- تاسیان -
تَک و تنها تر از آنَم که به دادم برسند...
لب هایِ ترک خورده به شوقِ خندیدن خون میریزند؛
- سخت است همزیستی دائم با کسانی که دغدغه هایت را نمیفهمند، اما عزیزان تو اند...
زندگیه دیگه،
هیچ چیزی پایدار نیست..به قول 'شاملو' که میگه:
کوره ها سرد شدن، سبزه ها زرد شدن، خنده ها درد شدن....
- تاسیان -
ᵗⁱʳᵉᵈ ᵒᶠ ᵖʳᵉᵗᵉⁿᵈⁱⁿᵍ ᵗᵒ ᵇᵉ ᵍᵒᵒᵈ.. خسته از تظاهر به خوب بودن..
we laυgн вυт тнey don'т ĸnow we're dead...
باشد ك بخندیم وَ ندانند ك مُردیم...