eitaa logo
توابین منتظر منتخب
1.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
891 ویدیو
25 فایل
امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، سیاهی لشکر نمی خواهد ۳۱۳یار همچون حرّ و سلمان وهارون مکی و...می خواهد ادمین و خادم کانال @RB110yaali
مشاهده در ایتا
دانلود
🌅 روایی سوره 💠 آیه ی ۸۸ : فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَيْهِ قالُوا يا أَيُّهَا الْعَزيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْكَيْلَ وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا إِنَّ اللهَ يَجْزِي الْمُتَصَدِّقينَ" ✳️ احمدبن‌محمد نقل می‌کند از امام رضا (علیه السلام) درباره‌ی آیه: وَ جِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ پرسیدم. فرمود: «مقصود، مُقْل است. مقصود از آن بضاعت، مُقل است و سرزمین آنان، محل کشت و زرع مُقل بوده است». 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص۱۵۲. 4⃣0⃣
🌅 روایی سوره 💠 آیه ی ۸۷، بخش اول: "يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُون" ✳️ حنان‌بن‌سدیر گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «آیا ممکن است معنای این جمله‌ی یعقوب به فرزندانش را برای من توضیح بدهید؛ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَ أَخِیهِ آیا یعقوب (علیه السلام) که بیست‌سال پیش از یوسف (علیه السلام)، دور شده بود می‌دانست که او زنده است»؟ فرمود: «آری». من عرض کردم: «چطور می‌دانست»؟ امام فرمود: «در سحرگاهان، دست به دعا گشود و از درگاه خداوند متعال درخواست نمود که فرشته‌ی مرگ بر او فرود آید؛ «تربال» فرشته‌ی مرگ بر او نازل شد و از یعقوب (علیه السلام) پرسید: چه درخواستی داری»؟ یعقوب (علیه السلام) گفت: «درباره‌ی روح مردمان، با من سخن بگوی؛ آیا آن‌ها را گروهی در چنگ می‌گیری یا تک‌تک به سراغ آن‌ها می‌روی»؟ تربال گفت: «من روح آدمیان را تک‌تک، در چنگ می‌گیرم». یعقوب (علیه السلام) از او پرسید: «آیا در میان ارواحی که تاکنون در چنگ گرفته‌ای، روح یوسف (علیه السلام) را نیافته‌ای»؟ تربال گفت: «نه». یعقوب (علیه السلام) فهمید که یوسف (علیه السلام)، زنده است و در همین جا به پسرانش گفت: اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَ أَخِیهِ». 🔰امام باقر (علیه السلام):  یعقوب(علیه السلام)، حزن او شدّت یافت یعنی که پشت او خمیده گشت. از سوی دیگر، دنیاچنان به یعقوب و فرزندانش پشت کرد که در وادی فقر و نیاز غلتیدند وهرآنچه از آذوقه داشتند، به انتها رسید... 4⃣1⃣
🌅 روایی سوره 💠 آیه ی ۸۷، بخش دوم: "يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ" ...در این‌هنگام، یعقوب (علیه السلام) به پسرانش گفت: اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن یُوسُفَ وَ أَخِیهِ وَ لاَ تَیْأَسُواْ مِن رَّوْحِ الله إِنَّهُ لاَ یَیْأَسُ مِن رَّوْحِ الله إِلاَّ الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ برخی از پسران یعقوب (علیه السلام) همراه با مقدار کمی کالا که یعقوب (علیه السلام) همراه آنان کرد، به‌سوی مصر روانه شدند. یعقوب (علیه السلام) نامه‌ای به عزیز مصر نوشت که آن را نیز به پسرانش سپرد تا با خود به مصر ببرند. یعقوب (علیه السلام) در این نامه، خواهان لطف و مهربانی و عطوفت عزیز مصر بر خویش و پسرانش شده بود. .او به فرزندانش سفارش کرد که قبل از کالاها نامه را به عزیز مصر تحویل دهند. یعقوب (علیه السلام) در آن نامه، این چنین نوشته بود: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ؛ خدمت عزیز مصر که آشکارکننده‌ی عدل و داد و برپادارنده‌ی میزان است. از یعقوب‌بن‌اسحاق بن‌ابراهیم خلیل الله (علیه السلام)، همان‌که در زمان نمرود می‌زیست و نمرود همان [پادشاهی] بود که هیزم بسیاری گرد آورد و آتش بزرگی برافروخت تا ابراهیم (علیه السلام) را در آتش بسوزاند؛ امّا خداوند، آتش را بر ابراهیم (علیه السلام)، گلستان کرد و او را از آن نجات بخشید. [ای عزیز مصر]! به پیشگاه تو بازگو می‌کنم که ما خانواده‌ای اصیل هستیم... 4⃣2⃣
🌅 روایی سوره 💠 آیه ی ۸۷، بخش سوم : "يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ" ...همواره بلا از سوی خداوند، شتابناک به‌سوی ما می‌رسد تا خداوند، بدین‌سان ما را در آسایش و دشواری بیازماید. بیست سال است که مصیبت‌های روزگار، پی‌درپی و متوالی بر من فرود می‌آید. نخستین مصیبت درباره‌ی پسرم بود. پسری داشتم که او را یوسف (علیه السلام) نامیدم. او مایه‌ی شادمانی و سُرور من و نور چشم و میوه‌ی دلم بود. برادران ناتنی او از من خواستند که او را برای بازی و گردش در صحرا همراه آنان بفرستم. صبح هنگام، او را با آنان روانه کردم. امّا شامگاهان، برادران نزد من آمده و می‌گریستند. آنان پیراهن او را به دروغ به خون آغشته کرده و پیش من آوردند و ادّعا می‌کردند که گرگ، یوسف را دریده است. دوری او بر من، سخت گران آمد و در فراق او چنان گریستم که بینایی چشمانم از دست رفت. یوسف (علیه السلام)، برادری داشت از خاله‌اش که من او را سخت دوست می‌داشتم و همدم و همراه و مونس تنهایی‌هایم بود.درباره‌ی برادرمان بنیامین، و این نیز نامه‌ی پدرمان یعقوب (علیه السلام) است که چون یوسف (علیه السلام) در خاطرم می‌آمد، او را به سینه‌ام می‌فشردم تا زخمی که در سینه‌ام بود، اندکی آرام گیرد. ای عزیز مصر! برادرانش برای من خبر آورده‌اند که تو از ایشان، درباره‌ی این برادرشان پرسیده‌ای و به آنان فرمان داده‌ای تا او را به نزد تو آورند و تهدید کرده‌ای که اگر او را به پیشگاه تو نیاورند، ... 4⃣3⃣
🌅 روایی سوره 💠 آیه ی ۸۷، بخش چهارم: "يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ" ...ما را از آذوقه که همان گندم سرزمین مصر است، محروم خواهی ساخت. پس او را با ایشان راهی کردم تا برایمان گندم و آذوقه بیاورند. اما ایشان بازگشتند، بی‌آنکه او آنان را همراهی کند. به من گفتند که او پیمانه‌ی شاهی را به سرقت برده است. ما از خانواده‌ای هستیم که دزدی در خصلت و مرام ما نیست؛ امّا تو او را به جرم دزدی به حبس انداختی و یک‌باره مرا به فراق دردناک او مبتلا ساختی. از مصیبت فراق او چنان زخمی بر سینه‌ام نشست که پشتم خمیده شده و بار اندوه و مصیبت من، سخت گران آمده؛ چراکه این بلاها پی‌درپی بر من فرود آمدند. پس منّت بر من تمام کن و او را از حبس خویش، بیرون آور و راه او را باز کن و برایمان گندمی نیکو بفرست و در قیمت، مدارا کن و در راهی‌کردن آل‌یعقوب شتاب گیر».زمانی‌که پسران یعقوب به همراه نامه‌ی او به سمت مصر می‌رفتند، جبرئیل بر یعقوب فرود آمد و به او گفت: «ای یعقوب ! پروردگارت به تو چنین می‌گوید: چه کسی تو را به مصیبت‌هایی که با عزیز مصر در میان نهادی، مبتلا ساخته است»؟ یعقوب گفت: «پروردگارا! این تو بودی که برای مجازات و تأدیب من، مرا به وادی بلا مبتلا ساختی». خداوند فرمود: «آیا جز من کسی می‌تواند این بلایا را از تو برگیرد»؟ یعقوب گفت:«خیر، ای پروردگار»! پروردگار فرمود: «از من شرم نکردی که زخم‌ها و دردهایت را با کسی غیر از من در میان نهادی ... 4⃣4⃣
🌅 روایی سوره 💠 آیه ی ۸۷،بخش پنجم : يا بَنِيّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ ...و درد و اندوه خویش را به پیشگاه من نیاوردی و از من دادخواهی نکردی»؟! یعقوب گفت: «پروردگارا، از تو طلب مغفرت نموده و به درگاهت توبه می‌آورم و غم و اندوه خویش را در پیشگاه تو از سینه بیرون می‌ریزم».خدا فرمود: «ای یعقوب! تو و فرزندان خطاکارت را نهایتِ ادب کرده‌ام. اگر مصیبت‌ها و نگون‌بختی‌هایی که در تقدیر تو آمد، با من در میان می‌گذاشتی و طلب بخشش و استغفار می‌کردی و از گناهت توبه می‌نمودی، من آن مصائبی که در پیشانی‌نوشت تو نگاشته بودم، از صفحه‌ی تقدیر تو برمی‌گرفتم. امّا شیطان، یاد مرا از خاطر تو برد و تو مرا فراموش کردی و از رحمت من ناامید گشتی و حال آنکه من همان خداوند بسیار بخشنده و کریم هستم و آن گروه از بندگانی را دوست می‌دارم که به درگاه من توبه می‌آورند و به استغفار می‌نشینند وبه آنچه نزد من است چشم انتظارند.ای یعقوب! من یوسف و برادرش را به تو باز خواهم گرداند؛ مال و گوشت و خونی که از دست تو رفته است را به تو باز پس خواهم داد؛ نور چشمانت را دوباره به تو خواهم داد و خمیدگی پشت تو را نیز راست خواهم کرد، پس شادمان باش و چشم خویش، روشن بدار که آنچه با تو کردم به‌جهت آن بود که تو را ادب کنم؛ پس ادب مرا بپذیر». امام فرمود: «پسران یعقوب (علیه السلام) همراه با نامه‌ی پدر به‌سوی مصر روانه شدند. هنگامی‌که به کاخ پادشاهی رسیدند و هنگامی‌که آن‌ها بر او (یوسف) وارد شدند، ... 4⃣5⃣
🌅 روایی سوره 💠 آیه ی ۸۷، بخش ششم : "يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ" ...گفتند: «ای عزیز [مصر]! ما و خاندان ما را پریشانی [و قحطی] فراگرفته، و بهای اندکی [برای تهیّه‌ی موادّ غذایی] با خود آورده‌ایم؛ پیمانه را برای ما کامل کن؛ و بر ما تصدّق و بخشش نما. (یوسف/۸۸)درباره‌ی برادرمان بنیامین، و این نیز نامه‌ی پدرمان یعقوب (علیه السلام) است که درباره‌ی برادرمان بنیامین با تو سخن گفته و از تو درخواست کرده تا بر او منّت نهی و راه بنیامین را باز کرده و او را از حبس بیرون کنی». امام (علیه السلام) فرمود: «یوسف (علیه السلام)، نامه‌ی پدرش یعقوب (علیه السلام) را گرفته و آن را بوسید و بر چشمانش نهاد و چنان گریست و نوحه کرد که پیراهنی که بر تن داشت از اشک‌های او خیس شد. آنگاه، به پیش برادران آمد و به آنان گفت: آیا دانستید با یوسف و برادرش چه کردید. (یوسف/۸۹) پیش از این و پس از وی»؟ گفتند: «آیا تو همان یوسفی»؟! گفت: «[آری] من یوسفم، و این برادر من است! خداوند بر ما منّت گذارد هرکس تقوا پیشه کند، و شکیبایی و استقامت نماید، [سرانجام پیروز می‌شود] چراکه خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی‌کند»! گفتند: «به خدا سوگند، خداوند تو را بر ما برتری بخشیده است. (یوسف/۹۱۹۰) پس ما را رسوا مکن و از مجازات کنونی ما درگذر و گناهان ما را ببخشای. [یوسف] گفت: «امروز ملامت و توبیخی بر شما نیست! خداوند شما را می‌بخشد». (یوسف/۹۲). 4⃣6⃣
🌅 روایی سوره 💠 آیه ی ۸۷، بخش هفتم : "يا بَنِيَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ يُوسُفَ وَ أَخيهِ وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ" 🔰از امام جواد (علیه السلام) روایت است: شنیدم پدرم از امام کاظم (علیه السلام) روایت فرمود: عمروبن‌عبید خدمت امام صادق (علیه السلام) رسید، و چون سلام کرد و نشست، گفت: «من می‌خواهم گناهان کبیره را از روی قرآنِ خدا عزّوجلّ بشناسم»، امام فرمود: «آری، ای عمرو! بزرگ‌ترین گناهان کبیره؛ شرک به خدا است، خدا می‌فرماید: زیرا هرکس شریکی برای خدا قرار دهد، خداوند بهشت را بر او حرام کرده است. (مائده/۷۲) و پس از آن نومیدی از رحمت خدا است، زیرا خدای عزّوجلّ می‌فرماید: إِنَّهُ لا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ الله إِلَّا الْقَوْمُ الْکافِرُونَ». 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، صص۱۵۲_۱۴۶. 4⃣7⃣
سوره 💠آیه ۵۳ وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسي إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّي إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحيمٌ [53] من خودم را تبرئه نمى‌كنم، كه نفس [سركش] بسيار به بدي‌ها امر مى‌كند؛ مگر آنچه را پروردگارم رحم كند. پروردگارم آمرزنده و مهربان است. 🔰أمیرالمؤمنین (علیه السلام):  وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْجِهَادِ لِلْأَنْفُسِ فَهِیَ أَعْدَی الْعَدُوِّ لَکُمْ إِنَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَالَ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی وَ إِنَّ أَوَّلَ الْمَعَاصِی تَصْدِیقُ النَّفْسِ وَ الرُّکُونُ إِلَی الْهَوَی. امام علی (علیه السلام)- خدا را! خدا را! در مبارزه با نفس در نظر داشته باشید! چراکه نفس، دشمن‌ترین دشمنان برای شماست؛ خداوند تبارک‌وتعالی فرموده است: إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی، اوّلین پلّه‌ی گناهان، تصدیق نفس و تکیه بر هوی‌وهوس است 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص ۸۴ 8⃣1⃣
روایی سوره 💠آیه ۵۳ 🔰أمیرالمؤمنین (علیه السلام):  وَ اللَّهَ اللَّهَ فِی الْجِهَادِ لِلْأَنْفُسِ فَهِیَ أَعْدَی الْعَدُوِّ لَکُمْ إِنَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی قَالَ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی وَ إِنَّ أَوَّلَ الْمَعَاصِی تَصْدِیقُ النَّفْسِ وَ الرُّکُونُ إِلَی الْهَوَی. امام علی (علیه السلام)- خدا را! خدا را! در مبارزه با نفس در نظر داشته باشید! چراکه نفس، دشمن‌ترین دشمنان برای شماست؛ خداوند تبارک‌وتعالی فرموده است: إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی، اوّلین پلّه‌ی گناهان، تصدیق نفس و تکیه بر هوی‌وهوس است 🔰پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: بهشت دری دارد، به نام در مجاهدان که از آن داخل بهشت می‌شوند و فرشتگان به ایشان خوش آمد می‌گویند و اهل محشر [به حال آنان غبطه خورده] و ایشان را با مقامی که خدا به آن‌ها داده می‌نگرند؛ جهاد اکبر، جهاد نفس است. زیرا نفس همواره انسان را به کارهای زشت فرا می‌خواند و به زشتی و شهوت‌ها تمایل دارد و از انجام کارهای خیر کوتاهی می‌کند، آرزوهایش بلند و عظمت قیامت را از یاد می‌برد، ریاست را دوست دارد و راحتی را می‌طلبد. چنان‌که خداوند متعال فرموده است: إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص ۸۴ 8⃣2⃣
سوره 💠آیه ۵۳ 🔰پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: بهشت دری دارد، به نام در مجاهدان که از آن داخل بهشت می‌شوند و فرشتگان به ایشان خوش آمد می‌گویند و اهل محشر [به حال آنان غبطه خورده] و ایشان را با مقامی که خدا به آن‌ها داده می‌نگرند؛ جهاد اکبر، جهاد نفس است. زیرا نفس همواره انسان را به کارهای زشت فرا می‌خواند و به زشتی و شهوت‌ها تمایل دارد و از انجام کارهای خیر کوتاهی می‌کند، آرزوهایش بلند و عظمت قیامت را از یاد می‌برد، ریاست را دوست دارد و راحتی را می‌طلبد. چنان‌که خداوند متعال فرموده است: إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا ما رَحِمَ رَبِّی. 📚تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۷، ص ۸۴ 8⃣3⃣