فقط اینکه برای بار هزارم بازم ببخش بی‌معرفتی ما رو ..

می‌شد اول این حرفا یه بی‌کلام بفرستم ولی نفرستادم می‌شد زیر بارون دیشب بین هق‌هق‌های دیشب بین زیارت‌عاشورای امروز این حرفا رو بگم ولی نگفتم!

می‌خواستم بی‌‌بهونه باشه! بی‌هیچ چیزی که به خاطر اونا یاد شما بیوفتیم! خواستم خالصانه بشه؛ خالصِ خالص. حتی اگه این ادعا دروغه، خودت یه کار کن ما دروغگو نشیم

ولی کاش امشبم بارون میومد نمی‌شه امشب گریه کرد می‌فهمن بارون‌ نیست

ولی خدایی دلم تنگته :)

ولی واقعا تازه فهمیدم اون شعره رو که نمی‌دونم فن تشخیص گریه از باران و اینا سخته!

اینو می‌گم: زیر باران که به من زل بزنی خواهی دید فنِ تشخیص نم از چهره گریان سخت است

البته فرق داره گریه با بارون بارون سرده گریه نه! گریه از یه قلب سوخته شروع می‌شه داغ داره، عزاداره‌، داغه، گرمه .. ولی بارون از پیش شما، از آسمون میاد؛ جیگر آتیش گرفته هم یه چیز سرد لازم داره بارونم خنکه، سرده، مرهمه .. - شما همون مرهم قلب سوخته‌هایی ..

خواستم باغِ رُخَش را، به ادب داد پیام: " به فلانی برسانید که آدم باشد"

که آدم باشد ..

که آدم باشد ..

شب‌تون آروم .

- در این دنیا درک نمی‌شه - #یاامّاه

- هستین با هم #چله بگیریم؟

چله‌ی مراقبت؛ - مراقبت از چشم - مراقبت از فکر - مراقبت از قضاوت - مراقبت از زمان همین ۴ تا.

اگه هستین، لینک تو بیو هست برای گفتن #یاعلی‌هاتون :)

برای هر یاعلی که گفتین، علی یارتون ان‌شاءالله:)

‌ چشم‌ را از غیر می‌بندیم تا امتداد نگاه‌مان به #تو برسد .. #السلام‌علیکِ‌یاامّاه

‌ رفت چشم‌پزشکی‌؛ دکتر گفت زیاد گریه می‌کنی؟ گفت اره. دکتر گفت دلیل گریه‌هات زمینیه یا آسمونی؟ گفت خدانکنه زمینی باشه. دکتر گفت منم دعا می‌کنی برم کربلا؟ گفت من خودم گریه‌هام برای اسم دراومدن و کربلا نرفتنه. دکتر گفت چشمتو می‌خوایی عمل کنی؟ اگه عمل کنی گریه‌هات کمتر میشه‌ها‌. گفت چرا؟ هرکی عمل می‌کنه اینجوریه؟ دکتر گفت چشمتو عمل کنم دنیا رو بهتر می‌بینی؛ دنیا رو خیلی دیدن هم، گریه‌ رو کم می‌کنه .. [ داستان‌های گنگ ]

دیگر پشیمانی نتیجه ندارد و رجوع، بی‌فایده است ..

‌‌ تمامِ #درد در قیامت این است که انسان حق محض را می‌بیند، ولی بخواهد ایمان بیاورد، نمی‌تواند. سِرّش این است که امروز بین نفس و بین ایمان، #اراده فاصله است. ↓

‌ فردا اراده‌ای در کار نیست، عملی در کار نیست؛ فقط علم ما زیاد می‌شود، تکامل علمی است. ‌↓

‌ یک انسان تشنه اگر حرف راهنمایان را گوش نداد، به دنبال سراب رفت، تا می‌تواند می‌دَود. وقتی به پایان افق رسید، فهمید سراب است؛ اما وقتی فهمید که تمام اعضاء و جوارح را از دست داد. عطش مانده، فهمیده آب جای دیگری است، اما توان رفتن ندارد .. - آیت‌الله جوادی آملی

‌‌ و اگر چیزی را آرزو کنم، همه‌ی آرزوی من تویی .. #صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله

‌ح‌س‌ی‌ن'