✅ حاج آقا مجتبی اراکی، آیت الله بروجردی رضوان الله تعالی علیه را در قبر گذاشتند و تلقین خواندند.
✅ ایشان گفت: داشتم تلقین را می خواندم، دیدم صدای تلقین یک نفر دیگر هم می آید. فکر کردم بالای قبر، کسی دارد تلقین می خواند، نگاه کردم دیدم کسی تلقین نمی خواند.
✅ به جنازه ی آیت الله بروجردی نگاه کردم، دیدم لب های ایشان حرکت می کند!.
📚 خاطرات سید حسین موسوی کرمانی، ص ۱۳۷
❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇
🆔👉 @tavasolitabrizi
🔷 آیت الله بروجردی رضوان الله تعالی علیه یک موقعی مریض شده بودند، ایشان را برده بودند بیمارستان فیروزآبادی تهران، ایشان نذر کرده بودند که پس از بهبودی به زیارت امام رضا علیه السلام بروند.
🔷وقتی ایشان وارد مشهد می شوند علما به دیدن ایشان می روند، شیخ علی اکبر نهاوندی، امام جماعت مسجد گوهر شاد، اصرار می کنند که آیت الله بروجردی به جای او در مسجد گوهر شاد، نماز جماعت بخوانند و ایشان هم می پذیرند.
🔷 ایشان از نظر سنی از آیت الله بروجردی خیلی بزرگ تر بود، شیخ علی اکبر که با اصرار از آقای بروجردی خواسته بود که آقا به جای او نماز بخوانند، سال بعد به زیارت عتبات مشرّف می شود.
🔷 روزی در صحن مطهر حرم حضرت علی علیه السلام، آیت الله سیّد ابوالحسن اصفهانی به ایشان می گوید: تا شما اینجا هستید باید شما نماز بخوانید؛ ایشان می پذیرند.
🔷 و می گوید: نماز مغرب و عشاء را خواندم و برای زیارت حرم حرکت کردم، تا پایم را داخل حرم گذاشتم، صدایی شنیدم که:«عََظَّمتَ وَلَدی عَظَّمتُکَ». تو آیت الله بروجردی را در مشهد احترام کردی، ما هم تو را در نجف احترام کردیم.
📚خاطرات حاج آقا سید حسین موسوی کرمانی، ص ۷۴
❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇
🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 آیت الله خرازی
✅ آیت الله شیخ حسین شب زنده دار گفتند: آیت الله حاج آقا علی صافی گفتند: وقتی مرحوم آیت الله بروجردی از خانه برای درس بیرون آمدند، پیرمردی از روستا از ایشان کمک خواست، ایشان گفتند: پس از درس بیایید.
✅ من با آن پیرمرد در درس حاضر شدیم، چون دقایقی زود بود، آقای بروجردی پایین منبر نشستند، پیرمرد جلو رفت تا سؤالی شرعی بپرسد.
✅ آقای بروجردی حرف او را دست متوجّه نشدند و تصوّر کردند دوباره اظهار حاجت می کند، گفتند: به شما گفتم که پس از درس منزل بیایید.
✅ آقای صافی گفت: من گفتم: آقا ایشان مسئله شرعی دارند، آقا متوجّه شدند و جواب او را دادند و به منبر رفتند.
✅ پس از پایان درس، وقتی از منبر پایین آمدند، پیرمرد همانجا بود، آقای بروجردی برای جبران اعتراض به پیرمرد، دست او را گرفتند و بوسیدند و گفتند: مرا ببخشید.
📚 روزنه هایی از عالم غیب، ص ۳٠۲
❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇
🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 آیت الله خرازی
✅ شخص موثّقی گفت: آیت الله اراکی رحمة الله علیه در خطبه نماز جمعه، پس از شکست آمریکا در حادثه طبس، گفتند: آیت الله سیّد محمدتقی خوانساری از یکی از علما نقل کرد: خواب دیدم که به طرف مشهد می روم.
✅ به جایی رسیدیم که جمعی در آنجا بودند، به من گفته شد رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم اینجا تشریف دارند.
✅ در عالم خواب محضر آن حضرت مشرّف شدم، عرض کردم: آقا ما را از دست رضا شاه نجات بدهید. ایشان مرا به امام رضا علیه السلام ارجاع دادند.
✅ نزد آن حضرت رفتم و حاجت خود را خدمت ایشان تکرار کردم، آن بزرگوار فرمودند: من دستور دادم تا برداشته شود، ولی مردم قدر نمی دانند.
📚 روزنه هایی از عالم غیب، ص ۵۶
❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇
🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 آیت الله سید حسین قاضی رحمة الله علیه
✅ برای برآوردن شدن حاجت، شب یک ساعت یا نیم ساعت، به اذان صبح مانده دو رکعت نماز بخواند و در قنوت ۵۷٠ مرتبه بگوید:«بِالْحُجَّةِ الْقَائِم».
✅ سؤال شد: در کتب ادعیه نیست. گفتند: سینه به سینه از امام صادق علیه السلام رسیده است.
📚 شیدای گمنامی، ص ۵۵
❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇
🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 عالم سالک حاج شیخ جعفر توسلی رحمة الله علیه
🔷 یک روز با استادم حاج آقا سید حسین قاضی رضوان الله تعالی علیه به قبرستان ابو حسین در قم رفته بودیم.
🔷 بعد از زیارت قبور علما، موقع برگشت، ایشان به من گفتند: بشین اینجا و فاتحه ای بخوان.
🔷 گفتم: آقا در اینجا که کسی دفن نشده است. ایشان گفتند: چند روز دیگر یک نفر در همین جا دفن خواهد شد.
🔷 چند روز نگذشته بود که آیت الله سید حسین قاضی رحمة الله علیه فوت کردند و در همان جایی که به من گفته بودند، دفن شدند.
❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇
🆔👉 @tavasolitabrizi
🔷 حاج میرزا حسن مقدس (امام جماعت مسجد اعظم قلهک تهران) نقل کرد: یک هفته قبل از وفات مرحوم آیت الله سید حسین قاضی در قم با ایشان بودم، هیچ کسالتی هم نداشتند.
🔷 ایشان به من گفتند: این هفته یکی از ارکان قم وفات می کند. فلذا من هم هر روز مترصد بودم که بدانم چه کسی در قم وفات خواهد کرد.
🔷 اتّقاقاً در آن هفته خود ایشان دار فانی را وداع کردند.
📚 شیدای گمنامی، ص ۶۵
❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇
🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 استاد محمد علی مجاهدی
✅ مالک مقبره ای که جنازه آیت الله سید حسین قاضی در آن به خاک سپرده شد، در همان شب دفن ایشان، انواری را مشاهده می کند که علی الدّوام از آسمان بر آن مقبره می تابد.
✅ و هاتفی می گوید: به احترام این عالم جلیل القدر، عذاب را از مدفونان در این قبرستان برداشتند.
📚 شیدای گمنامی، ص ۶۶
❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇
🆔👉 @tavasolitabrizi
❌👈 بگو اقدام نکنند
🎤👈 حاج میرزا یدالله مروج
🔶 فرش یکی از آشنایان دزدیده شد، من ایشان را در حالی که ناراحت بود در خیابان دیدم.
🔶 علت ناراحتی را پرسیدم، جریان دزدیده شدن فرش منزلش را نقل کرد. بعد از من درخواست نمود تا این مسأله را با آیت الله سید حسین قاضی در میان بگذارم و از ایشان برای پیدا شدن فرش کمک بخواهم.
🔶 بنده وقتی آقای قاضی را دیدم، جریان را به ایشان عرض کردم. گفتند: دو سه روز دیگر جواب می دهم.
🔶 بعد از دو سه روز خدمتشان رفتم،گفتند: به صاحب فرش بگو اقدام نکنند؛ به رسوایی می کشد.
🔶 بنده فرمایش آیت اللّه سید حسین قاضی را به آن شخص گفتم. بعد از مدتی معلوم شد که پسر خودش فرش را دزدیده بود.
📚 شیدای گمنامی، ص ۱٠۷
❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇
🆔👉 @tavasolitabrizi
🎤👈 حجة الاسلام حسن فتح الله پور
🔷 سالیان دور که مسجد جمکران بسیار ساده و بدون امکانات اولیّه بود، تصمیم گرفتیم سر و سامانی به اوضاع مسجد بدهیم.
🔷 به همین منظور با شرکتی به نام اسفندیار یگانگی قرارداد حفر چاهی به مبلغ ۷٠٠ هزار تومان که در آن زمان مبلغی فوق العاده گزافی بود، بستیم.
🔷 آنان به قم آمدند و با تحقیقات فراوان جایی را برای زدن چاه تعیین کردند، آنگاه به تهران بازگشتند تا وسایل مورد نیاز را به قم بیاورند.
🔷 همان شب ما در اتاقکی در بیرون مسجد نشسته بودیم، آیت الله سیّد حسین قاضی آمدند. پس از مقداری صحبت مرا به بیرون از اتاق دعوت کرد، به همراهش بیرون آمدم.
🔷 بدون مقدمه گفتند: دقایقی پیش امام زمان علیه السلام را در مسجد جمکران زیارت کردم، ایشان فرمودند: این جایی که برای زدن چاه آب تعیین کرده اند، هنگام حفر چاه به مشکل برمی خورد، آنگاه خود حضرت جایی را نشان دادند که اینک محل فعلی چاه آب مسجد جمکران است.
🔷 ما همان شب آن مکانی را که آقای قاضی نشان داد، سنگ چین کردیم. فردا صبح علی رغم ناراحتی فراوان مهندسان شرکت و تضمین کتبی گرفتن از ما جهت جبران خسارت در صورت موفق نبودن آن، آنان را وادار کردیم که در همین مکان فعلی چاه حفر شود.
🔷 آنان پس از حفر چهل متر به آسانی به آب رسیدند. وقتی سرپرست آن شرکت که زرتشتی بود، از این ماجرا باخبر شد، به قم آمد و پس از اعلام اینکه تاکنون چنین حفر چاه آسانی نزده است، تمامی مبلغ قرارداد را به ما بخشید و خود نیز در بنای مسجد شرکت کرد.
📚 شیدای گمنامی، ص ۱٠۲
❌ نشر با ذکر منبع👇👇👇
🆔👉 @tavasolitabrizi