eitaa logo
ٺـٰاشھـادت!'
2.7هزار دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
5.5هزار ویدیو
194 فایل
شہـد شیـرین شـہـٰادت را کسانی مـے چشند کـہ..!! لذت زودگذر گنـٰاه را خریدار نباشند .. 💔 دورهمیم واسہ ڪامل تر شدن🍃 '' ناشناس'' @nashanastashahadat🍂 گوش جان @montazeralhojja🌿 ڪپے؟! با ذکر صلواٺ حلالٺ ؛ براے ظہور مولا!!
مشاهده در ایتا
دانلود
یـــــــــــک ●اُمُّل بودن جسارت میخواد... ✔اینکه وسط یه عده بی نماز، بخونی!! ✔اینکه وسط یه عده بی حجاب تو گرمای تابستون داشته باشی!!. ✔اینکه حد و حدود و نامحرم و رعایت کنی!! ✔اينکه تو فاطميه مشکى بپوشى و مردم عروسى بگيرن!! ✔اينکه به جاى آهنگ و ترانه ، گوش کنى!! ✘ناراحت نباش خواهر و برادرم، دوره است، ✔به خودت افتخار کن، ⇦تو خاصی.. ⇦تو فرزند زهرايى.. ⇦تو على هستى.. ⇦تو منتظر فرجى.. ⇦تو گريه کن حسينى.. ✘نه اُمُّل ▽بگذار تمام دنیا بد وبیراهه بگویند! ⇦به خودت... ⇦به محاسنت.. ⇦به چادرت... ⇦به عزاداریت... به سیاه بودنت... می ارزد به یک لبخند رضایت مهدی فاطمه س. ↭باافتخار قدم بزن خواهر! ↭با افتخار قدم بزن برادر. ▪️ @taShadat ▪️
🌸 اگر زن‌ها با قرآن مأنوس شوند... 💠 رهبر انقلاب در دیدار با بانوان قرآن‌پژوه ۱۳۸۸/۰۷/۲۸: «اگر زن ها با #قرآن مأنوس شوند، بسیاری از مشکلات جامعه حل خواهد شد. چون زنِ آشنای با قرآن میتواند در تربیت فرزند تأثیرات زیادی داشته باشد.» 🕊 @taShadat 🕊
😅 طلبه های جوان👳 آمده بودند برای 👀 از جبهه. 0⃣3⃣ نفری بودند. که خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم کردند 😧و شروع کردند به پرسیدن سوال‌های مسخره و الکی!😜 مثلاً می‌گفتند: چه رنگیه برادر؟!🤔 😤 شده بودم. گفتند: بابا بی خیال!😏 تو که بیدار شدی، نخور بیا بریم یکی دیگه رو کنیم!😎 دیدم بد هم نمی‌گویند!🤔🤗😂 خلاصه همین‌طوری سی نفر را بیدار کردیم!😉 👨👨👦👦بیدار شده‌ایم و همه‌مان دنبال شلوغ کاری هستیم! قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه تشییعش کنند! فوری سفیدی🖱 انداختیم روی محمدرضا و گرفتیم که تحت ⬇️ هر شرایطی خودش را نگه دارد! گذاشتیمش روی 🚿بچه‌ها و راه افتادیم🚶. و زاری!😭 یکی می‌گفت: ممد رضا! ! 😩 چرا تنها رفتی؟ 😱 یکی می‌گفت: تو قرار نبود شی! دیگری داد می‌زد: شهیده دیگه چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده؟ یکی می‌کشید! 😫 یکی می‌کرد! 😑 در مسیر، بقیه بچه‌ها هم اضافه➕ می‌شدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و راه می‌انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق ! را بردیم داخل اتاق. این بندگان خدا📿 که فکر می‌کردند قضیه جدیه، رفتند گرفتند و نشستند به 📖خواندن بالای سر ! در همین بین من به یکی از بچه‌ها گفتم: برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک محکم بگیر!😜😂 رفت گریه کنان پرید 🕊 روی محمدرضا و گفت: محمدرضا! این قرارمون نبود!😭 منم می‌خوام باهات بیام!😖 بعد نیشگونی👌 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان کشید 😱که هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند! ما هم قاه قاه می‌خندیدیم.😂😂😂 خلاصه آن شب 👊 سختی شدیم. 🌷 @taShadat 🌷
سه دانشجو داشت که دوتایشان فکلی بودند و یکی چادری داشت. جلوی پای همه بلند میشد❗️ برایش فرقی نمیکرد که فکلی است یا چادری. اگر به این می گفت دخترم، به آن یکی هم میگفت دخترم! اذان که میگفتند، نمی گفت بروید #نماز!📿 همان جا آستین هایش را بالا میزد! همین بچه فکلی را سال بعد در نمازخانه دیدم. #نماز_اول_وقت و #قرآن بعد از نمازش همیشه به راه بود...🌸 #دانشمند_شهید_دکتر_مجید_شهریاری 🌷 @taShadat 🌷
🍃زودتر از سنش بالغ شد، نماز خواندن و گرفتن را از ۷ سالگی شروع کرد، آنچنان زیبا میخواند که قنوت هایش در آسمان هفتم می پیچید و در میان این قنوت ها گاهی چهره اش به وسعت دریاها نمناک و دیده اش تار میشد.✨ 🍃رضا آنقدر در برابر صبوری میکرد که دیگر هم به ستوه آمده بود. 🍃صوت دلنشینی داشت، هنگامی که را میخواند، میتوانستی حضور فرشتگان را در کنارش حس کنی.💫 🍃با هر که از راه می رسید، را با شور و حال عجیبی میخواند، گویا دلتنگی امانش را میبرید و تنها راه آرامش روحش این زیارت بود. 🍃هنگامی که فهمید عمه جان زینب«س»در معرض خطر است لحظه ای آرام و قرار نگرفت و داوطلب شد و اذن سربازی بانو را گرفت.🌸 🍃 در ماموریت دوم بود که پا بر بال گذاشت و رفت. 🍃او رفت و چند خط وصیت به یادگار گذاشت.💌 ❣«ای همسرم! از اینکه رفیق نیمه راه بوده‌ام، . تو را به همان خدایی می‌سپارم که به طفل صغیر هم می‌دهد. به پسرم بگو: که چرا به این راه رفته‌ام؟ ، زندگی عزتمندانه ایران، ایرانی و مردم بوده است.»✌️ 🌷روحش شاد و یادش گرامی ✍نویسنده: گمنام 🕊به مناسبت سالروز شهادت 📅تاریخ تولد: ۱۰ دی ۱۳۶۴ 📅تاریخ شهادت: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۵ 🥀مزار: روستای هریکنده 🎨طراح: 🌷 @taShadat 🌷
شنبه آمد مرخصی ، به او گفتم : مگر به شما مرخصی دادند؟ گفت: به خاطر روز مادر آمدم پیشت، باید غروب به تهران برگردم ، سکه را گذاشت در دستم و گفت : مامان اگر به دیدار نایل شدی سلام من را برسان، دعا کن من هم به دیدار نایل بشوم. ✨ یوسف یک تک تیر انداز حرفه ای بود. از تمرکز بالایی برخوردار بود در هر زمینه ای به خصوص در اعمال نظامی ، میگفت: وقتی میخواهم تیراندازی کنم  آیه " و ما رمیت اذ رمیت" را میخوانم و همیشه به هدف میخورد🎯 . این یعنی را با جان و دل میخواند و میفهمید و به آن عمل میکرد. 🌹 🌷 @taShadat 🌷
خبر شهادتش را که شنیدم آرام و قرارم از دست رفت. روزهای اول گریه امانم نمی‌داد. با خودم می‌گفتم:« ای کاش وقتی عباس در میان ما بود بیش‌تر قدر او را می‌دانستیم😔» بی‌حوصله بودم و دائما به عباس فکر می‌کردم. یاد چهره خندانش يك لحظه هم از جلوي چشمانم نمي‌رفت. در همان شب‌های اول بود كه به خوابم آمد. دستش را روی قلبم گذاشت و گفت:«عمه‌جان! ناراحت نشو☺️! اینقدر خودتو اذیت نکن! برام بخون تا هم شما آرامش پیدا کنی هم من بهره‌ای ببرم...»✨ 🖊عمه شهید مدافع حرم عباس دانشگر‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌷 @taShadat 🌷
🌳🌹🌴🌷🌳🌹🌴🌷🌳🌹🌴🌷 🕯رسول خدا - صلي الله عليه و آله: 🏡خانه هائي كه شبها در ميان آنها نماز شب گذارده مي شود و نيز تلاوت مي شود براي ساكنان آسمان مي درخشند چنانچه ستارگان آسمان براي ساكنان زمين مي درخشند🌟. 📚«أعلام الدّين، ص 262 🤲 🥀💔
🚫این داستان واقعی است🚫: . قسمت دوم 🔻 بالاخره اون روز از راه رسید موقع خوردن صبحانه، همون طور که سرش پایین بود ... با همون اخم و لحن تند همیشگی گفت: ... دیگه لازم نکرده از امروز بری ! تا این جمله رو گفت، لقمه پرید توی گلوم ترین حرفی بود که می تونستم اون موقع روز بشنوم بعد از کلی سرفه، در حالی که هنوز جا نیومده بود ،به زحمت خودم رو کنترل کردم و گفتم: ولی من هنوز ... خوابوند توی گوشم برق از سرم پرید ... هنوز توی شوک بودم که اینم بهش اضافه شد همین که من میگم ، دهنت رو می بندی میگی چشم... . درسم درسم ... تا همین جاشم زیادی درس خوندی ... از جاش بلند شد ... با داد و بیداد اینها رو می گفت و می رفت اشک توی چشم هام زده بود ... اما اشتباه می کرد، من آدم نبودم که به این راحتی عقب نشینی کنم ... از خونه که رفت بیرون منم وسایلم رو جمع کردم و راه افتادم برم مدرسه مادرم دنبالم دوید توی خیابون _هانیه جان، مادر ... تو رو نرو ... پدرت بفهمه بدجور عصبانی میشه ... برای هر دومون شر میشه مادر ... بیا بریم خونه اما من گوشم بدهکار نبود ... من اهل تسلیم شدن و زور شنیدن نبودم ... به هیچ قیمتی ... . . 🌷 @taShadat 🌷
✨ از ویژگی‌های بارز شهید و ظاهری و پرداختن به بود که همین امر در و ، ایشان را محبوب دل جوانان می‌کرد. # پرهیز_از_ریا، شاخصه دیگر ایشان بود چنانچه بعد از شهادت نیز خانواده و نزدیکان وی از برخی مدارج و مراتب علمی ایشان بی‌اطلاع بودند ... # ارادت خاص نسبت به مولا علی بن موسی‌الرضا(ع)، تداوم ارتباط با و اقامه نماز صبح در مسجد، زیارت هفتگی جمکران و زمزمه همیشگی دعای ، روح بی‌کرانه‌اش را زلال‌تر می‌کرد. بسیار کم‌حرف، ساکت ولی در فضای خانه‌شور و هیجان خود را داشت. در نزد همگان به خوش‌پوشی، شیک‌پوشی، پاکیزگی شهره، اما اهل اسراف و ولخرجی نبود و تنها با مراقبت و نگه‌داری درست از چند دست لباسش از آن‌ها به مدت طولانی استفاده می‌کرد....🌷 در زندگی ایشان نمایان بود. هیچ‌گاه در ایشان با عنوان استاد سطوح عالی حوزه، تکبر و فخرفروشی دیده نشد... 7⃣ @tashadat
~••🌸••~ ~••🌸••~ 💬کانالی پر از هدایای🎁 قشنگ 😍 شهدایی🌷 برای همه کسانی که دغدغه کار و 🕊رو دارن 🌷 با طرح 💕 و ارسال شهدایی 🌼 و متبرک حرم امام رضا ✨😍 رنگی با ارسال 🤩 …و کلی محصول قشنگ 😍 دیگه برای مبلغین و مربیان 💐 کافیه یه سر بزنید ☺️👇 https://eitaa.com/joinchat/4193517615C3e1b7312b2 حمایت از کالای ایرانی اسلامی👆💐