✍من رفتم. شروع کرد به #نمازشب خواندن. برگشتم و گفتم: محمد چقدر نماز می خوانی؟ کمرت درد می گیرد، خسته میشی. گفت: امیر می خواهم توی این ماه رمضان #پاک شوم.
خانه شان را بنده رنگ کردم، در کمدش را باز کردم و دیدم تمام در کمدش را با #عکس_های_شهدا پر کرده است و بالایشان نوشته بود: ای سر و پا! من بی سر و پا، خود را کنار عکس #شهدا پیدا کردم.😔
خوب که دقت کردم یک جای #خالی روی در کمدش بود، گفتم: محمد عکس یکی از شهدا رو بزن اینجا، این جای خالی قشنگ نیست. گفت آنجا، جای عکس خودم است.😭
@taShadat
#نهمین_مزار✨
سه یا چهار روز مانده به واقعه،
نجمه خواب دیده بود که فردی در دارالرحمه،
هشت قبر و مزار را به او نشان می دهد و می گوید:
قبر نهم #خالی است.
شهیده دقیقا در نهمین مزار از مزار شهدای کانون،
درون همان مزار خالی که در خواب دیده بود
به خاک سپرده شد...🍂
8⃣
@tashadat
#مجيد» اوّلين بچه مون بود که در تهران متولدشد ، عجيب به كسب علم ودانش، علاقمند بود، مادرش روزي براش غذا گذاشت و #مجيد گفت:
ـ مادر! اين غذا براي پزشك خوبه!
چيزي نگذشت كه بعد از پايان چهارم متوسّطه، در كنكور #پزشكي شركت كرد،امّا پيش از آنكه پاسخي بگيرد، راهي #جبهه شد تا سنگر #برادرانش #خالي نماند،
🍃⚘🍃
او هم در 22/2/65 #سه سال پس از #مهدي، در #عمليّات «والفجر5» و محلّ «فكّه» به خيل #شهيدان پيوست. پس از #شهادتش، پاسخ #كنكور اعلام شد و مجيد جزء #قبوليها اعلام شد!!😭😭
4⃣
🍃⚘🍃
•♡ټاشَہـادَټ♡•