لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅مناجات با #حضرت_امام_مهدی_علیه_السلام
☑️روضه حضرت زهرا علیها سلام
🌸عباسعلی الماسی
#روضه_خون 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️روضه حضرت رقیه علیها سلام
🌸عباسعلی الماسی
#روضه_خون 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️دعای توسل
🌸عباسعلی الماسی
#روضه_خون 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️روضه حضرت علی اصغر علیها سلام
🌸عباسعلی الماسی
#روضه_خون 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
ما زنده به لطف و رحمت زهرائیم
مامور برای خدمت زهرائیم
روزی كه تمام خلق حیران هستند
ما منتظر شفاعت زهرائیم
🔰داستان بسیار زیبا
💚صلی الله علیک یااباعبدالله 💚
وقتی که خیلی بچه تر از الان بودم یکی از رفقا ، داستان این نوکر با اخلاص اباعبدالله علیه السلام رو برام تعریف کرد و از همون موقع شیفته ی این مرد شدم
« حاج تقی شریعت » از همون دوران جوونیش عهد کرده بود تا آخر عمرش برای #سیدالشهدا علیه السلام پیراهن مشکی بپوشه
چند سال بعد میره مکه برای حج و طواف خونه ی خدا
همه ی مردم با لباسای احرام و یک دست سفید پوش اومده بودن دور کعبه طواف کنن.یه وقت شرطه ها دیدن یه نفر با پیراهن مشکی لای جمعیت داره دور خونه ی خدا طواف میکنه و #حسین حسین میگه
شرطه ها اومدن که بندازنش بیرون یهو درگیری پیش میاد و شرطه ها حاج تقی رو میزنن و حاج تقی از فرط کتک خوردن بیهوش میشه
حاج تقی رو میبرن بیمارستان وقتی که بهوش میاد میبینه لباسشو از تنش در اووردن و دور انداختن و لباس بیمارستان تنش کردن
این صحنه رو که میبینه شروع میکنه به داد و بیداد و بیمارستانو میذاره روی سرش که لباس مشکی منو چرا دور انداختید و میشینه کلی گریه میکنه و از هوش میره
توی عالم رویا حبیب ابن مظاهر علیه السلام میاد عیادته حاج تقی و میفرماید حاج تقی پاشو اربابت #سیدالشهدا علیه السلام دارن تشریف میارن به عیادتت
حاج تقی میگه من با همه قهرم و دیگه کاری به کسی ندارم
اینبار خود #سیدالشهدا علیه السلام وارد شدن و فرمودن آقا تقی پاشو اومدم عیادتت
حاج تقی با بغض و گریه رو به سیدالشهدا علیه السلام میکنه و با زبون آذری عرض میکنه:"باشوآ دولانیم آقاجان" ولی من با شما قهرم مگه من با شما عهد نبسته بودم تا آخر عمر از غم شما پیراهن سیاه بپوشم پس چرا اجازه دادین پیراهنمو از تنم در بیارن و دور بندازن؟!
#سیدالشهدا علیه السلام فرمود آقا تقی این پیراهن مشکی ای که تا الان تنت بود رو خودت دوخته بودی
بیا این پیراهن مشکی ای رو که مادرم با دست شکستش برات دوخته رو ازم بگیر و اینو تنت کن
حاج تقی تا آخر عمرش اون پیراهن مشکی ای رو که حضرت علیه السلام بهشون عطا کرده بودن رو توی حسینیشون نگه داشت و وقتی که خواستن خاکش کنن با پیراهن مشکیش دفنش کردن و کفنش هم بوریا بود
آقا جان بمیرم برات به نوکرات پیراهن هدیه میدی ولی خودت #بی کفن و #بی پیراهنی 😭😭
#روضه_خون 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
روزدهم ایام فاطمیه.mp3
2.02M
🎤 #صوت
☑️ روضه #حضرت_ابو_الفضل_العباس_علیه_السلام
🌸عباسعلی الماسی
#روضه_خون 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
💠 11 توصیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه به آیتالله مرعشی نجفی
قسمت اول
🍀حضرت آیت الله العظمی مرعشی نجفی، قدس سره داستانی از دیدار شان با حضرت امام زمان علیه السلام را این گونه بیان کردند،
در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت، علیهم السلام، در نجف اشرف، شوق زیادی جهت دیدارجمال مولایمان بقیة الله الاعظم، عجل الله تعالی فرجه، داشتم با خود عهد کردم چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم، به این نیت که جمال آقا صاحب الامر، علیه السلام، را زیارت کنم و به این فوز بزرگ نایل شوم.
تا ۳۵ یا ۳۶ شب چهارشنبه ادامه دادم تصادفا در این شب رفتنم از نجف به تاخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود نزدیک شب وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت مخصوصا از زیادی قطاع الطریق و دزدها، ناگهان صدای پایی را از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت:ای سید! سلام علیکم.
ترس و وحشت بکلی از وجودم رفت و اطمینان وسکون نفس پیدا کردم و تعجب آور بود که چگونه این شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن میگفتیم و میرفتیم از من سؤال کرد:
کجا قصد داری؟
گفتم: مسجد سهله.
فرمود: به چه جهت؟
گفتم: به قصد تشرف و زیارت، ولی عصر، علیه السلام.
مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجدکوچکی است نزدیک مسجد سهله، رسیدیم. داخل مسجدشده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند که، مثل آن بود که دیوار و سنگها با او آن دعا را میخواندند؛ احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم.
بعد از دعا سید فرمود: سید تو گرسنه ای، چه خوب است شام بخوری.
پس سفرهای را که زیر عبا داشت بیرون آورد و درآن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل اینکه تازه از باغ چیده و آن وقت چله زمستان و سرمای زنندهای بود و من منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده؟ طبق دستور آقا شام خوردم.
سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم.
داخل مسجد شدیم آقا مشغول اعمال وارده درمقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه میکردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتداکردم و متوجه نبودم که این آقا کیست؟
بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود:ای سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه میروی یا در همین جا میمانی؟
گفتم: میمانم و سپس در وسط مسجد در مقام امام صادق، علیه السلام، نشستیم.
به سید گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟
در جواب کلام جامعی را فرمود: این امور از فضول زندگی است و ما از این فضولات دوریم.
این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم میآید ارکان وجودم میلرزد به هر حال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره میکنم؟
1️⃣در رابطه با استخاره سخن به میان آمد. سید عرب فرمود:ای سید با تسبیح به چه نحو استخاره میکنی؟
گفتم: سه مرتبه صلوات میفرستم و سه مرتبه میگویم: «استخیر الله برحمته خیرة فی عافیة» پس قبضهای از تسبیح را گرفته میشمارم، اگر دو تا بماند بداست و اگر یکی ماند خوب است.
فرمود: برای این استخاره، باقی ماندهای است که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند فوراحکم به خوبی استخاره نکنید بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید اگر زوج آمد کشف میشوداستخاره اول خوب است، اما اگر یکی آمد کشف میشودکه استخاره اول میانه است.
💠یازده توصیه امام زمان عجل الله تعالی فرجه به آیتالله مرعشی نجفی
👈قسمت دوم
به حسب قواعد علمیه میبایست دلیل بخواهیم و آقاجواب دهد به جای دقیق و باریکی رسیدیم پس به مجرداین قول تسلیم و فرمان بردارشدم و در عین حال متوجه نیستم که این آقا کیست.2️⃣از جمله مطالب در این جلسه تاکید سید عرب بر تلاوت و قرائت این سورهها بعد از نمازهای واجب بود. بعد ازنماز صبح سوره یاسین و بعد از نماز ظهر سوره عم بعداز نماز عصر سوره نوح و بعد از مغرب سوره واقعه وبعد از نماز عشاء سوره ملک.
3️⃣دیگر اینکه تاکید فرمودند: بر دو رکعت نماز بین مغرب و عشا که در رکعت اول بعد از حمد هر سورهای خواستی میخوانی و در رکعت دوم بعد از حمد سوره واقعه را میخوانی و فرمود: کفایت میکند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب، چنانکه گذشت.
4️⃣ تاکید فرمود که: بعد از نمازهای پنجگانه این دعا رابخوان:
«اللهم سرحنی عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان برحمتک یا ارحم الراحمین.»
5️⃣و دیگر تاکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع درنمازهای یومیه خصوصا رکعت آخر:
«اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَ تَرَّحَّم عَلی عَجزِنا وَ اَغِثنا بِحَقِّهِم.»
6️⃣در تعریف و تمجید از شرایع الاسلام مرحوم محقق حلی فرمود:
تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسایل آن.
7️⃣تاکید بر خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن، برای شیعیانی که وارثی ندارند یا دارند و لکن یاد از آنها نمیکنند.
8️⃣تحت الحنک را از زیر حنک دور دادن و سر آن را درعمامه قرار دادن چنانکه علمای عرب به همین نحو عمل میکنند و فرمود: در شرع اینچنین رسیده است.
9️⃣تاکید بر زیارت سید الشهدا، علیه السلام.
🔟دعا در حق من و فرمود: قرار دهد خدا تو را ازخدمتگزارن شرع.
1️⃣1️⃣ پرسیدم: نمیدانم آیا عاقبت کارم خیر است و آیا من نزد صاحب شرع مقدس رو سفیدم؟
فرمود: عاقبت تو خیر و تلاشت پسندیده و روسفیدی.
گفتم: نمیدانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوی الحقوق از من راضی هستند یا نه؟
فرمود: تمام آنها از تو راضی اند و درباره ات دعا میکنند.
استدعای دعا کردم برای خودم که موفق باشم برای تالیف و تصنیف.
دعا فرمودند.
🌸در اینجا مطلب دیگری است که مجال تفصیل و بیان آن نیست پس خواستم از مسجد بیرون روم به خاطرحاجتی، آمدم نزد حوض که در وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد به ذهنم رسید چه شبی بود واین سید عرب کیست که اینهمه با فضیلت است؟ شایدهمان مقصود و معشوقم باشد تا به ذهنم این معنی خطور کرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود. یقین پیدا کردم که آقا را زیارت کردم و غافل بودم، مشغول گریه شدم و همچون دیوانه اطراف مسجد گریه میکردم تا صبح شد، چون عاشقی که بعد ازوصال مبتلا به هجران شود.
این بود اجمالی از تفصیل که هر وقت آن شب یادم میآید بهت زده میشوم.
#روضه_خون 👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/3406626836C8d7f688c0d
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
دعای توسل
فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات
بار محبت از همه باری گرانتر است
و آن کس کشد که از همه کس ناتوانتر است
دیگر ز پهلوانی رستم سخن مگوی
زیرا که عشق از همه کس پهلوانتر است
چون شرح اشتیاق دهد در حضور دوست
بیچارهای که از همه کس بیزبانتر است
هر دل که شد نشانهٔ آن تیر دلنشین
فردای محشر از همه صاحب نشانتر است
هر دم به تلخکامی ما خنده میزند
شکر لبی که از همه شیرین دهانتر است
مانند موی کرده تنم را به لاغری
فربه تنی که از همه لاغر میانتر است
دانی که من به مجمع آن شمع کیستم
پروانهای که از همه آتش به جانتر است
کی میدهد ز مهر به دست من آسمان
دست مهی که از همه نامهربانتر است
هر بوستان که میرود اشک روان من
سرو روانش از همه سروی روانتر است
مستغنیام ز لعل درافشان مهوشان
تا دست شاه از همه گوهر فشانتر است
شب تاسحر جز نام تو نجوا ندارد
کی گفته عاشق شب یلدا ندارد؟
دلداده تنها لذتش دیدار یار است
وابستگی به لذتِ دنیا ندارد
میسوزم و میسازم عمری با فراقت
همواره جز آتش که جایی را ندارد
هر فصلی از عمرم زمستان است بیتو
دنیایِ بی تو واقعاً گرما ندارد ...
ما را به عنوان غلامت میشناسند
بیتو کسی کاری به کارِ ما ندارد
ای خوش به حال آنکه مثلِ مهزیارت
جز دیدن تو در سرش رویا ندارد
از دیدنت محروم میماند یقیناً
چشمی که رنگ و بویی از تقوا ندارد
وقتی که جای بهتر از ما خیمۀ توست
دیگر برایِ روسیاهان جا ندارد
تا زندهام میبینمت یا نه بگو که
این نوکرت توفیق دارد یا ندارد؟
گر چه بدم اما تو را میخواهم آقا
مجنون تمنایی به جز لیلا ندارد ..
خوشبخت آنکه انتخابش کردهای تو
بدبخت آنکه این لیاقت را ندارد
هر جایِ هیئت که نشستم فیض بردم
پایین و بالا مجلس آقا ندارد ...