eitaa logo
- هَم‌قرار'
1.1هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
446 ویدیو
26 فایل
• ﷽ ‌ ما آدمی‌زادهاۍ محتاطیم امّا در دل ڪورهٔ آتش، در میانهٔ برافروختگی‌های شعلھ .. #میم_عین. ــ ـ ڪانال‌ وقف مولا'عج ست‌. حذفِ‌نامِ‌‌نویسندگان، موردرضایت ‌نیست؛ به‌حرمت‌ِسورهٔ‌قلم. ‌
مشاهده در ایتا
دانلود
💛🍃 سقوط ، دلیل پایان نیست کسانی که اهل حرکتند ؛ میدانند : در مسیر پیشرفت جای هیچ توقفی نیست حتی برای استراحت {سید‌علی‌خامنه‌ای} آنان یاد میگیرند که از قعر چاه برای دیدن آسمان استفاده کنند دقیقا مثل زغالی که میسوزد تا روشن شود آتش میگیرد تا روشن بماند پرنده‌ای که شوق پرواز به سر دارد از تنگی قفس نمی‌هراسد. که چشم میدوزد به آسمان برای بلندترین آرمان... @tasmim_ashqane 💛🍃
•^ از یک‌سو باید بمانیم که شهید آینده شویم.. واز دیگرسو باید شهید شویم تا آینده بماند... هم باید‌امروز شهید شویم تا فردا بماند و هم باید بمانیم تا فردا شهید نشود... •| @tasmim_ashqane 🍃/..
از آیت‌الله بهاء‌الدینے پرسیده‌بودند در طول روز ، چه موقعے بدترین حال‌تان میےباشد ؟ فرموده بودند: زمانے که السلام‌علیکمِ نماز را مےگویم ، زمانےکه از نزد خالق به سمت مخلوقین مے‌آیم... @tasmim_ashqane|تصمیم‌عآشقانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
•🌺• از (ره) سوال ڪردند: براے ازدیاد محبت به حضرت حق‌تعالے و ولے ‌عصر(عج) چه ڪنیم؟! در جواب فرمودند: نڪنید بخوانید. 🍃|• @Modafe_eshq
. مانند هواے شهر تهران شــــده ام باران زده اے که همچنان آلودست:) .
همین چند دقیقه پیش؛ تلفنی با بنده خدایی صحبت میکردم که خیلی حرف قشنگی زد..:) گفت: لازم نیست خدا حرف بزنه بعضی وقتا یه جمله تنِ تابلو یا دیوار هم انگار زبون خداست...💔 @tasmim_ashqane
•°• ... جنگے است ڪه ، مین‌هاے خنثے نشده‌ی‌آننـد! ڪافے‌است گاهے، از روی آنها بگذرد... +متفرقه •| @tasmim_ashqane 🍃/..
••• #طعم‌پرواز حیـران و آشـفته یعنے حـٰال ڪسے ڪه مـرگ را نخـواهـد، امـٰا لایـق شـہادت هـم نباشـد... #هرڪس‌شہید‌نشودلاجـرم‌مےمیرد... #اللهم‌الرزقنا‌شہادت‌فےسبیل‌الله •| @tasmim_ashqane 🍃/..
شهــادت، داستان ماندگاری آنانےست که دانستند، دنیـا جاے ماندن نیست...
•° میشہ‌ همین‌الآن، یہ‌ صلواٺ بہ‌نیت آرامش زندگے هرڪُدومِموݩ بفرستے؟... 🙃 •| @tasmim_ashqane 🍃/..
•° |• بعضے اشڪ ها هستند بےدلیل، بےبهانه، یڪ دفعه اے نصفِ شبــے عجیب دلِــ♡ آدم را آرام مےڪنند؛ مےگویند این اشڪ هایِ بےبهانـه، سندشانــ به نامِ "خداست♡… •| @tasmim_ashqane 🍃/..
•° #دل‌_تڪونے 💠امام خمینے_ره : من دست یڪایڪ شما بسیجیان را مےبوسم و مےدانم اگر مسئولین نظام‌اسلامے از شما غافل شوند به آتش دوزخ الهے خواهند سوخت... #هفته‌بسیج •| @tasmim_ashqane 🍃/..
••|بابا دوسِت دآرم..|💔
💓/.. 💗|• برای‌ پدرمـ سلام باباے خوبم.. یادمه همیشه میگفتے یه بارم نشد برای ما یه دلنوشته بنویسے.. منم میگفتم: همینطوری ڪه نمیشه باید حسش بیاد.. حال حس دلتنگیم گل ڪرده و همینطور مینویسم.. مےگویم مینویسم و یادم مےآید انشاهای مدرسه ام را تو مینوشتے؛ پس بگو قلمم به ڪه رفته... میگویم به ڪه‌ رفته و یادم مےآید رفت و آمدت برای مدرسه و ڪلاس هایمان را میگویم مدرسه و کلاس هایمان یادم مےآید هوای گرم و سرد روزگار را.. ڪه چه گرمش و چه سردش چه زحمتها ڪه نڪشیدی برایمان.. اصلا بگذار طور دیگر برایت بگویم تعریف دست به قلم دخترت را همه جا کردی و جوهر امید خرج قلمم ڪردی؛ نوبتے هم ڪه باشد نوبت من است.. هرروز که از سرکار مےآیے در قلبم مےنشینے و چای عشق؛ از همان دم کرده های مامان را نوش جان میکنے و مشغول حساب و کتاب ترک نشدنی ات میشوی؛ همیشه هم طبق عادت اطرافت را پراز کاغذ و پول و دفترت میکنے و صدایت در قلبم اکو میشود که بیا و توهم کمکم کن و تکه های کاغذ را بخوان هزار بار هم اگر بخواهے؛ بے چون و چرا چشمانت میشوم؛ ای من بفدای چشمانت... همیشه هم به دلیل شلوغی دورت جمله ی "یکمے سریع‌تر نمیتوانے انجام دهے" یا "عجله ڪن" در فےالبداهه ذهنت خانه ڪرده و من میگویم عجله کردن اگه به حرف تو باشد؛ بد که نیست بماند قشنگترین حرف دنیاست.. آخرکے دیدی حرف بد قشنگ شود؟ "گاهی ساده ولی قشنگ میتوان به دل نشست" از شعــرها و روی دیوار نوشتن هایت بگویم یا از شوخے شوخے جدی شدنت؟ یانه میشود من از موهای سپیدت بگویم و تو از رنگ عشق؟ بعد بگویم که چه کسی گفته مشڪے رنگ عشق است؛ خرابش میڪنم جمله سازی های صادقے را ڪه‌‌‌ برای من سپید روی تو رنگ عشق است و بس.. ولی خودمانیم حاضری هایت دوست داشتنی ترین حاضری دنیاست وقتی خودت را استاد اشپزی میدانے هم ڪه بماند. ولے هر چه باشد تو به پای مامان نمیرسے.. ... •• @tasmim_ashqane •• 💓/..
|و مآدرم..💔|
💔/.. 💗•| مادرم.... سلام مامان خوبم میدانم این جمله اگر برایت آشنا نباشد ڪم نااشنا نیست که: " یه دلنوشته نوشتم؛ بخونم ببینی قشنگ نوشتم یا نه؟! " و تو سری تکان میدهے و من هم شروع به خواندن دلنوشته ام میکنم.. حال سر تیتــر دلنوشته ام به نام توست و برای تو نوشتم.. "میخونے ببینے قشنگ نوشتم یانه؟" میدانم باز این اندڪ چیزی ڪه نوشتم لایق وصف تونیست اما امید به آن‌لبخند هنگام خواندنت دارم ڪه مینویسم..همان برای من بس است.. داشتم فڪر میڪردم ڪه چطور جمله هارا کنار هم بچینم و چه بنویسم که حرفهای قشنگت یادم آمد.. اینڪه میگفتے: هرچه از دوست رسد نیڪوست یاڪه میگفتے یه کاری ڪن خدا باهات حال کنه یاهمیشه آویزه ی گوشم میڪردی که مبادا دل ڪسیو بشڪنے؛ دل ڪه بشڪنه درست بشو نیست تو دنیای آدما قانون ڪه شڪسته شه جرم و مجازاتے در نظر گرفته میشه اما دل که میشکنه؛ هیچ شکایتگاهے محڪمه ای برایش ندارند اما در محڪمه ی الهے چه؟ میخواهند چه ڪنند؟ یادمه ڪه از آرامش معنای دیگری در دلمان جا انداختے.. میگفتے آرامش یعنی وقتی یکے کنارت میشینه یاد خدا بیوفته سعی ڪن تو هم اون بنده خوبه باشے که ڪنار تو رد پای آرامش را بیابند.. الفبای عشق ڪه بماند تو باهرڪدام از حرفهایت دنیایم را مانند پازلے ڪنار هم چیدی و ساختے... مامانم الهی قربون دل قشنگت بشم که میگفتے دل باید برای خدا قشنگ باشه خودمانیم از تنبیه ڪردن هایت باسیم و چوب بگویم یا نگاه نافذت ڪه بایک نگاه خوب حساب ڪار دستمان مےآمد.. خنده ام میگیرد وقتے میخواهم بنویسم تو در پیش مهدیه از من میگفتے و در پیش من؛ از مهدیه.. و وقتے من و مهدیه حرفایت را با شوخی و خنده لو میدادیم میگفتے ڪے گفته؟ اصلا هم اینطور نیست.. و من همین انڪارکردن هایت را عاشقم.. مامان جان حال میخواهم من یڪ چیز بگویم که بدون شک به پای گفته های شما نمیرسد.. میخواهم بگویم تو با تک تک حرفهایت گویا بذر محبت و نگاه مولا را در دلم ڪاشتے ڪه اکنون دخترت دلداده به یار و دلباخته به نگاهش شده است... مامان جان میخواهم از خود چیزی بدرد بخور برای مولا بسازم و دعای شمارا میخواهم.. برایم دعاڪنید که عاقبتم ختم به خیر و شهادت بشود.. خنده به حالم نزنے؟! آخر هروقت پیش تو از شهادتم میگفتم از زیربار جواب دادن ها در میرفتے و بحث را عوض میڪردی... مگــر تو یادم ندادی خوشگلترین نگاه نگاه مهدی فاطمس؟ نه نگاه دیگران؟ پس چرا تا حرف از شهادت میشود کلے ڪار روی سرت ریخته ڪه باید انجامش دهے؟ اصلا میخواستم چه بگویم؟ این را بگویم و تمام.. گفتند: هرڪس خنڪے محبت امام زمان را دل حس کند به جان مادرش دعاڪند.... مادرصبورم مفتخرم به داشتن تو.. وشڪ نکن ڪه ان شاالله پیش مولا سربلندی.. هروقت در دل مشڪلات و بالا و پایینے ها گله مند بودی بگذار دلت با یاد غم و مصیبت حضرت عمه سادات آرام بگیرد.. و دلت را به یادش گره بزن... قلبی دوستت دارد که تو نه ماه سختی اش را کشیدی.. و حالا مریضِ مریض است.. ••همین قلبو دیدی!؟ بدجوری عاشقه! عاشق خنده های تو💔•• @tasmim_ashqane 💔/..
•° هر اندازه نگـرانے دارے همونقـدر ، ایمانٺ ڪمٺره... 🍃 🙃 [ •• عڪس‌بازبشہ‌لطفا ♥️ ] •| @tasmim_ashqane 🍃/..
💔🍂 میگھ به اقای‌بهجت گفتم: نفســم خیلے اذیتم میکنه...💔 چیکار کنـم؟! گفت: شکایتشو پیش امام زمان"عج"کن!🍃 @tasmim_ashqane 💔🍂
•{9898❣ ••| فردا جمعه ۹۸/۹/۸ بیاییم یه معاهده بزرگے با امام ببنیدیم.... اونایی که با امام خیلے صمیمی هستن تجدید عهد کنن... واینایی که در تزلزل هستند یه معاهده محکمی با امام داشته باشند این تصویر هست که اگه دوست داشتین میتونین روی صفحه گوشیتون قرار بدین که همیشه به آقامون بگیم ! #۹۸۹۸ @tasmim_ashqane •{9898❣
600.6K
🥀 منـــو نذار تنهـــا میون این حـــــرم اگر بری بی تـــو کـــجا دارم بـــرم میون این صحـــرا کی میشه یــــاورم @tasmim_ashqane ••✾• 🍃🌸🍃 •✾••
•° 🍃  یہ‌‌روز رفتیم سرمزار شهداےگمنام.. دستاش رو برد بالا زد رو سنگ قبر شهیدگمنام... گفتم: چرا اینجوری میکنے! فردا شهید بشے میام اینجوری میزنم.. گفت: «باید از شهید این جوری حاجت بگیری» شهیدشده‌بود.. رفتم سر مزارش! کارم گره خورده بود.. دستام رو بردم بالا محکم زدم رو سنگ قبرش گفتم حاجے، کارم گیره یه کاری بکن.. شب تو خواب دیدمش اومد باهم مے چرخیدیم.. گفت راستے کارت چیشد؟ گفتم حاجے کارم بد گره خورده.. گفت: کارت حله ایشالله ردیفه.. اذان زد بیدار شدم... صبح ساعت 11 بود که یکے از بچه‌ها بهم زنگ زد گفت فلانے کارت ردیف شده.! •| @tasmim_ashqane 🍃/..
👑🌿 اگه به گناه ‎بله ‌بگے به هَل مِن مُعینٍ ... مَهدی‌فاطِمهِ نه‌گفتے❌ حواست به افکارت باشھ؛💭 که گفتارت مےشود؛و بعد رفتارت مے شود و رفتار بھ انجام منجر مےشود.🍃 @tasmim_ashqane 👑🌿