#إلی_الحسین
لحظه به لحظه، شرمندهتر
شرمنده از مردم عراق
شرمنده از خودت که چنین نیستی ...
این چند روز، هر شب یکجا خوابیدیم و تقریبا شرایط به نحوی پیش رفت که هیچ کدام از جاها از قبل هماهنگ شده نبود.
هر شب که یکجا ساکن میشدیم میگفتیم، این دیگر انتهای تکریم مهمان است. این بالاترین نوع احترام به زائرالحسین است و هر شب متوجه میشدیم اشتباه کردهایم. ظاهراً بالاتر از این هم وجود دارد ...
دیشب نزدیک به ساعت ۳.۰۰ بود که تازه توانستیم یک جا پیدا کنیم. جایی برای حدود ۳۰ نفر که در نگاه اول بسیار تنگ میآمد. خانهای #ظاهراً محقر اما پرنور، پرنور، پرنور ...
صاحبخانه به بچه بسیجیهای دهه ۶۰ و ۷۰ میماند. از شیربچههای حشدالشعبی که در رکاب ابومهدی و حاج قاسم در سوریه؛ علیه داعش جنگیده بود و آنقدر در دوربینهای دید در شب نگاه کرده بود که سوی چشمانش کم شده بود ...
حدود ظهر بود،
داشتیم با بچهها صحبت میکردیم،
دیدیم به نماز ایستاده،
بیاختیار همه پشتش به نماز ایستادیم،
چه نمازی ...
شاید بعد از نمازهای #حاج_آقا_مجتبی، دیگر چنین حالی را تجربه نکرده بودم.
در خودم رفتم،
یادم آمد سالهاست نماز نمیخوانم ...
یادم آمد استاد عزیزی میگفت،
نمازت را درست کن،
این قدم اول است و قدم بسیار مهمی است ...
چه روزی بود،
چه رفیقی بود،
اِحسان،
که او را أحسِن صدا میزدند.
مثل اسمش به ما #احسان کرد
بالاتر و والاتر از شبهای قبل ...
#حمید_کثیری
https://eitaa.com/tazohoorhazrat