- هَمقرار'
چیکار کردم اذنِ حضورم نیست؟ :)
تو این چندروز معجزه میشه بشه،
مگه نه؟
خدایا .. ببین؛
من دیگه داره دلم واقعا میمیره برای جاموندهها، تاحالام کربلا نرفتم، چه برسه به اربعین، خب؟
خواستم بگم من گذشتم! اگه واسه من نوشتی اربعینو، هنوز خودم خبر ندارم میخوایی غافلگیرم کنی، لطفا بده به اون ۳ نفری که خودت میدونی؛ کشش درد اونایی که رفتن قبلا و الان جاموندنو واقعا واقعا ندارم.
- " بیچارهتر اونکه دید کربلاتو "
- هَمقرار'
ولی عمیقاً ای مھربانتر از پدر وُ مادرم؛ حسین ..
ولی عمیقاً
ای تنھاترین رفیقم؛ حسین ..
- هَمقرار'
چندان که عشق راهزنی بیش میکند رو مینهند خلق به این راه بیشتر ..
صائب ز آفتاب فزون فیض میبرد
هرچند میخورد دل خود ماه، بیشتر
-اینطوریآروممیکنیمخودمونو؛ آرهآقا.
- هَمقرار'
چیکار کردم اذنِ حضورم نیست؟ :)
خواستم باغِ رُخَش را، به ادب داد پیام :
«به فلانے برسانید که آدم باشد»