انسانهایی بودیم که
به پاک کردن عادت داشتیم،
ابتدا اشکهایمان را پاک کردیم،
و سـپـس یکدیگر را...!
- ایلهان برک
- تاسیان -
برای شفای یه عزیزی دعا میکنین.؟🖤 طاقت از دست دادن این یکی و ندارم..
با مرور کردن پیامای تاسیان متوجه میشم چقدر طاقتم رفته بالا، چقدر صبور تر شدم، چقدر تنهاتر شدم؛ و مثل ربات بدون توجه به غمام دارم جلو میرم...
حقیقتا از این حجمِ قوی بودنِ احساسی، از خودم ترسیدم که نکنه یه زمانی برسه دیگه با چیزی غمگین یا شاد نشم :))))
هدایت شده از - تاسیان -
Kamran Molaei - Ham Ghadam (128).mp3
11.56M
بعد از تو من با کل دنیا قهر کردم...🖤
از خواب خسته ام؛
به چیزی بیشتر از خواب نیاز دارم.
چیزی شبیه به بیهوشی، برای زمان طولانی.
-عباس معروفی
هدایت شده از قهوه تلخ
Omid Nasri - Mahe Ghalbam.mp3
7.33M
با خیالت هوایت مرا تا جنون می کشانی..
جان من بودی و جان به لب میرسانی
رفته ای شب گرفته تمام دلم را کجایی؟(:
مانده ام خیره به آسمان تا بیایی..
پرسید چگونه ای؟
گفتم سرد، خموش، فسرده، تاریک، ملتهب؛
اما هنوز شعلهی نمورِ امید در قلبم،
آوازِ حیات سر میدهد..
- تاسیان -
جایی را ترك کردم که در آن خوشحال نبودم ، و ترك آنجا نیز مرا خوشحال نکرد . . اما میدانستم انسان در
صبور، مثل درختی كه در آتش میسوزدو توان گريختن ندارد
حيرت زده چون گوزنی،كه شاخهای بلند در شاخه گرفتارش کردهاند.
همه اين روزها چنینیم..
آدمیست دیگر؛ حتی در اقیانوس هم زنده میماند اما گاهی در یک جرعه دلتنگی غرق میشود.
_ جمال ثریا
هيچکس به اندازهی زمانی که دیگری را توصیف میکند ، شخصیت خود را فاش نمیسازد.
ژان پل ریشتر