eitaa logo
🌱 تشکیلات توحیدی 🌱
10.9هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
683 ویدیو
110 فایل
﷽ 🎯 توانمندسازی مجموعه‌ها و افراد در راستای اقامه مکتب انقلاب اسلامی 🌱🌱🌱 #تربیتی #معرفتی #بصیرتی #تشکیلاتی ارتباط با مدیر: @razmi_H313 دوره‌های آموزشی: @seyyed_jafari پشتیبانی فروش: @poshtiban72 تارنمای پایگاه فرهنگی بعثت: besat313.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
2.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفتنی میرود و آمدنی می‌آید شدنی می‌شود و غصه به ما می‌ماند غم غزه دیوانه کننده است @tashkilat_ir
📖 پیشنهاد ویژه جهت مطالعه 👇👇
مصونیت از احساس حقارت.pdf
حجم: 421K
📖 ❓چگونه بر احساس حقارت و ضعف خود غلبه پیدا کنیم؟ ❓چرا در مقابل یک شخصِ دانشمند و قدرتمند نباید خود را حقیر ببینیم؟ ❓بینش انسان در محیط طاغوتی و محیط توحیدی چه تفاوتی دارد؟! ✅ برای پی‌بردن به پاسخ این سوالات، مطالب رهبر معظم انقلاب را در تفسیر سوره ملک مطالعه نمایید. ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت
5.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاد مرگ طبق قراری که گذاشتیم، پنج‌شنبه‌های هفته رو اختصاص دادیم به توجه جدی به یاد مرگ و یاد رفتن و گذر عمر. ان‌شالله خداوند توفیق عمل عنایت بفرماید ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت
. «باید خسته نشد، باید ناامید نشد، باید از عربده‌های دشمن خوف نکرد. برادران عزیز، خواهران عزیز! راز ماندگاری اینها است.» 💬 دیدار با مردم آذربایجان شرقی ۲۶ /۱۱/ ۱۴۰۱ ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت
5.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این خانه ویران شده و این پدر به خاطر ۴ تا از فرزندانش که زیر آوار دفن شده‌اند بی قراری میکند. امّا ویرانی داریم تا ویرانی و بی‌قراری داریم تا بی‌قراری! یک وقت هست در اثر سانحه‌ای یا اتفاقات طبیعی مثل سیل و زلزله و... خانه‌ای ویران میشود و پدری به خاطر از دست دادن فرزندانش بی‌تاب است. و یک وقت هست که ظالمی وحشی و خون‌خوار، خانه‌ی کسی را به قصد غصب، ویران میکند و بچه‌هایش را با نهایت شقاوت، از بین میبرد. از نظر شکلِ اتفاق، هردو مشابهِ هم هستند ولی قطعا جنسشان متفاوت است. درد و غمِ ویرانی غاصبانه و کشتار ظالمانه، هزاران برابر بیشتر از ویرانی و کشتار در اثر اتفاقات طبیعی است. در دومی عصبانیت و جوشش غیرتی وجود دارد که درون هر انسانِ آزاده‌ای را متلاشی میکند. این را نوشتم برای آن عده از افرادی که میگویند؛ همه‌جا زنان و کودکان به خاطر حوادث مختلف میمیرند و خانه هایشان نابود میشود، پس چرا برای آنها عصبانی نیستید؟! بزرگواران؛ جنسشان فرق دارد. ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت
Khamenei.irسَیِّدُ القَومِ خادِمُهُم.mp3
زمان: حجم: 3.68M
. 💬 دو احتمال در معنای روایت «سَیِّدُ القَومِ خادِمُهُم» 1️⃣ احتمال اول: هرکسی بیشتر خدمت کند، این شخص أولای به سیادت است؛ بنابراین برای اینکه بفهمیم سیّد قوم کیست، سراغ حسب و نسب و اسم و عنوان نرویم؛ بلکه برویم سراغ اینکه ببینیم چه کسی بیشتر به این قوم خدمت می‌کند، او سیّد قوم است. 2️⃣ احتمال دوم: آن کسی که سیّد قوم است و به هر جهتی و به هر دلیلی به او سیادت و ریاست داده شده است در این جمعیت، این شخص باید خادم این قوم باشد. 🔅 شرح حدیث اخلاقی در ابتدای درس خارج فقه ۱۳۹۲/۱۱/۰۳ ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت
🌱 تشکیلات توحیدی 🌱
. 💬 دو احتمال در معنای روایت «سَیِّدُ القَومِ خادِمُهُم» 1️⃣ احتمال اول: هرکسی بیشتر خدمت کند، این
💬 متن این سخنرانی در بخش ششم کتاب تشکیلات توحیدی (مسئولیت‌ها و مناصب مدیریتی) ذیل عنوان «خدمت به مردم» ذکر شده است. 📖 [کتاب تشکیلات توحیدی، صفحه ۴۹۱]
📖 پیشنهاد ویژه جهت مطالعه 👇👇
من می‌شوم قهوه‌چى.pdf
حجم: 413.7K
☕️ [من می‌شوم قهوه‌چی‌] 📖 💬 «منزل امام، يك چاى‌‏ريز می‌خواهد! آن چاى‌‏ريز، من باشم.» 💬 «من آن کسى نیستم که اگر وارد یک اتاقى شدم بگویم آن صندلى مال من است. بنده هیچ صندلی‌ خاصی در هیچ اتاقی ندارم، من وارد اتاق می‌شوم، هرجا خالی بود آنجا می‌نشینم.» 💬 «بنده با این روحیه از اوّل انقلاب حرکت کردم... خودتان را آماده نگه‌دارید براى اینکه انقلاب از شما استفاده کند؛ هرجور استفاده‌اى.» 💬 «اگر مصلحت انقلاب اقتضا می‌کند، آدم می‌شود چهارپایه تا روى آن بروند و یک کارى را که احتیاج دارد به اینکه دستشان به یکجایی برسد انجام بدهند.» ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت
. ❌کسی حق حضوروغیاب نداره❌ آقا مهدی روز اول مسئولیتش جلسه گذاشت. همه خودشان را معرفی کردند و از داشته‌ها و نداشته‌ها گفتند. یکی ماشین می‌خواست، یکی موتور نداشت، یکی از کمبود نیرو می‌نالید و... وقتی دید دیگر کسی حرفی ندارد، چند کلمه صحبت کرد و از دیدگاه‌هایش گفت. بعد سوئیچ موتوری را که برای مسئول واحد بود از جیبش درآورد و گفت: «کی موتور می‌خواست؟» سوئیچ ماشینش را هم داد به یکی دیگر. به میز جلوی در اشاره کرد و پرسید: «این میز برای چی اینجاست؟» گفتیم: «میز حضوروغیابه.» نگاهش روی تک‌تکمان چرخید و با لحنی تحکّم‌آمیز گفت: «دیگه نیاز نیست. کسی که لباس پاسداری پوشیده، حضوروغیاب براش معنی نداره. اگه اون قدر شهامت دارید که تأخیر بکنید و فردای قیامت بتونید جواب بدید، جواب دنیاتون با من. نه کسی حق حضوروغیاب داره، نه حق اینکه بپرسه فلانی چرا دیر اومدی و کجا بودی.» حرف‌های آن روزش بچه‌ها را تکان داد؛ حتی بعضی نیم ساعت زودتر می‌آمدند، نرمش می‌کردند و آماده می‌شدند برای شروع کار. از وقتی که آمد، انگیزه‌ی نیروها چند برابر بالا رفت. ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت