eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
5.2هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷 ڪمتر پیش مےاومد ڪه روح‌الله بیڪار باشہ ؛ همیشہ مشغول بود با برنامہ ریزی دقیق و خاص خودش تمام کارهایش را بہ ترتیب انجام مےداد☺️ گاهے بین ڪارهاش ، زمان‌هاے ڪوتاهے پیش مےاومد ڪه وقتش خالے بود ، حتے براے آن زمان‌هاے ڪوتاه هم برنامه‌ریزے داشت ...✔️ یڪ  ڪوچڪ همیشہ همراهش بود و در زمان‌هاے خالیش مشغول قرآن خوندن مےشد 👌 ڪتاب زبان انگلیسے و عربـے را هم بہ همراه داشت تا در اوقات بیڪاری زبان بخونہ . روح‌الله براے تڪ تڪ ثانیه‌هاے زندگیش برنامہ داشت ... 😌🌷  🌱  🌹 🕊
💖 روح الله برای من هدیہ امام رضا بود . همسری ڪه امام هشتم بہ آدم هدیہ بدهد و امام حسین (ع) او را بگیرد وصف نشدنی است . من عروس چنین مردی بودم . با بچہ های دانشگاه رفتہ بودیم مشهد ، اونجا برای نخستین بار برای ازدواجم دعا ڪردم گفتم : یا امام رضا اگر مردی متدین و اهل تقوا بہ خواستگاری ام بیاد قبول می ڪنم . یڪ ماه بعد از اینڪه از مشهد برگشتم روح الله اومد خواستگاری ام ... و شدم عروس امام رضا (ع) . 💞@taShadat
یکبار مشغول کار بودیم که تلفن روح‌الله زنگ خورد📱. نمیدونم چه کسی پشت خط بود که روح‌الله با دیدن شماره‌اش سریع تلفن رو جواب داد. حرکاتش را زیر نظر داشتم. خیلی شمرده شمرده و با احترام کامل صحبت می‌کرد.👌 برایم جالب شد بدونم چه کسی پشت خطه که روح‌الله اینقدر محترمانه با او صحبت می‌کنه👀. آن شخص رو «شما» خطاب می‌کرد و معلوم بود خیلی برایش عزیز است که اینطوری با او صحبت می‌کند. تلفنش که تموم شد پرسیدم کی بود؟ گفت: بابام☺️ خیلی تعجب کردم. باورم نمی‌شد. روح‌الله در نهایت ادب و احترام با پدرش صحبت می‌کرد. این همه احترام در کلام با پدرش واقعابرایم شیرین و جالب بود.🌸 به نقل از: سیدمحسن مرتضویان(دوست و همرزم شهید) 🍃🌷 ✨تلنگر: طرز برخورد ما با پدر و مادرمان چگونه است؟ آیا ما هم با پدر و مادرمان، در نهایت ادب و احترام صحبت می‌کنیم؟ گوش کردن به حرفشان که جای خود... 🍃🌸 پ‌ن: هر وقت با پدر و مادرمان با احترام صحبت کردیم یا امرشان را اجابت کردیم، ثواب آن را هدیه کنیم به شهدا به ویژه #شهید_روح_الله_قربانی 🌹 بی پاسخ نخواهند گذاشت ان شاءالله... #شهید_مدافع_حرم #روح_الله_قربانی♥️ @taShadat
روضه ی ناگفتہ ے حال ربابم بعد تـــو ... نیمہ ی پنهان من هستے پس از این عشق من.. 😔 #شهید_روح_الله_قربانی #وداع_همسر 🏴 @taShadat 🏴
#با_شهدا 💌 🔸 هر وقت از سوریہ میومد هیچ چیزی باخودش نمےآورد ، میگفت : من از بازار شام هیچ چیزی نمیخرم . بازاری ڪه در اون حضرت زینب (س) رو چرخونده باشن خرید نداره❌ . #شهید_روح_الله_قربانی 🌷 🏴 @taShadat 🏴
زینب (همسر بزرگوار شهید) روز تولدش خانۀ مادرش بود و روح‌الله رفته بود با موتور کار کند. زینب تماس گرفت و گفت: «داری میای خونه، کیک بخر.» ـ محرم و صفر چه کیکی بخرم؟! ـ تولد که نمی‌‌خوایم بگیریم. یه کیک بخر دور هم با هم بخوریم. هرچه اصرار کرد، روح‌الله گفت نمی‌خرم که نمی‌خرم. زینب هم به‌شوخی گفت: «بدون کیک خونه نیا!» روح‌‌الله که به خانه برگشت، یک تی‌تاپ دستش بود. زینب با تعجب پرسید: «این چیه تو دستت؟!» ـ کیکه دیگه! مگه نگفتی کیک بخر؟! منم خریدم. زینب هاج‌وواج ایستاده بود و نگاهش می‌کرد. روح‌الله در مقابل چشمان متعجب او تی‌تاپ را باز کرد و گفت: «خیلی هم خوبه، الان روی همین، شمع می‌ذاریم و تولد می‌گیرم.» همه دور از چشم زینب ریزریز می‌خندیدند. زینب گفت: «واقعاً که روح‌‌الله!» با ناراحتی رفت و نشست روی مبل که مثلاً قهر است. روح‌الله هم خیلی خون‌سرد و بی‌اعتنا رفت و نشست روی مبل. کنترل تلویزیون را گرفت دستش و بی‌توجه به او شبکه‌‌ها را عوض می‌کرد.  زینب حرص می‌خورد و چیزی نمی‌گفت. روح‌الله زیرچشمی نگاهش کرد. خندید و از جایش بلند شد. در را که باز کرد، زینب با خودش گفت: کجا می‌ره؟! چرا در رو باز کرد؟ روح‌‌الله از پشت در کیکی را که خریده بود، آورد و گرفت جلوی او.  زینب شوکه شد. خندید و گفت: «تو که کیک خریدی! چرا اذیت می‌کنی آخه؟» ـ تولدت مبارک. امسال تولدت افتاد تو صفر، ان‌شاءالله سال دیگه برات جبران کنم. . ▪️ @taShadat ▪️
﴾﷽﴿ یکبار مشغول کار بودیم که تلفن روح‌الله زنگ خورد📱. نمیدونم چه کسی پشت خط بود که روح‌الله با دیدن شماره‌اش سریع تلفن رو جواب داد. حرکاتش را زیر نظر داشتم. خیلی شمرده شمرده و با احترام کامل صحبت می‌کرد.👌 برایم جالب شد بدونم چه کسی پشت خطه که روح‌الله اینقدر محترمانه با او صحبت می‌کنه👀. آن شخص رو «شما» خطاب می‌کرد و معلوم بود خیلی برایش عزیز است که اینطوری با او صحبت می‌کند. تلفنش که تموم شد پرسیدم کی بود؟ گفت: بابام☺️ خیلی تعجب کردم. باورم نمی‌شد. روح‌الله در نهایت ادب و احترام با پدرش صحبت می‌کرد. این همه احترام در کلام با پدرش واقعابرایم شیرین و جالب بود.🌸 به نقل از: سیدمحسن مرتضویان(دوست و همرزم شهید) 🍃🌷 ✨تلنگر: طرز برخورد ما با پدر و مادرمان چگونه است؟ آیا ما هم با پدر و مادرمان، در نهایت ادب و احترام صحبت می‌کنیم؟ گوش کردن به حرفشان که جای خود... 🍃🌸 پ‌ن: هر وقت با پدر و مادرمان با احترام صحبت کردیم یا امرشان را اجابت کردیم، ثواب آن را هدیه کنیم به شهدا به ویژه #شهید_روح_الله_قربانی 🌹 بی پاسخ نخواهند گذاشت ان شاءالله... #شهید_مدافع_حرم #روح_الله_قربانی♥️ 🌷 @taShadat 🌷
شهیدی که صدای پای امام زمان رو شنید 😳 @taShadat
🔷 تو این عکس به فرمانده 🌺''شهیدمحمدناظری''🌺 لبخند میزنه...😁 🌸 🌸 🌸 @taShadat
💌 ... 🍃 روح الله برای من هدیہ امام رضا بود . همسری ڪه امام هشتم بہ آدم هدیہ بدهد و امام حسین (ع) او را بگیرد وصف نشدنی است . من عروس چنین مردی بودم . با بچہ های دانشگاه رفتہ بودیم مشهد ، اونجا برای نخستین بار برای ازدواجم دعا ڪردم گفتم : یا امام رضا اگر مردی متدین و اهل تقوا بہ خواستگاری ام بیاد قبول می ڪنم . یڪ ماه بعد از اینڪه از مشهد برگشتم روح الله اومد خواستگاری ام ... و شدم عروس امام رضا (ع) . ، سالروز شهادت @tashadat
روح‌الله‌همیشه‌‌می‌گفت: «بیابراخودمون‌باقیات الصالحات‌جمع‌کنیم.🌴 یه‌کاری‌بکنیم‌که‌بعداز مرگمون‌هم‌اون‌دنیا به‌کارمون‌بیاد.»🌷 غبطه‌میخوردومی‌گفت: «خوش‌به‌حال‌پدر‌و‌مادر🙃 امام‌خمینی. ببین‌چه‌پسری‌ تربیت‌کردن‌که‌هنوزهم📝 براشون‌باقیات‌الصالحاته.» زینب‌به‌این‌فکرمیکردکه🤗 ‌حالاخود‌روح‌الله‌شهیدشده وباقیات‌الصالحات‌پدرو مادرشه‌وچقدرقشنگ‌به🌹 ‌چیزی‌که‌میخواست‌رسیده‌بود. @taShadat
به تصویر زیبای تــو نگاه می کنم و مهربانی ات ... که حتی از پشت قاب شیشه ای هم به من لبخند می زند.. دلتنگی ات رودخانه ای ست که به دریا نمی رسد... 🌷 📎 ꧁•♡ټاشَہـادَټ♡•꧂
🔹چیزی که نمی دانید، عمل نکنید. 🔹ادای کسی را در نیاورید. 🔹بدون علم درست، وارد کاری نشوید؛ مخصوصا دین. 🔹اول واجبات، بعد مستجبات موکد. مثل کمک به پدر و مادر و دور و بری ها، نه حج و کربلا صد بار بدون این کارها. ...🌷🕊 @tashahadat313