eitaa logo
🌱 تشکیلات توحیدی 🌱
8.3هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
440 ویدیو
96 فایل
﷽ 🎯 توانمندسازی تشکّل‌ها و مجموعه‌های فرهنگی در ساحات معرفتی، تربیتی، تشکیلاتی و بصیرتی.🌱🌱🌱 ارتباط با مدیر: @razmi_H313 دوره‌های آموزشی: @seyyed_jafari پشتیبانی فروش: @poshtiban72 تارنمای پایگاه فرهنگی بعثت: besat313.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 💬 شهید همت: یکی از مسئله‌های مهم، جوشیدن فرمانده گردان با نیروهایش است. یکی از کارهای فرمانده گردان این است که با نیروهایش بجوشد؛ یعنی وقتی گردان رفت در خط مستقر شد و جنگید، صبح برود از نیروهایش تشکر کند، دست به سر و روی‌شان بکشد، دستشان را ببوسد. آن موقع است که می‌بیند روحیه‌شان دوبرابر می‌شود، اصلا شارژ روحی می‌شوند. بروید نزدیک‌تر، کمی نیروها را شارژ کنید، با نیرو بخندید و با آنها حرف بزنید. ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖
🌱 🌱«عملیات نظم در خانواده»🌱 ۱_ با اعضای خانواده تمام احترام رعایت شود (در اوج مهربانی). ۲_ باید حدقل هفته‌ای یک مرتبه برای همسر گل خریده شود. ۳_ ساعت خوابیدن و بیدار شدن همیشه باید یکی باشد. ۴_ لباس‌های شخصی خود را حداقل بشورم. ۵_ ظرف‌های داخل آشپزخانه به محض رؤیت باید شسته شود. ۶_ هرگونه ریخته و پاش در منزل باید به سرعت جمع‌آوری شود. ۷_ باید در خانه همیشه نان تازه باشد. ۸_ وضعیت لباس فرزند و همسر باید کنترل شود و زمانی برای خرید ماهانه یا سالانه مشخص شود. ۹_ بخشی از حقوق به خود همسر داده شود. ۱۰_ به هیچ وجه سر همسر و فرزند نباید داد کشید. ۱۱_ دیدار پدر و مادر و فامیل بسیار حساب شده و طی زمان‌بندی باشد. ۱۲_ باید برنامه‌های منزل از یک هفته قبل تنظیم شود. ۱۳_ باید زمان تفریح همسر و فرزند کامل منظم و مشخص شده باشد. ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖
شهید حسن باقری.mp3
1.51M
🎙قطعه صوتی بسیار زیبا از شهید حسن باقری🌹 💬 در این مجموعه کمترین کسی که نقش داره اون کسیه که در رأس مجموعه است، چون کار اجرایی کمتر می‌کنه، بالاترین نقش رو اون راننده‌ای داره که روز عملیات مهمات می‌بره به خط می‌رسونه. 💬 اگه اون برادر رانندمون نره مهمات به خط برسونه، من این‌جا هی پشت بیسیم بگم برو جلو، کی می‌خواد بره جلو؟! یا بگم وایسا، کی می‌خواد وایسه؟ یه چیزی اون‌جا باید باشه که من این‌جا بتونم بگم وایسا یا برو یا بیا. 💬 پس می‌بینید ارزش کار مال همه است، هر کی هم به خطر نزدیک‌تره، ارزش بالاتری داره، البته در اخلاص یکسان. ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت: besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖
. 💬 بگو ورشکست شدم دیگه! 🔸 آقا مهدی بعد از اینکه خوب به حرف‌هایم گوش کرد، گفت: «تو چقدر قرآن می‌خونی؟» گفتم: «اگه وقتی بشه می‌خونم؛ ولی وقت نمی‌شه. بیست و چهار ساعته دارم می‌دوم.» گفت: «نهج البلاغه چی؟ نهج البلاغه چقدر می‌خونی؟» باز همان جواب را دادم. چند تا کتاب دیگر را اسم برد و وقتی جوابم برای همه منفی بود، با عصبانیت دستش را بالا برد و گفت: «بدبخت! بگو ورشکست شدم دیگه!» گفتم: «چطور آقا مهدی؟» 🔸گفت: «تو با همون ایمان سنتی‌ای که داشتی اومدی جبهه. اونو خرج کردی، حالا دیگه اندوخته‌ای نداری؛ نه مطالعه‌ای داری، نه قرآن می‌خونی، نه نهج البلاغه. اون سرمایه‌ای که داشتی رو خرج کردی، اما چیزی بهش اضافه نکردی؛ این یعنی ورشکستگی! من می‌گم روزی یک ساعت درِ اتاقت رو ببند و مطالعه کن؛ ولو این که دشمن بیاد.» ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎙 فقط یک دقیقه با شهید مصطفی صدرزاده ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 🎞 سخنان دلنشین شهیدردانی‌پور در شب قدر (شب ۲۱ رمضان) 💬 امشب با خدا خلوت کنید و بگید ما که لیاقت نداریم فرمانده سربازان باشیم... 💬 خدا شاهده که من خواب راحت ندارم. میگم خدایا من خودم رو میشناسم، از همه پایین‌ترم، گناهانم از همه بیشتره، چطور قبول بکنم که من فرمانده یک قسمتی باشم!!! ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️خاطره شهید سپهبد صیاد شیرازی از لحظه‌ای که از فرمان امام خمینی (ره) سرپیچی کرد!!! ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖
🌱 ⏱نظم فوق‌العاده شهید صیاد شيرازی (۱) مریم صیاد شيرازی (دختر شهید): بابا در استفاده از وقت خیلی منظم بود و خساست به خرج می داد. مثلا شب ها از ساعت ۲۱/۴۵ تا ۲۳/۲۲ دقیقه مطالعه می‌کرد. به ما هم توصیه می‌کرد: «دوست دارم صبح‌ها ورزش کنید و همه‌ی کارهاتون مرتب و منظم باشه و وقتتون رو هدر ندید». اما هیچ‌گاه وادارمان نمی‌کرد مثل خودش باشیم. روی همین حساب، تلویزیون خیلی کم می‌دید. بیشتر اخبار و تحلیل‌های سیاسی و بعضی از سریال‌ها مثل امام علی (علیه‌السلام) و مردان آنجلس را دنبال می‌کرد. حسرت به دلم مانده بود یکبار بیاید و هم‌پای ما بنشیند فیلمی، سریالی نگاه کند. یکبار خیلی اصرارش کردم و قربان‌صدقه‌اش رفتم که بیاید همراه ما تلویزیون ببیند. بالاخره آمد و نشست. اما چه نشستنی؟! مثل اینکه روی میخ نشسته باشد. بعد از یک ربع گفت: «ببخشید! نمی‌خوام ناراحتتون کنم. اما وقتی پای تلویزیون می‌نشینم انگار وقتم داره تلف میشه. باید اون دنیا جواب بدم که وقتم را برای چی مصرف کردم. نمی‌تونم بنشینم و این برنامه را نگاه کنم. میشه من برم؟». گفتم: باباجان! نمی‌خواستیم اذیت بشید. معذرت‌خواهی کرد و رفت به اتاقش. ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖
🌱 ⏱نظم فوق‌العاده شهید صیاد شیرازی (۲) امير سرتيپ ناصر آراسته: شهيد صیاد شيرازی در سال ۱۳۶۲ من و همسرم را به منزلشان دعوت كردند و يك برنامه منظم و خاصی را برای پذيرايی از ما اعلام كردند. ابتدا در تماس تلفنی به من گفت: آقای آراسته؛ اذان مغرب و عشا حدود ساعت ۱۹ است و من و همسرم چند دقيقه مانده به اذان مغرب در جلوی درب منزل، منتظر شما هستيم. سپس داخل منزل می‌رويم و به مدت ۲۰ دقيقه نماز جماعت می‌خوانيم. بعد از نماز به مدت نيم ساعت كنار هم هستيم و گپ و گفتگو می‌كنيم و سپس به مدت يك ساعت هم می‌توانيم راجع به كار صحبت كنيم. در اين فاصله كه من و شما به مدت يك ساعت راجع به كار صحبت می‌كنيم، خانم‌ها سفره را می‌چينند و به مدت ۴۰ دقيقه تا يك ساعت نيز غذا می‌خوريم و بعد از صرف غذا به مدت نيم ساعت دوباره كنار هم هستيم، بعد از آن اگر خواستيد می‌توانيد در اتاقی به همراه همسرتان استراحت كنيد و شب را پيش ما بمانيد. شهيد صياد شيرازی برای پذيرایی از ما هم اول برنامه و هم آخر برنامه را به ما اعلام كرد و وقتی من و همسرم به منزل ايشان رفتيم طبق همان برنامه‌ای كه اعلام كرده بودند از ما پذيرايی كردند و اين نظم را در تمام كارهايشان داشتند. ایشان حتی برای جمعه‌های خود نيز برنامه داشتند. در اين برنامه‌ی روز جمعه‌ی خود، نماز صبح را آغاز برنامه خود نوشته بود و در ادامه آورده بود، ساعت ۶ صبح، يك ساعت با مريم (دختر شهيد) زبان انگليسی كار می‌كنم. ساعت ۷ صبح، يك ساعت با مهدی (پسر شهيد) رياضی كار می‌كنم. ساعت ۸ صبح، به مدت ۴۰ دقيقه با جوانان بسيج فوتبال گل كوچك بازی می‌كنم. بعد برمی‌گردم خانه با همسر و بچه‌ها صبحانه می‌خورم، سپس به مدت ۲۵ دقيقه با محمد (پسر شهيد) قرآن می‌خوانيم و بعد از آن آماده می‌شوم تا به نماز جمعه بروم. ایشان در برنامه‌ی خود نوشته بودند كه سعی می‌كنم با اين افراد در نماز جمعه ديدار داشته باشم. ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖
. 🔰 تخلیه چاه، گاهی می‌تواند نَفْس‌شکن باشد! «دست‌شویی‌های اردوگاه حالت مخزن داشت. هر وقت پر می‌شد، با ماشین مخصوص، تخلیه می‌کردند؛ اما این‌بار دیوارهای کنار دست‌شویی ریخته بود و امکان تخلیه با ماشین نبود. برای مرمت دیوار، باید چاه تخلیه می‌شد. از طرفی هیچ دست‌شویی دیگری برای استفاده بچه‌ها نبود. برای تعمیر هم چند نفر کارگر آورده بودند؛ ولی باید چاه تخلیه می‌شد. بعد از نماز ظهر بود. یکی از مسئولین لشکر آمد و گفت: «چند نفر نیروی از جان‌ گذشته برای تخلیه چاه دست‌شویی می‌خواهیم». هر کس چیزی می‌گفت. یکی می‌گفت: «پیف پیف! چه کارهایی از ما می‌خوان». دیگری می‌گفت: «ما آمدیم بجنگیم، نه این‌که چاه تخلیه بکنیم». رفتیم برای ناهار و بعد از ناهار هم مشغول استراحت شدیم. با خودم می‌گفتم آیا کسی حاضر می‌شود برای تخلیه چاه داوطلب بشود. گفتم تا بچه‌ها مشغول استراحت هستند بروم سمت دست‌شویی‌ها ببینم چه خبر است. وقتی آن‌جا رسیدم، خیلی تعجب کردم. عده‌ای از بچه‌های گردان ما مشغول کار شده بودند. شمردمشان. ده نفر بودند. اول آن‌ها محمدرضا تورجی‌زاده بود، بعد رحمان هاشمی. تا غروب مشغول کار بودند و دست‌شویی‌های اردوگاه را همان روز راه انداختند. بعد همگی به حمام رفتند. نمی‌دانم چرا آن روز اسامی آن ده نفر را نوشتم و با خودم نگه‌داشتم. سه ماه بعد، درست بعد از عملیات کربلای ده، وقتی‌که به آن اسامی نگاه کردم، دیدم همه آن ده نفر یکی پس‌ از دیگری شهید شده بودند. گویی این کار آن‌ها و این شکستن نفس، مهر تأییدی بود برای شهادت‌شان.» @tashkilat_ir .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. 🎞 شهید حسن باقری: «هر کدوم‌مون هم که یه ذره می‌بینیم که حالا یا مسئله‌ای داریم یا برنامه‌ای هست، آقا ول کنیم بریم. ۵ نفر این‌جا بمونند، ما بدونیم آقا این ۵ نفر می‌خوان کار کنند. ما بدونیم این ۵ نفر تا آخر قطره خون‌شون وایستادند.» ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت: besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖
🌱 💬« من، علی اکبر شیرودی، فرزند دهقان زاده شهسواری هستم. منِ روستازاده افتخار می‌کنم که در خدمت شما هستم و اینقدر هم که از من تعریف می‌کنید، می‌ترسم خودم را گم کنم. من خواهش میکنم که مرا بزرگ نکنید.من لیاقت این همه بزرگی را ندارم. من یک سرباز ساده‌ اسلام هستم که هنوز نتوانسته ام خودم را در حد کمال قرار دهم؛ تا روزی که به شهادت برسیم و در آن روز خداوند بزرگترین درجه افتخاری را به ما عنایت می‌فرمایند...بهتر است که ما را بزرگ نفرمایید تا خودمان را گم نکنیم. من نوکر آن کسی هستم که طرفدار امام باشد.» ┏━━━〰️〰️━━━┓ @tashkilat_ir ┗━━━〰️〰️━━━┛ پایگاه فرهنگی بعثت : besat313.ir مرکز تخصصی مکتب انقلاب اسلامی ➖➖➖➖➖➖
💡سهمیه‌ی نصرت الهی به ما تعلق می‌گیره!!! بعضی فکر می‌کردند حسن تهرانی مقدم، آخرِ اعتماد به نفس است؛ ولی واقعیت این بود که حاج حسن قائل به درستی سنت‌های الهی بود. واقعاً باورشان داشت. تا می‌گفتند فلان کشور فلان کار پیچیده و بهت‌انگیز را کرده، می‌گفت: «خدا رو شکر. پس ما بهتر از اونها می‌تونیم همون کار رو بکنیم!» گاهی که تعجب و انکارِ توی صورتشان را می‌دید، ادامه می‌داد: «به دو دلیل این کار برای ما راحت‌تره. یکی اینکه خیالمون راحته این کار شدنیه؛ دوم اینکه ما شیعه هستیم و سهمیه نصرت الهی به ما تعلق می‌گیره، نه به اونا که مسلمون نیستند!» و اگر دوباره احساس می‌کرد که حرفش جا نیفتاده، اضافه می‌کرد: «بچه‌ها می‌دونین نصرت الهی چه جوریه؟ این نیست که ما بشینیم و دعا کنیم و راه حل بیاد تو ذهنمون. این طوریه که مثلاً اگه یه غیر مسلمون بیست بار باید دستگاهی رو تست کنه تا ایرادش رو پیدا کنه، برا منِ شیعه توی دومین بار اون ایراد معلوم میشه.» 🆔@tashkilat_ir .
☕️ به نیت من هم چند استکان بشوی... 🔸شهید بابایی در زمان دفاع مقدس خدمت امام خمینی (ره) رسید و از ایشان برای انجام کاری در اوقاتی که آسیبی به کار جنگ نمی‌خورد، مرخصی خواستند. 🔸وقتی امام راجع به دلیل مرخصی گرفتن پرسیدند، شهید بابایی گفت: من در دهه‌ی اول محرم برای شستن استکان‌های چای عزاداران به هیأت‌های جنوب شهر که من را نمی‌شناسند می‌روم. مرخصی را برای آن می‌خواهم. 🔸امام خمینی (ره) به ایشان فرمودند: به یک شرط اجازه‌ی مرخصی می‌دهم که هر موقع رفتی به نیت من هم چند استکان بشویی... 🔗 منبع: پرتال امام خمینی، برگرفته از نشریه شاهد، سال ۷۸ 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️
گفتم: با فرمانده‌تون کار دارم گفت: الان ساعت ۱۲ هست ملاقاتی قبول نمی‌کنه! . رفتم پشت در اتاقش در زدم گفت: «کیه؟» گفتم: آقا مصطفی منم... سرش را از سجده بلند کرد؛ چشم‌هایش سرخ و رنگش پریده بود... نگران شدم! گفتم چی شده مصطفی؟ خبری شده، کسی طوریش شده؟ دو زانو نشست سرش را انداخت پایین، زل زد به مهرش گفت: یازده تا دوازده هر روز را فقط برای خدا گذاشتم! از خودم می‌پرسم کارایی که کردم برای خدا بوده یا برای خودم... 📚منبع: کتاب مصطفای خدا 🕊 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💬 شهید حججی یکی از پدیده‌های باورنکردنی است... 📽 نماهنگ زیبای رهبر معظم انقلاب در مورد شهید حججی (به مناسبت سالگرد شهادت این شهید عزیز در روز ۱۸ مرداد ۹۶🌹) 🔅 جمله‌ی طلایی حضرت آقا که در کلیپ آمده این است: «ما اگر طرفدار اخلاقیم، باید همین روحیه انقلابی را در جوانها تقویت کنیم.» 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 مصاحبه‌ای با پدر موشکی ایران، شهید تهرانی مقدم؛ این مصاحبه رو ندیده بودم. خیلی جالب بود.👌 ❓این احساسِ حضور شهدا و نظارت اونها بر فعالیت‌ها در سطوح مختلف مدیریتی و سیاسی، واقعاً چقدر در میان کارگزاران نظام وجود داره؟! 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️
💡توبیخ بخاطر سه حبه قند شهید باکری وقتی به محوطه گردان من در لشکر ۳۱ عاشورا آمد، سه حبه قند را که مشخص نبود توسط چه کسی و چطور لای خاک‌ها افتاده را دید، آنها را از خاک جدا کرد و رو به من گفت: «از خدا نمی‌ترسی، از شهدا خجالت نمی‌کشی، جواب خدا را چه می‌دهی؟ من از تو راضی نیستم.» وقتی اصرار من را دید، گفت: «برو توبه کن.» چرا او به خاطر سه حبه قند با من چنین کرد؟ آی مسئولان عزیز این سه حبه قند باکری کجاست؟ نگاه‌تان به بیت‌المال چطور است؟ 💬 خاطره سردار نوعی‌اقدم 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️
🌱 درود خدا بر شهید حسن تهرانی مقدم. یکدفعه یاد این شهید بزرگوار افتادم، احساس کردم لازمه مطلبی از ایشون توی کانال بذارم. چون دستاوردهای موشکی ایران حاصل زحمات مخلصانه حسن تهرانی مقدم بود. 🔰 خاطره‌ای از دیدار خانواده شهید تهرانی مقدم با سید حسن نصرالله 🔹 وقتی رفتیم پیش سید حسن نصرالله ایشان می‌گفت: «هر زنی در لبنان با راحتی و امنیت راه می‌رود مدیون شهید تهرانی مقدم است. در جنگ ۳۳ روزه لبنان اگر کمک‌های حاج حسن تهرانی مقدم نبود قادر به مقابله با اسرائیل نبودیم.» صحبت‌های سید حسن خیلی برایمان جالب بود که شهید تهرانی مقدم را هم‌ردیف عماد مغنیه می‌دانست. 🔸جالب اینجاست که ما می‌نشستیم و اخبار غزه و خبر پیروزی غزه را به‌همراه پدر می‌دیدیم ولی ایشان حتی یک کلمه نمی‌گفت: در این جریان ما هم بوده‌ایم. حالا نه اینکه بخواهد از جزئیات کار بگوید اما حتی در حد یک جمله هم نمی‌گفت. همیشه به‌گونه‌ای رفتار می‌کرد که ما وادار شویم این‌طور فکر کنیم که ایشان در فلان مسئله هیچ‌کاره است.» 🔹 شهید تهرانی مقدم در سکوت و گمنامی مشهورترین و پرسرو صداترین قدرت بازدارندگی را برای جمهوری اسلامی و گروه های مقاومت رقم زد. 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️
🪑 تنزّل مقام، ذره‌ای برای شهید رئیسی اهمیت نداشت!! 💬 ابتدا معاون اول قوه قضائیه بود. مدتی بعد به سِمَت دادستان کل منصوب شد. از جهت جایگاه، معاونت بالاتر از دادستانی است. حاج آقای رئیسی تعریف می‌کرد: «روزهای اولی که توی دادستانی بودم، هرکس میومد پیشم ابراز هم‌دردی می‌کرد و می‌گفت: عیب نداره، ناراحت نباش! مثلا میخواستن به خاطر پایین اومدن مرتبه‌ی مسئولیتیم، دلداری بِدَن؛ درحالی‌که برای من اهمیت نداشت. من با رفته بودم کارم رو انجام بدم.» 📖 منبع: کتاب «رئیسی عزیز»، ص ۱۹ 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️
☎️ ابراهیم رئیسی هستم از آستان قدس رضوی... 📝 «نامه‌های اداری را هر روز مرتب می‌چیدم توی کارتابل مدیریت آستان قدس. آقای رئیسی همان روز اول پرسید: «پس نامه‌های مردمی چی میشه؟!» گفتم: تعداد نامه‌ها خیلیه حاج آقا! گاهی به ده هزار تا می‌رسید در یک روز. ممکن نبود آن همه نامه را خودش بررسی کند. بیست اولویت تعیین کرد و آن را به من داد و گفت: «اگر نامه‌ای یکی از این اولویت‌ها رو داشت، برسونید به دست خودم.» 📝 یکی از آن موضوعات، بود. ده و نیم شب که ساعت کاری‌مان تمام میشد، می‌نشست پای تلفن دفتر شماره‌ی نگارنده‌ی نامه را می‌گرفت. «سلام آقا جان! احوال شما چطوره؟ ابراهیم رئیسی هستم از آستان قدس رضوی ...» وقتی دقایق طولانی زمان می‌گذاشت تا مسئله و ناراحتی فرد پشت خط را بشنود و پیگیری کند باورشان نمی‌شد واقعا تماس از آستان قدس و قسمت مدیریتش باشد!» 📖 منبع: کتاب «رئیسی عزیز»، ص ۲۲ 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎙صدایی ماندگار که احتمالا تا بحال نشنیده‌اید 💡روایت شهید حاج عبدالحسین برونسی از عملیات فتح المبین و یاری گرفتن از امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️
🚀 طراحی موشک در دفتر نقاشی 📝 شهید تهرانی مقدم در یکی از خاطرات خود می‌گوید: 🔖 «رفته بودیم روسیه که یه موشک خیلی پیشرفته رو تحویل بگیریم. افسر روسی خندید و گفت «این موشک رو دیگه نمیتونید از روش بسازید. این فناوری فقط در اختیار روسیه‌ است.» شهید تهرانی مقدم میگه نگاهش کردم و گفتم «اینم می‌سازیم.» بازم خندید. 🔖 وقتی برگشتیم تهران خیلی تلاش کردیم نمونه‌ی اون موشک رو بسازیم، اما به دَرِ بسته میخوردیم. تا اینکه سه روزِ تمام تو حرم امام رضا (علیه السلام) متوسل شدم به آقا تا راهی به ذهنم برسه. روز سوم احساس کردم عنایتی شد. سریع رفتم، تو دفتر نقاشی دخترم شروع کردم به نقاشی کردن اون طرحی که به فکرم اومد. وقتی تو تهران عملیش کردم دیدم از نوع روسی هم بهتر در اومد. 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️
🪑 من كه به این موقعیت رسيدم به شما میگم كه اينجا خبری نيست!!! 🔸 شهید احمد کاظمی به من گفت: «آقای امينی جايگاه من توی سپاه چيه؟» سؤال عجيب و غريبی بود! ولی می‌دانستم بدون حكمت نيست! گفتم: شما فرمانده‌ نيروی هوايی سپاه هستين سردار. 🔹 به صندلی‌اش اشاره كرد و گفت: «آقای امينی، شما ممكنه هيچ وقت به اين موقعيتی كه من الان دارم، نرسی؛ ولی من كه رسيدم به شما میگم كه اينجا خبری نيست! اگر توی پادگانت، دو تا سرباز رو نمازخون و قرآن‌خون كردی، اين برات میمونه؛ از اين پُست‌ها و درجه‌ها چيزی در نمياد!» 🆔 @tashkilat_ir ▫️▫️▫️