گروه سیاسی جهان نيوز: حسن روحانی در بیانیهای که بعد از ثبتنام در انتخابات مجلس خبرگان داشته از لزوم بنبستشکنی و اهمیت آن در شرایط فعلی گفته است. رئیس دولت های یازدهم و دوازدهم میگوید راه حل را باید در جایی جز "خانه" و "خیابان" جستوجو کرد و در نشست اخیرش نیز بر آن تاکید کرده است.
سایت اصلاح طلب انصافنیوز در گفتوگو با محمد قوچانی، رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران سازندگی ایران و از چهره های های نزدیک به حسن روحانی در مورد تعریف بنبستشکنی در نگاه روحانی و راهی که نه خانه است و نه خیابان، پرسیده است.
قوچانی در خصوص بیانیه روحانی درباره لزوم بنبستشکنی گفت: "بنبستی که مدنظر آقای روحانی است با بنبست آقای خاتمی هم شباهت دارد و هم تفاوت. شباهت آن در نسبت میان جامعه و حکومت است. آقای خاتمی و آقای روحانی هر دو معتقدند که میان دولت به معنی عام کلمه و ملت شکافی به وجود آمده که در انتخابات سال ۹۸ و سال ۱۴۰۰ عمیق شده و در اعتراضات ۱۴۰۱ هم به یک گسل بدل شده است. این گسل فاصلهای بسیار نگرانکننده است".
به اعتقاد قوچانی متاسفانه نهاد انتخابات کارآمدی خود را از دست داده است و امسال احتمالا با یکی از سردترین انتخابات در تاریخ معاصر مواجه خواهیم شد. تفاوت حکومت جمهوری اسلامی با حکومت قبلی انتخابات بود که این هم کمرنگ شده است و برای آن باید فکری کرد. او ادامه داد: "شرایط به گونهای است که جریان اصلاحطلب به دلیل علقهای که به انقلاب و نظام سیاسی دارد، نمیتواند برانداز باشد؛ نه ممکن میداند و نه مفید و از طرفی اعتراضات خیابانی حتی اگر مدنی بدانیمشان هم به نتیجه مطلوب خود نرسیده است".
محمد قوچانی در میانه توضیحش پرانتزی راجع به اعتراضات باز کرد و این طور پاسخش را ادامه داد: "من اعتراضات را به دو دسته تقسیم میکنم؛ یکی اعتراضات اجتماعی که مردم به حق اعتراض داشتند و نگران و ناراحت بودند و بخش دیگر مربوط به کسانی است که سعی کردند روی این اعتراضات سوار شوند. مقصودم از مورد دوم به طور مشخص اپوزیسیون خارج از کشور است که خود الان دچار فروپاشی شده و نتوانسته راهحلی ارائه کند."
وی خاطر نشان کرد: "در حال حاضر دیگر اصولگرایی هم به معنی کلاسیکش وجود ندارد. اگر آقای ناطق نوری، آقای لاریجانی حتی آقای باهنر و جمعیت موتلفه را نماد اصولگرایی بدانیم، میبینیم که تمام این نمادها الان غایبند. آنچه باقی مانده جریانی است که خود را انقلابی مینامد، جریان پایداری و جریان آقای قالیباف است که خود را نواصولگرا مینامد. اینها همانهایی هستند که طیف راست جامعه را هدایت میکنند."
قوچانی گفت: "آقای روحانی الان به صورت فردی وارد انتخابات شدهاند و ما نمیدانیم فرد دیگری با همین طرز تفکر اعتدال و توسعه در حوزه انتخابی تهران نامزد میشود یا خیر. شرایط و ردصلاحیتهای گسترده وزرات کشور و هیاتهای اجرایی اما به گونهای است که به نظر میآید، دولتی که خود از درون یک بیرقابتی به قدرت رسیده، فکر میکند میتواند این بیرقابتی را تئوریزه کند. آقای روحانی برای شکستن این دولت بیرقیب وارد عرصه شده است."
وی با بیان اینکه متاسفانه قوانین ما به گونهای است که اگر شخصی با حداقل رای و حتی تنها ۱۰۰۰ رای نماینده مجلس شود، میتواند قانونگذاری کند مثل همین قانون حجاب گفت:"در حال حاضر شما با مجلس اقلیتی روبهرو هستید که هر قانونی از حجاب گرفته تا شبکههای اجتماعی و بازنشستگی و.... را میتواند تعیین کند و عنوانش هم قانون باشد. من نمیگویم انتخابات، من میگویم سیاستورزی.
قوچانی گفت:" تا این لحظه رفتارهایی که رسانههایی مانند صداوسیما و اصولگرایان تندرو از خود نشان دادهاند کاملا به نفع آقای روحانی بوده است. این نقطه تمایز روحانی و بقیه کسانی است که در خبرگان ثبتنام کردهاند و حتی حاضر نیستند، نامشان را اعلام کنند. برای من خیلی عجیب است هیچ ثبتنامی در تهران در صدر اخبار قرار نگرفته است. عصبانیت و ناراحتی مردم از سیاسیون طبیعی است و گرم نشدن این انتخابات قابل پیشبینی است ولی حسن روحانی میتواند نوعی اتمام حجت با حاکمیت و بخشی از جامعه باشد."
درباره اظهارات قوچانی باید به چند نکته اشاره کرد:
یک: اینکه تنها تفاوت نظام جمهوری اسلامی با رژیم دست نشانده و سفاک پهلوی را «انتخابات» بدانیم خود یک بی شرمی است. فارغ از عزت و استقلال و پیشرفت، مقایسه یک نظام مردمی با پشتوانه حدود 300 هزار شهید و ده ها میلیون حامی که به عناوین مختلف ارادت خود را به طور علنی ابراز میکنند با یک رژیم طاغوتی و دست نشانده در کمترین حالت دور از انصاف است.
دو: برگزاری بیش از چهل انتخابات در 44 سال که در موارد قابل توجهی از آن هم خروجی صندوق از جریانات مدعی اصلاح طلبی بوده است سند دیگری بر بطلان ادعای قوچانی است. حال اینکه اصلاح طلبان با خلف وعده پس از پیروزی مثل مجلس دهم و یا دولت روحانی به مردم پشت کرده و باعث دلسردی برخی افراد شوند ربطی به نهاد انتخابات ندارد.
سه: اصطلاح جرزنی کامل ترین تعبیر برای اصلاح طلبان است که البته افکار عمومی با آن به خوبی آشنا هستند. چرا که افراد این جریان عادت دارند به هنگام شکست انگشت اتهام را به سمت دیگران بگیرند. حتی در موردی مثل سال 88 با اختلاف 13 میلیون رای دروغ بزرگ تقلب را مطرح کردند اما پیروزی روحانی با اختلاف چندصد هزار رای در چهار سال بعد را سالم ترین انتخابات نامیدند!
چهار: هم در مجلس گذشته و هم در شوراها و انتخابات ریاست جمهوری گذشته اصلاح طلبان با کاندیدا وارد عرصه رقابت شدند. اینکه اصلاح طلبان ازکاندیدای خود ناراضی بودند و یا گزینه مدنظر آنان از حداقل ها برای حضور برخوردار نبودند مشکل این جریان است. البته که این ایراد به شورای نگهبان در انتخابات سال 1400 وارد است چرا که با تامل و تحمل بیشتری که نشان می داد باعث می شد مشخص شود کاندیدای مطلوب اصلاح طلبان بیش از چهار پنج میلیون رای ندارد.
پنج: به آقای قوچانی باید تاکید کرد که ناراحتی دوری از قدرت این همه صغری کبری چینی لازم ندارد. اما اصلاح طلبان و اعتدالیون باید از خود بپرسند که در زمانه حضور در مسند قدرت برای مردم چه کردند؟ مردم بعد از سال 92 یک بار دیگر حسن روحانی را برگزیدند اما در پاسخ به سوال از سلامتی شان پاسخ هایی از جنس «FATF» و یا «واکسن سوهان قم نیست» شنیدند. مسئولان دولت با افتخار گفتند که مسکن نساختیم، یا وعده بزرگ رفع همه تحریم ها در سال 94 تا آخرین روز در حد حرف باقی ماند. البته همه اینها را در زمان جولان جواسیس و اشرافی گری مسئولان لمس می کردند. مردم به خوبی فرق خادم با غیرخادم، دلسوز با مدعی، تحرک با یکجانشنیی و حرف تا عمل را تشخیص میدهند.
🔰درس ۵۰ روزه غزه برای شبهروشنفکران ایرانی!
•| مردم غزه به شبه روشنفکران ایرانی که بر خلاف ادعایشان، به مفهومی بنام وطن، تعهد ندارند، با صدای بلند و البته به شکل تراژیک میگویند؛
🔹جان و مال و عزیزانمان را میدهیم فرزندانمان را به آغوش خاک میسپاریم، در خرابهها زیست میکنیم، بدون غذا و آب میمانیم اما #مهاجرت نمیکنیم، میمانیم و میسازیم
🔹و درس دیگری را آموزش میدهد؛
عامل مصیبت های ما جبهه عبری - عربی و غربی است، نه جبههی مقاومت! بنابراین هر چه فریاد داریم بر سر دشمن میزنیم نه خودی!
✍️مجله نامیرا
🌀صلوات شیخ محی الدین #ابن_عربی بر حجةالله علی الحجج سیدة نساءالعالمین فاطمه الزهرا صلوات الله علیها
🔷صلوات الله و ملائکته و حملة عرشه وجمیع خلقه من ارضه و سمائه على الجوهرة القدسیة فى تعین الانسیة صورة النفس الکلیة جواد العالم العقلیة بضعة الحقیقة النبویة مطلع الانوار العلویة عین عیون الاسرار الفاطمیة الناجیة المنجیة لمحبیها عن النار ثمرة شجرة الیقین سیدة نساء العالمین المعروفة بالقدرالمجهولة بالقبر قرة عین الرسول الزهراء البتول علیها الصلاة و السلام
🔶 تحیات زاکیات بر آن پاکیزه جوهر قدس باد که با تجرد قدسیه در هیئت انسیه عالم بشریت را ز ینت تشکیل داده آن حقیقت طاهره خود صورت نفس کلى و جواد عالم عقلى است که در صورت بشریه بضعه حقیقت احمدى و مشرق انوار علوم علوى و سرچشمه اسرار مکنونه فاطمى است چنانچه آن حقیقت قادسه در آغاز نزول از مقدسات عالم عقلى بوده در هنگام عودت و صعود نیز خود از ادناس بشریت رستگار و آزادکننده دوستداران است از نکایت نار آن جوهره قدسیه شیرین ثمر شجر معرفت ویقین و سترک سیده نسوان عالمین است که قدر مراتب فضائلش معروف ومثواى جسد عنصریه اش مجهول؛ نور دیده حضرت رسول بنام نامى و لقب گرامى زهراء بتول علیها الصلاة و السلام
📚کتاب المناقب ابن عربی ص۴۶
«گفتم: «محسن جان! دیر میای بچهها نگرانتن». لبخندی زد و حرف از صمیم قلبش بیرون آمد؛ حرفی که زبانم را قفل زد. غیرتمند گفت: «هرچی من بیشتر کار کنم، نتانیاهو کمتر خواب راحت به چشمش میاد؛ پس اجازه بده بیشتر کار کنم».
معنای این حرفش را زمانی فهمیدم که شهید شد؛ وقتی که نتانیاهو توئیت زد و برای یهودیها شنبه خوبی را آرزو کرد. از شنبه آرام در اسرائیل گفت؛ از شنبه بعد از محسن فخریزاده». ...
(خاطرات همسر شهید)
هفتم آذر سالگرد شهادت دانشمند هسته ای شهید محسن فخری زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 آیت الله ناصری رحمت الله علیه
داستان پیر مردی که میخواست طی الارض و علم کیمیا به آیت الله انصاری همدانی بدهد
دنیل که اسیر آزاد شده اسرائیلی که با امیلیا دخترش در اسارت نزد نیروهای مقاومت به سر می برد، در نامهای به مجاهدان حماس از محبت بیدریغ آنها تشکر و قدردانی کرد و نوشت:
«خطاب به ژنرال هایی که در هفته های اخیر مرا همراهی کردند؛ به نظر میرسد که فردا راه ما از هم جدا میشود اما من از صمیم قلب از شما تشکر میکنم، برای انسانیت بیش از حد شما که نسبت به دخترم امیلیا نشان دادید.
شما برایش مثل پدر و مادر بودید و هر وقت دلش می خواست به اتاق شما بیاید او را راه میدادید. دخترم شما را دوست خود می داند.
سپاس سپاس سپاس بابت ساعاتی که مثل یک پرستار دلسوز از دخترم مراقبت کردید.
ممنونم که با او صبورانه رفتار کردید و شیرینی و میوه و هر چی داشتید به او هم دادید حتی اگر کم بود و به اندازه کافی موجود نبود.
کودکان نباید در اسارت باشند و به لطف شما و رفتار سایر افراد خوبی که در طول مسیر با آنها آشنا شدیم، دخترم در این مدت در غزه خود را همچون یک ملکه دید.
گویی او در مرکز جهان و کانون توجهات قرار گرفته بود و در این مدت ما هرگز فردی از مبارزان یا فرماندهان را ندیدیم مگر این که با او با مهربانی، شفقت و محبت رفتار کردند.
من تا ابد اسیر محبت شما هستم.
من رفتار محبت آمیز شما را هرگز فراموش نمی کنم. شما در اینجا با وجود شرایط دشواری که به تنهایی با آن دست و پنجه نرم میکردید و خسارات سختی که در غزه متحمل شدید، به ما محبت کردید.
ای کاش در این دنیا می توانستیم دوستان خوبی باشیم.
برای همه شما آرزوی سلامتی و تندرستی دارم.
سلامتی و عشق تقدیم شما و فرزندان خانوادهتان
سپاس بی کران»