شالوده عرفان ،تقوا و ترک گناه :
(قسمت ششم)
هركس كه هواى كوى دلبر دارد
از سر بنهد هر آنچه در سر دارد
ورنه به هزار چلّه ار بنشيند
سودش ندهد كه نفس كافر دارد
برادرم قدم اوّل در سلوك توبه و پاكى از گناه و دورى از گفتار ناپاك، و كردار و انديشه هاى ناشايسته و خويهاى نكوهيده است. در كلام خداى غفور رحيم نيكو تدبّر كن كه فرمود: "إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ " (بقره، 223) سعى كن تا محبوب كردگار شوى. از شيخ عارف شبسترى يادى شود:
موانع تا نگردانى ز خود دور
درون خانه دل نايدت نور
موانع چون درين عالم چهار است
طهارت كردن از وى هم چهار است
نخستين پاكى از احداث و انجاس
دوم از معصيت و ز شرّ وسواس
سيم پاكى ز اخلاق ذميمه است
كه با وى آدمى همچون بهيمه است
چهارم پاكى سرّ است از غير
كه اينجا منتهى مى گرددش سير
📚 منبع : کتاب نامه ها برنامه ها، ص 31 و 32
حفظ امید در صورت لغزش :
💢 برخی از سالکین می پندارند که اگر سلوک را آغاز کردند و به توبه و جبران گذشته کوشیدند , باید درخت گناه در همان ابتدای حرکت از وجودشان ریشه کن شود و دیگر معصیتی از ایشان سر نزند ! غافل از اینکه تا رسیدن به مقام مخلصین , ریشه ی گناه و غفلت در انسان نمی سوزد و لغزش و زمین خوردن , امری متوقع خواهد بود . سالک باید بداند که پس از آغاز سلوک و معاهده با استاد کامل و توبه و انابه , احتمال گناه و لغزش از او منتفی نمی شود .
🔻انسان در سیر روحی خود , مانند طفلی است که برای راه رفتن می کوشد , طبیعی است که در اوایل این سیر , مدام زمین بخورد . سالک تا ایمانش قوی نشده و از بیت مظلم نفس به کلی خارج نشده است , می لغزد و به گناه می افتد . آنچه برای سالک مهم است , زمین نخوردن نیست , بلکه این است که هر وقت زمین خورد , برخیزد و نا امید نشود .
🔺سالک باید بعد از خطا , توبه و تدارک کند و در طلب محبوب , جدیت داشته باشد , مانند کودک زمین خورده , اگر برنخیزد و دوباره تلاش نکند و از راه رفتن نا امید گردد , فلج می شود و هیچ گاه قدرت راه رفتن را نخواهد یافت .
📚 بدایه السلوک , ص ۵۴ و ۵۵
https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
استاد عالی: یکی از عناصر موفقیت در تربیت خانواده این است که بزرگتر ها خود به توصیه ها و سفارش ها و امرونهی های خود عمل کنند تا فرزندان با مشاهده پایبندی های عملی بزرگترها به اخلاق پای بند شوند.
💠 باید پذیرفت که صرفِ توصیه و سفارش برای تربیت فرزندان کافی نیست. الگوی عملی و اخلاقی شدن اقتضای این میدان است. باید بدانیم و قبول کنیم که فرزندان آنچنان می شوند که ما هستیم نه آنچنانکه ما می خواهیم.
💠در محیط خانوادگی که همه اعضای خانواده از تمام ابعاد رفتاری و خلق و خوی همدیگر آگاهند توصیه کار نمی کند؛ جز اینکه بزرگترها الگوی اخلاقی شوند.
💠باید هوشیار بود که عمل دینی داشتن برای تربیت فرزندان کافی نیست. چه بسا افرادی که عمل دینی دارند اما در تربیت فرزندان موفق نیستند. چون اخلاق دینی ندارند. بنابراین باید اخلاق دینی هم داشت تا کار تربیت پیش برود.
https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
10.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چهارم؛
«حقایقی فراتر از عالَم دنیا»
حجتالاسلاموالمسلمین
استاد #مؤیدی
رمضانیه 1401
برگرفته از سلسلهجلسات
شرح دعای مکارمالأخلاق
جلسه سوم | دقیقه ششم
~ 4 دقیقه | 10 مگابایت
نسخه صوتی: eitaa.com/ShiaTowhid/1280
https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
آیت الله مظاهری: یکی از فضایل فراموش شده که باید خیلی هم دربارۀ آن صحبت شود، «خلوص»، در مقابل «تظاهر» و «ریا» است.
🔹قرآن کریم میفرماید: «صِبْغَةَ اللهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبْغَةً»؛ رنگ خدا، چه رنگ خوبی است.
🔹متأسفانه فضیلت خلوص در جامعه فراموش شده و جایش در بین مردم خالی است.
🔹انسان باید اعمال خویش را فقط برای خدا انجام دهد تا خلوص در آن راه یابد.
🔹 اگر رنگ خدا به گفتار و کردار انسان بخورد، ولو کار کوچک باشد، ولو به حسَب ظاهر کم قیمت باشد؛ اما به اندازهای قیمت پیدا میکند که قیمتش از دنیا و آنچه در دنیاست، بالاتر میشود.
🔹گفتار و کردار بدون اخلاص، ولو خیلی با اهمیت و به حسَب ظاهر خیلی باارزش باشد، به پر کاهی نمیارزد.
🔹علامه طباطبائی«ره» میفرمودند: در قرآن بیش از سیصد آیه، به اقرار سنی و شیعه، راجع به امام علی«ع» آمده است و بهترینِ آن آیات، آیۀ ولایت است.
🔸انگشتر امیرالمؤمنین«ع» ارزش مالی نداشت، اما چون خلوص امیرالمؤمنین«ع» به آن انگشتر خورد، ارزشش بیشتر از تمام دنیا و متعلّقات آن شد، یک افتخار و پایه برای تشیّع شد که مسلمانها به آن میبالند.
🔹طبق روایتی، در قیامت بندهای را به صف محشر میآورند و میگوید: من به جبهه رفتم، در راه خدا جنگیدم تا شهید شدم. خطاب میشود دروغ است، در راه خدا نجنگیدی، بلکه به جبهه رفتی تا تو را تحسین کنند و تو را شجاع بخوانند. سپس دستور داده میشود که او را به رو به آتش جهنم بیندازند.
🔸شخص دیگری را میآورند و میگوید: عالم و قاری قرآن بودم. به او نیز گفته میشود، تعلیم و تعلّم تو و قرائت قرآن تو رنگ خدایی نداشته است. بالأخره خطاب میشود او را نیز به رو به آتش جهنّم بیندازید.
🔹در روایت دیگری آمده است کسی که در دنیا انفاق کرده است را میآورند. خطاب میشود: انفاق تو برای خدا نبود، بلکه دوست داشتی مردم بگویند تو سخاوتمند هستی! سپس او را نیز به جهنّم میفرستند.
🔹در قیامت پردهها کنار میرود و باطن اعمال و نیّت افراد آشکار میشود. در آن روز به بندگان گفته میشود: حجاب و پرده از مقابل شما برداشته شد و چشمهای شما امروز تیزبین است.
🔸پس در قیامت، تظاهر و ریا از خلوص تشخیص داده میشود. عملی که رنگ خدایی داشته باشد، نورانی است و عمل بدون رنگ خدا، ظلمانی است.
🔹بهدست آوردن خلوص بسیار مشکل است، مبارزه و کار و تمرین میخواهد.
🔹 ممکن است انسان در روز قیامت دریابد که اعمال او همراه با تظاهر و تعریف از خود بوده، یا برای رسیدن به ریاست و ثروت دنیا و در جهت ریاستطلبی بوده است.
🔹تمرین خلوص آن است که انسان در هر کاری خداوند را در نظر بگیرد و عملی که مطابق رضایت خداست را برای او بهجا آورد. در این صورت به ازای عمل خود بیشترین ثواب را میبرد.
🔹جامعۀ ما باید اقرار کند که شبانه روز تظاهر دارد.
🔸آقا و خانم! اگر عرفان میخواهید، خلوص داشته باشید و اگر میخواهید راه صد ساله را بپیمایید، خلوص داشته باشید و اگر میخواهید عمر و مال شما پربرکت باشد، خلوص داشته باشید و اگر میخواهید اولادتان پربرکت باشند، خلوص داشته باشید و غیر از این راهی نیست.
https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حق الناس
از زبان مرحوم کافی
https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
گناه و عرفان
آیا با وجود گناهان بسیار و سالها دوری از مسیر خدا میتوان عارف شد؟؟
چشمی که به تصاویر و صحنه های حرام باز شده است را چه به دیدن ملکوت سماوات و الارض؟
گوشی که عمری در شنیدن اباطیل و آهنگ های لهو و لعب بوده را چه به شنیدن پیغام سروش؟
زبانی که به فحش و ناسزا و دروغ و غیبت آشناست را چه به کلام الله؟
آیا منی که این ایام عمرم در خطا و جهالت بوده ام را به بارگاه قرب خداوندی راه است؟آیا میتوانم مانند افرادی چون آیت الله بهجت و علامه حسن زاده و آیت الله قاضی و ... شوم؟ آیا راه برای من هم باز است؟
در پاسخ این سوالات باید گفت آری. ای برادر و خواهر عزیز. راه برای تو هم باز است.
بر ضیافتخانه فیض نوالت منع نیست
درگشادست و صلا در داده خوان انداخته
آری . درب باز است و نوای صاحب خانه بر گوش جان طنین افکنده که :
بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ
گر کافر و گبر و بتپرستی بازآ
این درگه ما درگه نومیدی نیست
صد بار اگر توبه شکستی بازآ
مگر نشنیده ای که التائب من الذنب کمن لا ذنب له: توبه کننده از گناه مانند کسی است که گناهی نکرده
با چه کنم چه کنم که کاری درست نمیشود. با اما و اگر و شاید به جایی نمیرسی. بدان که ان الله یحب التوابین. همانگونه که ان الله یحب المتطهرین.
نمونه ای از مردان خدا را برایت متذکر میشوم که عمری در شرارت و دزدی و غارت و حرام خواری و دزدی غوطه ور بود اما شد آنچه که شد.
((فضيل بن عياض ، يكي از دزدان معروف بود. كاروانها را مورد دستبرد قرار مي داد و با نهايت زبردستي ، اموال مردم را به غارت مي برد. كاروان هايي كه از منتطقه ي سرخس مي گذشتند ، تمام مراقبتهاي لازم را به كار مر بردند كه به چنگ فضيل گرفتار نشوند.
اين راهزن خطرناك ، به دام عشق دختري افتاد و تصميم گرفت شبانه خود را به خانه ي معشوقه ي خود برساند و از وصل او كامياب شود. نيمه شب ، از ديوار خانه ي دختر بالا رفت ولي هنوز ، قدم به خانه ي او نگذاشته بود كه آهنگ دلنشيني از خانه ي مجاور شنيد. گوش فر داد ، مردي قرآن
مي خواند و به اين آيه ي شريفه رسيده بود :
اَلَمْ يَأن للَّذينَ ءامَنوُا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللهِ ***سوره حديد ، آيه
يعني : آيا هنوز وقت آن نرسيده كه دلهاي مردم با ايمان با ياد خدا خاضع و خاشع شود ؟.
شنيدن اين آيه ، چنان تحولي در درون فضيل به وجود آورد كه بي اختيار گفت :
خداوندا ! وقت آن رسيده است ؛ و فوراً از ديوار پايين آمد و از گناهي كه در نظر داشت چشم پوشيد.
همين تذكر سبب شد كه فضيل از تمام آلودگي ها ، خود را نجات دهد و دست از دزدي و گناه بشويد . در همان شب كه اين دگرگوني در درون فضيل پديد آمده و او را سرگردان و منقلب ساخته بود ، گذرش به كاروانسرايي افتاد كه كارواني در آن فرود آمده و بار انداخته بود.
فضيل در گوشه اي خزيد و سر به گريبان ، بر گذشته ي پرگناه خود افسوس مي خورد. در آن حال شنيد كه كاروانيان درباره ي ساعت حركت سخن مي گويند.
يكي از كاروانيان مي گفت : رفقا ! امشب حركت نكنيد و بگذاريد هوا روشن شود ، زيرا به قرار اطلاع ، فضيل بر سر راه است و خطر او قافله را تهديد مي كند .
سخن اضطراب آميز كاروانيان ، آتشي در دل فضيل برافروخت و از اينكه جنايات او ، اين چنين مردم را مضطرب و پريشان ساخته به شدت متأثر شد و بي اختيار از جا برخاست و گفت :
مردم بدانيد من فضيل بن عياضم و آسوده خاطر باشيد كه ديگر فضيل دزدي نمي كند و سر راه را بر كاروانيان نمي بندد. او به درگاه خدا بازگشته و از گناه خود توبه كرده است. ))
پس چشم و گوش و زبان و جان آلوده قابل تظهیر است و قابل این است که از عالم غیب با خبر شود. منتهی از تو حرکت و از خدا برکت. تو به راه بیا به فرموده حضرت علامه حسن زاده آملی در همین جا با تمام انبیای گذشته مرتبط خواهی شد.
مهم نیست در چه شغل و لباسی هستی. یاد دارم حضرت علامه در جایی فرمودند که عزیزانی (شاگردانی) دارم در همن لباس شما (لباس شخصی) که اگر از حالات و مقاماتشان برایتان بگویم دهانتان آب میفتد. ایشان میفرمودند عزیزی دارم که روزی برایم گفت که اقا به محضر حضرت سلیمان مشرف میشوم و میتوانم از محضرشان بهره ببرم. به ایشان گفتم دفعه بعد که خدمتشان رسیدی از ایشان دستورالعملی بگیر تا هر وقت که خواستی به ادراک محضرشان نائل آیی. سال بعد ان شخص به دیدارم آمد و گفت ان دستور را گرفتم.
علی ای حال حرف بسیار است اما : در خانه اگر کس است یک حرف بس است.
مبادا امروز را به فردا بیفکنی. مبادا بگویی از فردا یا از پس فردا شروع میکنم.بدان این ندای شیطان است. از هم اکنون شروع کن.
هر که دارد هوس کرب و بلا
بسم الله
#ایا_با_گناه_زیاد_میتوان_عارف_شد
https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
12.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*⬆️راهکاری بسیار مجرب برای عاقبت بخیری فرزندان *
فقيه عارف حضرت آيةالله سعادتپرور تهراني(ره):
ما هر روز پردهاي روي پردههاي غفلت قبلي ميآوريم و مرتب وابستگي جديدي به وابستگيهاي قبليمان اضافه ميكنيم مال و مقام و چيزهاي ديگر، هر كدام زنجيري است كه به روحمان ميبنديم؛ آنوقت، هنگامي كه ملكالموت ميآيد و ميخواهد چيزهايي را كه ما 60 يا 70 سال برگردن بستهايم در يك لحظه قطع كند، برايمان دشوار است .
✍️منبع: يک قدم تا پرواز خدا
https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
نکاتی از مواعظ استاد #مؤیدی
«مراقبت از نور فطرت»
یکم؛
گناهان هر شخص متناسب با جهانبینی و درک آن از توحید است. برخی، گناهان یقینی (مثل خوردن مشروب و زنا) مرتکب میشوند؛ گناهان برخی نیز این است که نمیتوانند حقانیت طرف مقابل خود را بپذیرند؛ حتی اگر خود باطل بگویند!
حتی برخی لطیفترند؛ گناه اینان آن است که مثلاً در مجادلهای که حق در آن با ایشان است، برای اتمام مجادله و بگومگوها، کوتاه نیامده و بر خطای دیگری چشم نمیپوشند.
(البته این یک ضابطه کلی نیست؛ بلکه در مواقعی مطرح میشود که طرف مقابل در نزاع، همسر، والدین، فرزند، اهل خانواده و بستگان، دوست، همسایه، همکار و ... است. اما در تقابل با دشمن دین، باید با همه وجود برای دفاع از حق و اثبات آن پایدار بود).
این ظرافتها و ریزبینیها نیز برای جویندگان علم نیز متفاوت است؛ گناه آنان این است که رنج تحصیل، تدریس و تبلیغ را برای رسیدن به آوازه و دیگر منافع مادی به جان بخرند.
دوم؛
اگر انسان هنوز به عصمت اکتسابی (از مراتب عالی توحیدی) نرسیده است، باید در درون خود این واقعیت را بپذیرد که در هر روز از عمر سپری ده، امکان خطاکاری را داشته است. حتی اگر گناهِ قطعیِ شرعی نبوده باشد. باید این خطاهای پنهان را در محاسبهها جستوجو، پیدا و برای آن استغفار کرد.
سوم؛
محاسبهگری اعمال باعث ایجاد حال ندامت و پشیمانی دل میشود. حال پشیمانی هم از خاموش شدن نور نفْس لَوّامه (وجدانِ ملامتگر) جلوگیری میکند.
چهارم؛
غفلت از محاسبه، سبب غفلت از مراقبه و پرهیزکاری از گناهان میشود؛ در نتیجه نفس لَوّامه نیز کمفروغ میگردد. در این حالت، انسان به خطا، گناه و بدی بیاعتنا شده و حتی گاه با طلبکاری از خداوند خطاهای خود را توجیه میکند.
پنجم؛
نور فطرت در چنین شخصیتی، خاموش و در حجابهای تاریک و شدید پنهان میگردد. دیگر هیچ نوری از چنین فطرت خاموششدهای که در هنگامه سختیها و ابتلائات باید فریادرسی کند، در دل نمیتابد.
ششم؛
اینچنین، باید از نور ایمان فطری که هر انسانی از آن برخوردار است، مراقبت کرد.
https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
1_1279653826.mp3
3.08M
🔸 سہموعظہمرحومآیتاللهخوانسارے
🔹آیت الله مجتهدی ره
https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
آیت الله حائری شیرازی ره: #گناه، روزی را کم میکند لذا خداوند به ما یاد داده است که استغفار کنید تا باران برای شما بفرستیم: (اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُم مِّدْرَارًا) . ممکن است این سؤال برای شما پیش آید که چطور آنها که نه اهل نماز و نه اهل عبادت هستند، باران مفصل و مرتب دارند، اما ما که اهل نمازیم و به خدا اعتقاد داریم، با یک گناه یا چند گناه گرفتار کمبارانی میشویم؟
✅علتش آن است که بین شما و خداوند متعال #رابطۀ_تربیتی برقرار است. شما در حوزۀ تربیتی خدایید، و کسانی که در حوزۀ تربیتی خداوند قرار دارند، #تنبیه و #تشویق دارند. رفتار خدا با کسانی که از حوزۀ تربیتی خارج شده و به خود واگذار شدهاند، بهگونهای دیگر است.
✅بچهای که مدرسه میرود با بچهای که کوچهنشین است و سرپرستی ندارد، فرق میکند. کسی از #بچۀ_ولگرد نمیپرسد که مشق و تکلیف تو چطور شد؛ اما بچۀ پدردار، وقتی تکالیفش را انجام ندهد، پدر پولتوجیبیاش را کم یا قطع میکند. شما ولگردهای عالَم و بهخودرهاشدگان نیستید! شما در نعمتِ تربیت دین و قرآن هستید و هر کار شما زیر نظر خدا و اهلبیت است. امام زمان (ع) اعمال و رفتار ما را هفتهای دو بار مرور میکنند.
💠شما چنین وضعی دارید. وقتیکه #زکات میدهید، خداوند بر باران شما میافزاید، و سیل و آفت را برمیگرداند.
https://eitaa.com/joinchat/571736158Ca8d640cfa2
✨﷽✨
🌼غافلانِ از گذر عمــر زيــانكارانند ⇩
" اَلْمَغْبُونُ مَنْ غَبَنَ عُمْرَهُ سٰاعَةً بَعْدَ سٰاعَةٍ "
✍ مغبون كسى است كه ساعت به ساعت از عمرش مى گذرد و او هيچ استفاده اى نمى كند و زيان مى كند .
عمر خود را به دور هم نشستن و گفتن حرف هاى متفرقه مى گذارند . اگر طلبه است ، مباحثه نمى كند ، اگر غير طلبه است ، عمرش را ضايع مى كند . چه قدر در شبانه روز ساعت هاى عمر ما از بين مى رود.
يكـ روز ( حاج ميرزا على محدث زاده ) در شبستان راجع به زيان عمر صحبت مى كردند و مى گفتند كه خيلى از عمرهاى ما تلف مى شود ،ايشان فرمودند: يكى از اروپاييان كتابى نوشته كه ترجمه نام آن كتاب به زبان فارسى مى شود : ( يكـ دقيـقه قبل از غذا ) بعد در توضيح اينكه چرا نام اين كتاب را گذاشته "يكـ دقيـقه قبل از غـذا " گفته : من مى خواستم كتابى بنويسم ، ولى با اين حال وقت نداشتم و تمامى شب و روزم مستغرق بودم. روزى به طور ناگهانى به ذهنم رسيد كه من زمانى كه سر سفره مى نشينم تا وقتى كه همسرم غذا را بياورد ، يكـ دقيقه بيكار هستم ، خوب است كه در همين يكـ دقيقه دو سه خط كتاب را بنويسم . بعد از آن روزى دو سه خط از كتابم را نوشتم و تمام شد.
ببينيد اين اروپايى حتى از يكـ دقيقه عمرش هم استفاده كرده و كتابى نوشته است .حالا ما چه طور عمرمان را تلف مى كنيم . ما نمى توانيم اين كارها را بكنيم؟ نمى توانيم يكـ حديث پاكنويس كنيم ؟ تا سفره انداخته مى شود يكـ حديث براى خواهر يا برادرمان بگوييم ؟ يكـ مسئله شرعى يادشان بدهيم ؟ حمد و سوره ى خواهرمان را بپرسيم ؟ كارى كنيم كه عمرمان تلف نشود؟
📚"از بیانات آیت الله #مجتهدی (ره)
✨﷽✨
🌼آیت الله بهجت در رابطه با بهره برداری از سرمایه عمر" می فرمایند:
✍همه ما در این زمینه گرفتار تضییع عمر هستیم. منتها مراتبمان فرق میکند. یکی تضییع عمرش بیشتر است. یکی با سرگرم شدن به حرام عمرش را ضایع میکند. یکی نه با اشتغال به مکروهات عمرش را تباه میکند. یکی با اشتغال به مباحات بما هو مباح بدون توجه به هدف غایی خلقت و جهات اخروی عمرش را ضایع میکند. هر کسی در یک حدی.
ایشان توجه دادند که از این عمر باید استفاده کنیم و قدر فرصتها را باید بدانیم. یعنی این فرصت چند روزه دنیا باید تامین کننده ابد ما باشد. یعنی هر رفتاری، گفتاری، کرداری از ما صدور و بروز میکند، ببینیم این نسبت به عالم آخرت ما چه تاثیری دارد؟ جهت اخروی این را ببینیم. جهت معنوی این را ملاحظه کنیم. ایشان میفرماید:
"مثل ما، مثل پولداران است. بعضی پول را ذخیره میکنند و به کار نمیزنند. [پول هست و هیچ تجارتی با آن انجام نمیدهند. اینجا پول وقتی یک گوشهای است منفعت نمیبرد اما پول سر جای خود است. عمر این گونه نیست. عمر را نمیشود در یک جا ذخیره کرد. امروز که فرض کنید که ششم یا هفتم شهریور است دیگر این برگه تقویم باطل شد تمام شد. نمیشود اینها را ذخیره کرد. پول را میشود ذخیره کرد اما عمر را نمیشود.] و بعضی با آن تجارت میکنند وبه کار میبندند. [این جهتش برای ما مهم است که این عمر را باید بیاوریم در این بازار دنیا، درست با آن تجارت کنیم] بنابراین روز به روز بر سرمایههای آنها افزوده میشود [یعنی ده هزار تومان دارد، میآورد در بازار میکند بیست هزار تومان. ما باید عمر را در این بازار دنیا، در این تجارت خانه دنیا بیاوریم وسط کار و سود ببریم از این کار. یک روز بدهیم اما بی نهایت از نعم اخروی برای خود توشه برداریم. این میشود سود بردن. شصت سال بدهیم ابد آبادی داشته باشیم] بنابراین روز به روز بر سرمایههای آنها افزوده میشود. ولی آنان که به کار نمیبندند آنقدر از آن مصرف میکنند تا اینکه سرمایه تمام میشود. این عمر و سرمایه که خداوند به ما عنایت فرموده هر چه هست، بعضی از ما از آن استفاده میکنیم و بعضی استفاده نمیکنیم. بلکه گاهی به آن اعتنایی نداریم تا آنکه از دست ما برود."
این دیگر آفت فراگیر است. وقتی از دست ما رفت، وقتی در دامن مرگ قرار بگیریم، میگوییم: "رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً" خدایا من را برگردان یک کار خوب آنجام دهم. خطاب میآید "کَلاَّ" دیگر راه برگشتی نیست. همین مرحوم آقای بهجت مثل خود شما مثل من و شما بوده. امام راحل مثل من و شما بوده. منتها اینها درست در مسیر تربیت دینی قرار گرفتند، از همه فرصتهای زندگی استفاده کردند، هم از جهت علمی و هم از جهت معنوی بار خود را بستند. تا جایی که شدند "امام متقین" نه فقط انسان با تقوا. امام متقین شدند یعنی متقین به اینها اقتدا کردند. این راه رفتنی است. دست یافتنی است. اما شرطش این است.
بعد بعضیها میگویند: "آقا چه دعایی بخوانیم؟" نه. مهم این است که انسان اراده داشته باشد. اینها را به کار ببندد. این بیان مرحوم آیت الله بهجت را بشنود و فرصتها را غنیمت بشمرد و نگذارد از دست برود و زندگی خود را بر ای