#انگیزشی
چگونه به «تفکر سطح بالا» دست پیدا کنیم؟
متفکران سطح بالا سوالات زیادی میپرسند. عطش آنها برای دانستن بسیار بیشتر از تمایلِ تقریباً ناموجودِ «به نمایش گذاشتنِ» آگاهیشان است.
گروه روانشناسی-رجانیوز: متفکران سطح بالا سوالات زیادی میپرسند. عطش آنها برای دانستن بسیار بیشتر از تمایلِ تقریباً ناموجودِ «به نمایش گذاشتنِ» آگاهیشان است.
فرادید نوشت: «تفکر سطح بالا زمانی اتفاق میافتد که چندین ایده منحصربهفرد با هم ادغام میشوند تا بینشهای خارقالعادهای را به وجود بیاورند که منجر به کشف و شهود میشود، درست مانند رنگهایی که با هم ترکیب میشوند تا رنگهای تازهای بسازند. چنین کشف و شهودی که زادهی اذهان متفکران سطح بالاست ظرفیت تاثیر گذاشتن بر جهان را دارد. تفکر سطح بالا نه نشاتگرفته از استعداد و نه حق است بلکه امتیازی است که عده کمی از افراد از آن بهرهمندند؛ کسانی که بهای بالابردن ذهنیتشان را پرداخت کردهاند.
چهار نشانهی متفکران سطح بالا
۱. شما مجموعهی منحصربهفردی از تجربیات دارید: بخش زیادی از زندگی شما در ناخودآگاه شما در جریان است. تمام چیزهایی که در زندگی تجربه میکنید و میآموزید در ناخودآگاه شما ثبت شده و شبیه یک توپ بشدت درهمی از میلیونها فکر و ایده میشود. زمانی که نیازمند ایده گرفتن هستید، ناخودآگاه شما پیشنهاداتش را به بخش خودآگاه مغز شما تلقین میکند و سپس تصمیم میگیرد با آن تجربیات چکار کند.
حالا بخش ناخودآگاه ذهنتان را در نظر بگیرید. اگر بخش ناخودآگاه ذهن شما به شدت شبیه ناخودآگاه دیگران باشد چه اتفاقی میافتد؟ خب، اگر ناخودآگاه شما مانند اکثریت باشد، ایدههایی به ذهنتان میرسد که شبیه ایدههای اکثریت مردم است؛ یعنی ایدههایی که بدیهیست چندان خارقالعاده نیستند. مشکلات پیچیده و بزرگی که هماکنون گریبانگیر دنیا شدهاند را نمیتوان با ایدههای ساده حل کرد. حل آنها نیازمند قدرت ذهنی افرادی است که ما آنها را متفکران سطح بالا مینامیم. اما دقیقاً تفاوت میان چنین افرادی با مردم عادی چیست؟ ساده است. آنها مجموعه تجربیاتی منحصربفردی دارند که به آنها یک ناخودآگاه خاص و متمایز میدهد. به همین دلیل راهحلهای خارقالعادهای به ذهن این افراد میرسد که مردم عادی از آن بیبهرهاند؛ بنابراین یک نشانهی متفکر خلاق بودن این است که شما همیشه دوست دارید مسیری را انتخاب کنید که کمتر پیموده شده باشد.
- به این معنا که حتی اگر پرفروشترین کتابها را خوانده باشید، ترجیح میدهید کتابهای نادری را بخوانید که بیشتر مردم حتی نامشان را هم نشنیده باشند.
- به این معنا که شما شجاعت تماشای فیلمها را به یک زبان خارجی دارید و آن را به تماشای فیلمی که میلیونها نفر آن را دیدهاند ترجیح میدهید.
- به این معنا که مکانهایی را برای سفر کردن انتخاب میکنید که معروف نیستند.
به همین سادگی! متفکران سطح بالا سعی میکنند تجربیاتی داشته باشند که دیگران شجاعت تجربهشان را ندارند. آیا شما چنین فردی هستید؟
۲. شما به ایدههای جدیدی که اکثریت آنها را رد میکنند توجه زیادی میکنید
مردم همیشه ایدههای جدید را رد میکنند. شاید به دلیل شکاک بودن بیش از حد یا شاید احساس عدمراحتی با تغییر. مثلاً:
- مردم توسعه اینترنت را رد کردند. تنها عدهی کمی از افراد مانند جف بزوس روی آن شرط بستند. به همین دلیل آمازون یکی از بزرگترین شرکتهای دنیاست.
- اگر فیلم The Big Short را دیده باشید، متوجه میشوید باهوشترین بانکداران و سرمایهگذاران والاستریت چطور نتوانستند تشخیص دهند بازار مسکن در حال فروپاشی است. تنها عدهی کمی مانند دکتر مایکل بِری دریافتند واقعهی شومی در راه است.
- زمانی که مفهوم ارز مجازی برای نخستین بار مطرح شد، بسیاری از افراد آن را رد کردند. با این حال، رمز ارز در قیاس با هر بازار دیگری در تاریخ بشریت، سریعترین رشد را داشته است.
در حالی که اکثریت چنین ایدههایی را رد میکنند، متفکران سطح بالا قادر به دیدن پتانسیل ایدههای جدید هستند. چرا اینطور است؟ شخصاً احساس میکنم متفکران سطح بالا برای ایجاد تعادل کامل میان پذیرا بودن و شکاک بودن زحمت کشیدهاند، از ایدههای جدید استقبال میکنند، تلاش میکنند پیشداوری نکنند و مفاهیم جدید را پیش از تصمیمگیری دربارهی پتانسیل آنها به دقت بررسی کنند. متفکران معمولی از ایدههای جدید استقبال نمیکنند، چون ذهنشان سرشار از پیشداوریهایی است که به آنها اجازه نمیدهد حقایق را جستجو کنند.