‌اش را به سرعت ارتقا دهد. سرش را روی میز خم کرد. موهایش دور صورتش ریخت. با انگشت شصت و اشاره، پیشانی‌اش را ماساژ داد. -وضعیت مئیر چیزی نبود که بشه قایمش کرد. شاید بهتره دیگه خلاف جهت آب شنا نکنم. کف هر دو دستش را روی صورتش گذاشت و چندبار بالا و پایین کشید؛ طوری که چشمانش به سوزش بیفتند. -درسته که معاون مئیرم و تا وقتی که بمیره من جانشینش هستم، ولی بعد مرگ مئیر، کسی به من اهمیت نمی‌ده. منو کنار می‌زنن و یه خرفت دیگه مثل مئیر رو رئیس می‌کنن... نگاهش را چرخاند سمت ساعت. ده دقیقه مانده بود که نیمه‌شب بشود. سرش نبض می‌زد، هماهنگ با تیک‌تاک ساعت. انگشتانش را دورانی روی ابروانش حرکت داد. -باید قبل از مردن مئیر جای پای خودمو سفت کنم... طوری که هیچ‌کس نتونه به گزینه‌ای غیر از من فکر کنه. چشمش خورد به تیتر روزنامه معاریو که روی صفحه نمایشگر می‌درخشید. زیر لب گفت: به رسانه نیاز دارم... و به یه تیم وفادار، چندتا سرباز... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 خورشید_نیمه_شب جلد دوم شهریور (درام، معمایی، تریلر) ✍️به قلم: فاطمه شکیبا قسمت 104 کاغذی از دفترچه یادداشتش جدا کرد تا نام‌هایی که به ذهنش می‌رسد را بر آن بنویسد. اولین نفر، رافائل بود. لبش را کج کرد و خیره به حروف رافائل، زیر لب گفت: شاید قلعه خوبی باشه، برای وقتی که در خطر باشم و بتونه خودشو فدا کنه. چندتا خط افقی روی هر سطر برگه دفتر یادداشت کشید و جلوشان علامت سوال گذاشت. -یه آدم رسانه‌ای می‌خوام و چندتا نیروی خوب و وفادار از بخش‌های مختلف... فیل، اسب، وزیر، سرباز... باید بهترین هر بخش رو بیارم سمت خودم. نام بخش‌های موساد را نوشت: بخش جمع‌آوری اطلاعات، بخش همکاری و اقدام سیاسی، بخش تبلیغات و ضدتبلیغات، بخش تحقیقات، بخش کیدون، بخش تکنولوژی... و رسید به بخش عملیات ویژه. ذهنش رفت سمت دانیال و ناخودآگاه خودکار را در دستش فشرد. -اون احمق یه اسب فوق‌العاده بود، می‌تونست خیلی موانع رو رد کنه... حتی به اندازه یه وزیر استعداد داشت... اگه حماقت نمی‌کرد، خیلی می‌تونست کمک کنه. تیغه بینی‌اش را با دو انگشت گرفت. باید یک نیروی عملیاتی دیگر پیدا می‌کرد. سر خودکار را کمی عقب آورد، بخش تکنولوژی. ناخودآگاه اولین اسمی که به ذهنش آمد ایلیا بود. لبش را کج و کوله کرد و اسم ایلیا را نوشت. -انگار چاره‌ای نیست. ایلیا سرباز خوبیه، سربازیه که می‌تونه خودشو به آخر صفحه شطرنج برسونه و وزیر شه... سرش را عقب آورد و با فاصله بیشتری به صفحه نگاه کرد. نام دیگر بهترین‌ها را هم نوشت؛ با آن‌ها مشکل چندانی نداشت، می‌توانست جذبشان کند. بیش از همه، به یک آدم رسانه‌ای نیاز داشت، خارج از سازمان. -باید انقدر جاه‌طلب و کله‌شق باشه که باهام راه بیاد، جوون و احمق، در عین حال باهوش و زرنگ... بین آدم‌هایی که در بخش تبلیغات می‌شناخت، چنین کسی پیدا نمی‌شد و نمی‌توانست از آن‌ها سراغ بگیرد؛ نباید جلب توجه می‌کرد. باید کارها را خودش پیش می‌برد و این برای یک مقام امنیتی که همیشه از خبرنگارها فرار کرده بود، کار ساده‌ای نبود. رفت سراغ رایانه‌اش؛ چشمش خورد به نویسنده گزارش وضعیت مئیر در خبرگزاری معاریو. تلما کوهن. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 @tashahadat313
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: جمعه - ۰۶ مهر ۱۴۰۳ میلادی: Friday - 27 September 2024 قمری: الجمعة، 23 ربيع أول 1446 🌹 امروز متعلق است به: 🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليه السّلام ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹ورود حضرت فاطمه معصومه به قم، 201ه-ق 📆 روزشمار: 🌺11 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام 🌺15 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️17 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها 🌺41 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها ▪️49 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز) @tashahadat313
🔖 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: محبوبترین خانه‌های شما نزد خداوند، خانه‌ای است که در آن یتیمی محترم است. @tashahadat313
❣سلام_امام_زمانم❣ 📖السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَهُ ▫️ سلام بر تو ای وعده خدایی که خداوند آن وعده را تضمین کرده! سلام بر تو و سلام بر صبحی که ؛ با سپاهی از خواهی آمد...🌷 هفته گرامی‌باد @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 ۲۳ ربیع الاول سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها به شهر مقدس قم گرامی باد.🍃🌸🍃 ❇️ زیارت این بانوی کریمه، بهشت را بر پیروان خاندان رسالت به ارمغان می آورد. 📎 📎 📎 اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ ‏پدر معدنچی محمدجواد قاسمی هم میگوید که پسرش به مسئولین معدن هشدار داده بود که بلوک c معدن طبس گاز دارد اما انها به پسرش و بقیه کارگرها میگویند یا در اینجا با همین شرایط کار کنید یا فرم تسویه حساب را پر کنید..فاجعه طبس یک جنایت است. @tashahadat313
روانشناسی قلب 20.mp3
6.37M
20 ❣️علت اصلی اغلب ناآرامی ها، و افسردگی های ما، شرایط محیطی نیست. 💓اگر بتوانيم قلب قدرتمندی بسازیم؛ شرایط محیطی، قادرنیستند، بر قلب ما مسلط شوند @tashahadat313
😂 به سلامتی فرمانده.. دستور بود هیچ کس بالای ٨٠ کیلومتر سرعت🚖، حق ندارد رانندگی کند😓! یک شب داشتم می‌آمدم كه یکی کنار جاده🛣، دست تکان داد نگه داشتم😉 كه شد،🙂 گاز دادم و راه افتادم من با می‌راندم و با هم حرف می‌زديم!😍 گفت: می‌گن لشکرتون دستور داده تند نرید!🙄😒 راست می‌گن؟!🤔 گفتم: گفته😊! زدم دنده چهار و ادامه دادم: اینم به سلامتی باحالمان!!!😄 مسیرمان تا نزدیکی واحد ما، یکی بود؛ پیاده که شد، دیدم خیلی تحویلش می‌گيرند!!😟 پرسيدم: کی هستی تو مگه؟!🤔 گفت: همون که به افتخارش زدی دنده چهار...😶😰😨😱😂 @tashahadat313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌ گُمـٰان‌میکُنیم‌‎حِجـٰاب بَراۍاین‌اَست‌کِہ‌شِناختِه‌نَشَویم. -اَمـٰاقُرآن‌میفَرمـٰایَد: حِجـٰاب‌رارَعایَت‌کُنیدتاشِنـٰاختِه‌بِشَوید بِه‌چِه‌چیزۍ!؟ بِه‌‎تـَقواوَ‎عِـفَت♥️🙂 @tashahadat313