eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
#حضرت_رقیه 💔نیست کوچک او بزرگ عالم است 💔کی سه ساله ؟ پیر بازار غم است 💔وای اگر می ماند اگر قد میکشید 💔دلبرِ عالم در این عمر کم است 🏴تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم🏴 🏴 @taShadat 🏴
وصیت #شهید_محسن_حججی به بانوان: 🔰همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید، آن زمانی که #حضرت_رقیه (سلام الله) خطاب به پدرش فرمودند: 🔸غصه ی #حجاب من را نخوری بابا جان 🔹چادرم سوخته ⚡️اما به سرم #هست هنوز 🏴 @taShadat 🏴
این پرستار داوطلب، مدافع حرم است 🔹غافلگیر می شویم وقتی جهادگر ۲۸ ساله از حضور داوطلبانه در قرنطینه بیماران کرونایی و تی کشیدن زمین و شستن سرویس بهداشتی بیماران ما را به سوریه می برد و از توسل بانوی مسیحی به و نبرد با داعش می گوید. 🌷 @taShadat 🌷
💝 همسر شهید نعمائي : ۲۷ بهمن بود که پیکر شهید رو آوردند معراج شهدا . آنجا درخواست کردم چند دقیقه با مهدی تنها باشم و برای این کار بیست دقیقه فرصت دادند... به ریحانه گفته بودیم رفیق بابا شهید شده💔 ، وقتی پیکر آقا مهدی رو آوردند ، عکس آقا مهدی روش بود ! ریحانه که عکس باباش رو دید به من نگاه کرد و گفت : مامان اگه رفیق بابا شهید شده ، چرا عکس بابا روشه ⁉️ خیلی سوال میپرسید ، گریه میکرد ، همه میخواستند ریحانه رو از من بگیرند ولی میگفت نه ! میخوام بغل مامانم باشم☝️.... مهرانه خب کوچیک تر بود ، بغل بقیه بود . من همیشه گفته بودم دوست دارم پای مهدی رو ببوسم☺️ . کنار تابوت مهدی که نشستیم ، وقتی پرچم رو باز کردند ، دیدم دقیقا کنار پای مهدی نشستیم ... ریحانه که بغل من نشسته بود گفت عکس بابا روشه ❗️ گفتم آره مامان جون ، من رو ببخش که این رو بهت میگم ، الان بدونی بهتره مامان ، این خود باباست 😔 وقتی گفتم خود باباست . نگاهم کرد ، شروع کرد به گریه کردن😭😭 به ریحانه گفتم ، پاشو اول پای بابا رو ناز کن بعد هم ببوس . گفت : چرا پای بابا رو ببوسم ؟ گفتم آخه پای بابا خسته ست😔 بابا همش میرفت سوریه قدم بر میداشت تو راه #حضرت_رقیه ... ریحانه گفت نمیخوام. گفتم هر جور تو دوست داری ، ولی اگه پا میشدی بوس میکردی ، یک بوسم از طرف مامان میکردی ، منم آروم میشدم💔.... گفت خب خودت ببوس . گفتم آخه اینجا همه هستند ، من خجالت میکشم ...😔 ریحانه بخاطر این حرف من ، بلند شد پای باباشو ناز کرد . بعد از طرف دو تامون پای پدرشو بوس کرد و اومد کنارم نشست گفت خیالت راحت مامان بوس کردم ❤️💔 🌷 @tashadat 🌷
🌸 مَݩَم ۅ هۅاے طُ . . هَۅاے قَشَنگ ٺَرین دَقیقہ ها⏱ @taShadat
ڪاشڪے با اِمام زَمانَم ڔۅزے🌹 . . . ٺۅےِ بِیݩُ‌اݪحَرَمِیݩ آشݩاشَم📿 @taShadat
ڪَنیزبہ‌چےمیگَݩ‌بابا😭 . . . سَرَم‌فَداے‌رُقَیــــــــــــہ❤️ @taShadat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▫️بعد از کربلا دیگر هیچ بهانه‌ای برای یاری نکردنِ امام پذیرفته نمی‌شود. ▪️حضرت رقیه به ما آموخت که می‌شود حتی با سلاح اشک، در گوشۀ یک خرابه، خواب را از چشم پلید یزیدیان ربود... ▫️شهادت را محضر امام زمان و شما عزیزان تسلیت عرض می‌کنیم. (س) (س) •♡ټاشَہـادَټ♡•
روضه از زبان همسر شهید کفن را باز نکردند برای بچه ریحانه پرسید اگر دوست باباست پس چرا عکس بابا مهدیِ من روی اونه آرام در گوشش گفتم این بابا مهدی یکهو داد ‌زد نه، این بابای منه دوباره در گوشش گفتم ریحانه جان، یک کار برای من می‌کنی با همان حال گریه گفت چه کار؟ بوسیدمش گفتم پاهای بابا را ببوس پرسید «چرا خودت نمیبوسی؟ گفتم همه دارند نگاهمان میکنند. فیلم میگیرند. خجالت میکشم گفت من هم نمیبوسم گفتم باشه ولی اگر خواستی یکی هم از طرف من ببوس انگار دلش سوخته باشد. خم شد و پاهای مهدی را بوسید و دوباره بوسید آمد توی بغلم و گفت مامان از طرف تو هم بوسیدم حالا چرا پاهایش گفتم چون پاهاش همیشه خسته بود درد می‌کرد چون برای دفاع از حرم حضرت زینب و قدم برمی‌داشت یکهو ساکت شد و شروع کرد به لرزیدن. بدنش یخ یخ بود. احساس کردم ریحانه دارد جان می‌دهد همه حواسم به ریحانه بود و از مهرانه سه ساله غافل بودم به برادرم التماس کردم ببردش گفتم اگر سر بابایش را بخواهد من چه کار کنم؟ اگر بخواهد صورت بابا مهدی را ببیند چه طور نشانش بدهیم؟ اگر می‌دید طاقت میآورد؟ نه، به خدا که بچه‌ام دق می‌کرد😞 •♡ټاشَہـادَټ♡•
sticker_mazhabi(53).mp3
10.63M
🎧 هرجا که به پرچمش نگاهت افتاد حــــرم رقــــیه‌ست تنها حـرمی که روضــه خون نمیخواد حــــرم رقــــیه‌ست... 🎙 کربلایی (س) 📌گوش کنید خیلی قشنگه 😔👌 ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
عاشق بود❤️ چند روز آخر اقامتش در دمشق ،مڪرر به زیارت حضرت رقیه می‌رفت🌹 شب آخر،چند ساعت قبل از آن انفجار هم به زیارت حضرت رقیه رفته بود💔 شاید هم حاجت بیست و چند ساله‌اش را از دختر سه ساله امام حسین (علیه السلام) گرفت در همان روزهاے شهادت حضرت رقیه ، شهید شد✨🕊 ✌️🌺 هدیه به شهدا وعماد مغنیه فاتحه وصلوات🌹🍀🌹🍀 ❣❣❣❣❣ ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
رفتہ‌بودندجنوب . . توۍفکہ‌،یکےازرفقایش‌مداحۍمےکرد وروضہ‌‌مےخواند . . ! یک‌دفعہ‌‌روح‌اللہ‌‌بلندشدوگفت: سید،رسیدۍبہ‌‌گوشواره . . ازرقیہ‌‌بخون،ازبیابون‌هاۍداغ، پاۍبرهنہ‌‌،دست‌هاۍسنگین‌دشمن . . مےگفت‌وبلندبلندگریہ‌‌مےکرد . . ازخودبۍخودشده‌بود . . ! همہ‌‌بادیدن‌حالِ‌روح‌اللہ‌‌بہ‌گریہ‌‌افتادند . . عاشقِ‌حضرت‌رقیہ‌‌(س)بود♥️!' همین‌کہ‌‌شنیده‌بودتکفیری‌ها‌تاحرم‌حضرت رقیہ‌‌(س)رسیده‌بودند،دیوانہ‌‌شده‌بود . . حتےنمۍتوانست‌غذا‌بخورد مےگفت‌من‌نباید‌الان‌اینجا‌باشم‌واون‌ حرومی‌هابرسندنزدیکِ‌حرمِ‌حضرت‌رقیہ‌‌ . . ! 🌱 ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
ای شهریار نیزه نشین،آیه ای بخوان!! دردانه ات به آیه ی قرآن دلش خوش است... 💔
🌱تمومِ عالم می‌دونن، که دخترا بابایی ن بابا نیاد ... نمی‌خوابن، منتظرِ لالایی ن 🌺شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات🌺 @tashahadat313