چند روز بعد از عملیات ، یک نفر رو دیدم که کاغذ و خودکار گرفته بود دستش ...
هر جا می رفت همراه خودش می برد
از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟
گفت: آرپی جی زن بوده
توی عملیات اونقدر آرپی جی زده که دیگه نمی شنوه،باید براش بنویسی تا بفهمه
#دل_نوشت
گوشهایت را دادی تا ما چشم و گوشمان باز شود
چشم و گوشمان که باز نشد هیچ، بماند!
شرمنده ی ایثارتم شديم جوانمرد
شبکه جهانی تزکیه نفس🌐
@tazkie_nafs