✳ آموزش مقدماتی روزنامهنگاری! - بخش دوم و آخر
- پس چرا اکثر قریب به اتفاق روزنامههای مثلاً حرفهای اصلاحطلب کشورمان درباره این اتفاقات مهم و شگفت وبیسابقه پس از سهچهار روز کوچکترین واکنشی نشان ندادند؟
سؤال خیلی خوبی کردید. به نظر میرسد که درباره اطلاق صفت «حرفهای» به این روزنامهها، من و شما زیادی دستودلبازی میکنیم. این بیتوجهی آشکار به مهمترین خبرهای داخلی و خارجی در نزد این روزنامهها مسبوق به سابقه است. شما این سکوت را در اغتشاشات داخلی اسرائیل و تلآویو هم دیدید، در وقایع اخیر آلبانی هم مشاهده کردید، در شکست کودتای اخیر در روسیه هم همچنین؛ در حالی که در آغاز تحرکات گروه واگنر هم صفحات روزنامهها و هم صفحات آنلاینشان لحظهبهلحظه گزارش و خبر میرفتند، در وارونهنشان دادن قرآنسوزی در سوئد و در بسیاری از حوادث قبلتر هم دیدهاید. این از موضوعات مهم و فراگیر خارجی، در موضوعات داخلی هم همچنین. فردای روز راهپیمایی ۲۲ بهمن سال گذشته، در حالی که دشمنان تا روز قبلش همچنان بر طبل سقوط کامل جمهوری اسلامی و جایگاهنداشتن حکومت در بین تودههای مردم میکوبیدند، حضور بیسابقه و اعجاببرانگیز مردم در تمام شهرها و مناطق کشور باعث نشد که این حرفهایها ارزشهای تازگی، مجاورت، شهرت، شگفتی، بزرگی تعداد و مقدار، دربرگیری و... در این خبر بسیار مهم را ببینند و فردا همه آنها، روزنامههاشان را بدون هیچ عکس و تیتری در صفحه اول منتشر کردند. در نماز پرشکوه عید فطر رهبر انقلاب اسلامی، در پیشرفتهای علمی و فناورانه مهمی چون پرتاب ماهواره خیام و رونمایی از موشک هایپرسونیک خیبر که یک امر افتخارآمیز ملی بود هم لام تا کام حرف نزدند و تیتر و عکس نرفتند. همچنین از صادرات بالای کشورمان در سال ۱۴۰۱ در عین تحریم و نپذیرفتن fatf و معلق بودن برجام هم گذشتند و چیزی نگفتند. بگذریم از سانسور رونمایی از شناور مدرن شهید سلیمانی و دهها افتخار ملی دیگر که دستاورد جوانان ایرانی است.
ولی حالا در پایان این کلاس، برای اینکه نامردی نکرده باشیم، بعد از اینهمه که از عقبماندگیهای این روزنامههای حرفهای گفتیم، خوب است از توجهشان به یکی دو خبر پرسروصدای خارجی هم تقدیر کنیم و آن هم مراسم مرگ ملکه و تاجگذاری چارلز سوم در انگلیس است که انصافاً این روزنامهها برای این دو خبر سنگ تمام گذاشتند!
موفق باشید بچهها. راستی یادتان باشد برای جلسه آینده تیترهای صفحه اول این روزنامهها را در فتنه ۱۰۰روزه سال گذشته کشور پیدا و با خبرهای فرانسه مقایسه کنید. اگر موضع سلبریتیهای ما را با آنها مقایسه کردید هم که بهتر.
@tdejakam
✳️ این اول عشق است...
[این یادداشت امروز دوشنبه ۱۹ تیرماه ۱۴۰۲ در صفحات اول و دوم #روزنامه_جوان منتشر شده است.]
در ماجرای جشن بامعنا و پرشکوه غدیر امسال، هم ضد انقلاب و هم اصلاحطلبان و هم کانالهای براندازان و هم در شبکههای مجازی به موارد پیشپاافتادهای چون ریختهشدن زباله و ایجاد ترافیک، و در کلاس بالا به هزینه زیاد این جشن اعتراض کردند. غافل از اینکه در همان قبلههای غربی و شرقی خودشان اتفاقاً موارد فراوانی از جشنهایی وجود دارد که در آنروز، هم شهر تعطیل و خیابانها بسته میشود و کارناوالهای شادی (و عمدتاً مسخرهبازی) در خیابانها راه میافتد و هم مثل جشن پرتاب گوجهفرنگی، پرتاب هندوانه، پرتاب پرتقال و... در استرالیا و اسپانیا و تایلند و ایتالیا و انگلستان و هند و... علاوه بر بیهویتی، سراسر اسراف و کثافتکاری و زبالهسازی و آلودگی است. آن جشنها با عناوینی چون «شادیآفرینی در میان مردم» هم تبلیغ و هم تجلیل میشود اما مراسمی که برگزاری آن، خرجکردن و هزینه در آن و شادی و ادخال سرور در آن دقیقاً برطبق احادیث مسلم ائمه معصومین«علیهمالسلام» صورت گرفته، با سخیفترین بهانههای بنیاسرائیلی مورد حمله قرار میگیرد!
به نظر میرسد مسئله فراتر از اینهاست و مشکل این طیف اقلیت هم در جای دیگری است که جرئت نکردند آن را رسماً و صریحاً به زبان بیاورند و آن ظهور و بروز دینداری و ولایتمداری مردم ایران است. آنها حتماً با ترافیک چندساعتهای که در روزهای دیگر هم شبانهروز با آن مواجهند مشکلی ندارند، حتماً با خرجکردن در مراسمها و ریختهشدن چند ساعتهٔ زباله مشکلی ندارند چرا که یک توییت، یک جمله اعتراض و یک خط مخالفت از آنها درباره مراسمِ اینسالهای چهارشنبهسوری دیده نشد که گاه از یک هفته قبل شروع میشود و شهر –کل شهر نه فقط خیابان اصلی- به میدان جنگ و انفجار و کشته و مجروح دادن و قطع دستوپا و کورشدن نوجوانان و جوانان و آزار مردم با ایجاد صداهای وحشتناک مواد منفجره و بستهشدن راهِ نه تنها خودروها که رفتوآمد مردم پیاده تبدیل میشود و کثافت و سیاهی سرتاسر شهرها و خیابانها و محلهها را میگیرد. کاش فقط مخالفت نمیکردند که حتی مقاله و تحلیل و استدلالهای خنک هم میکنند که مردم به شادی (شادی؟!) احتیاج دارند و یک شب (یک شب؟!) هم هزارشب نمیشود و مواردی از ایندست.
آری مشکل این است که پس از سدهها سکوت در موضوع بسیار مهمی چون «غدیر» و «ولایت»، هم زمانی برای اظهار ولایتمداری و دینداری مردم فراهم شده و هم مکانی برای ابراز آن، هم حکومت این فضا را برای مردم فراهم کرده و هم همه اقشار مردم با هر تیپ و قیافه و سلیقه و انقلتی در آن شرکت کردهاند و با طیب خاطر و با نیت تقرب الهی (و نه مثل نمونههای ذکرشده غربی برای مراسمهای بیهویت و آزاردهنده و آلوده) به تبلیغ ولایت مولا و امیر دلهاشان امیرالمؤمنین «علیهالسلام» پرداختهاند.
البته معلوم است که در عمل چیزی که اتفاق میافتد، آنهمه جلز و ولز این جماعت مخالفخوانِ غرزن را قابل توجیه میکند و آن علاوه بر دینداری و ولایتمداری مردم، این است که ایرانیان علیرغم همه مشکلات، شاد و سرزندهاند.
این دو مورد تمام رشتههای رسانهای دشمنان داخلی و خارجی را پنبه میکند و چه چیزی بهتر از این. بله؛ جمهوری اسلامی تاکنون در زمینه شادیسازیِ عمومیِ اینچنینی قصور داشته و از پارسال معلوم شده است که هم مردم و هم حکومت استعداد چنین شادیسازی آبرومندانه و باشکوهی را دارند. و همین نگرانی دوم این جماعت را موجب میشود و آن اینکه این حرکت عظیم و این بروز سراسری بخواهد با عِده و عُده بیشتر در سالهای آینده هم ادامه پیدا کند و این حرکت و نمایش سراسری به یک سنت جذاب هم در بین مردم ایران و هم ملل مسلمان بخصوص ملل شیعی دیگر تبدیل شود و در کنار حرکت خیرهکننده و حیرتانگیز راهپیمایی چندیندهمیلیونی اربعین، دلهای جهانیان را به معنویت و دینداری بیشتر بکشاند و مقدمه ظهور امام زمان«عج» شود.
اما یک سؤال: چرا اینهمه که سران و فعالان اصلاحطلب در توییتر و شبکههای مجازی به تخطئه این حرکت باشکوه پرداختند، در روزنامههای مثلاً حرفهای خودشان بهاندازه یک خبر سهچهارخطی درباره مراسمی که در آن یک نفر در خارج چند ساعت در یک قفس شیشهای با عقربها سر کرد، بازتاب نیافت؟! و به سکوت از کنار این رویداد بزرگ گذشتند؟ یعنی این حضور میلیونی در سراسر کشور به این اندازه هم «ارزش خبری» نداشت؟
اینجاست که باید کلام خدا را یادآور شد که فرمود: «قل موتوا بغیظکم ان الله علیم بذات الصدور» از این عصبانیت بمیرید که خدا ذات شما را میشناسد؛ و بیشتر بمیرید که –به قول #جلال- این تازه اولِ عشق است...
@tdejakam
✳ بزن مطرب سرودی خوش... - بخش اول
[این یادداشت در شماره امروز دوشنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۲ #روزنامه_جوان منتشر شده است.]
شاید اولین روزهایی که سرود #سلام_فرمانده تولید و پخش شد، هیچکس حتی سازندگانش هم حدس نمیزدند که روزی این سرودِ بظاهر ساده اینقدر در دلها و جانها جای بگیرد و همه آن را زمزمه کنند و آوازه آن مرزهای ایران اسلامی را هم در نوردد و به زبانهای عربی و اردو و انگلیسی و ترکی و هندی و یونانی و افغانی و چندین زبان دیگر عیناً یا تقریباً با مضمون امام زمانی ترجمه شود. اگر یادتان باشد خیلی از کسانی که دستی به ادب و ادبیات داشتند آنروزها از قوی نبودن ادبیات و واژگان بهکار رفته در آن گلایه هم داشتند اما بسیاری از همانها وقتی دیدند فرزندان خودشان چه انس و ارتباط خوبی با آن برقرار کردهاند، کوتاه آمدند و به تجلیل این سرود بخصوص به دلیل اینکه دلها را تسخیر کرده بود پرداختند.
استفاده از ظرفیت شعر و سرود سابقه بسیار زیاد و جالبی در انقلابها و تحولات جهان دارد. گفتهاند در انقلاب فرانسه مردم و گروههای انقلابی بیش از دوهزار سرود و تصنیف ساختند که البته معروفترین و ماندگارترین آنها دو سرود #مارسی_یز و #کا_ایرا با مضامینی چون «درست خواهد شد» و «ما تسلیم نمیشویم» است. در جنگ جهانی و در انقلاب اکتبر روسیه هم نمونههایی از این سرودها و آهنگها تأثیرگذار بودند از جمله #شور_امیروف اثر آهنگساز شهیر روسی فکرت امیروف.
رهبر فرزانه انقلاب اسلامی هم در مردادماه سال ۱۳۸۰ درباره سمفونی شور میگوید: «من شنیدهام که در قضایای جنگ جهانی در روسیه، شورِ امیروف در تهییج مردم برای وارد شدن به میدان جنگ، بیشترین تأثیر را داشت؛ یعنی در خدمت اهداف مردمی قرار گرفت. به طور طبیعی این توقع از هنرمندِ هر کشوری وجود دارد؛ یک هنرمند چطور میتواند نسبت به این قضیه بیتفاوت بماند؛ در حالی که دشمن از ابزار هنر استفاده میکند؟»
نمونه دیگر در سالهای اخیر، آثار بشدت تأثیرگذار و حماسی #جولیا_پطرس خواننده مسیحی لبنانی است که همیشه برای جبهه مقاومت و مجاهدان علیه صهیونیسم و تمامیت ارضی لبنان و کشورهای اسلامی و عربی، یک غافلگیرانۀ شورآفرین دارد؛ کسی که عواید اثر جهانی و ماندگارش #احبائی را که در استقبال از پاسخِ نامۀ #سیدحسن_نصرالله به مجاهدان جنگ ۳۳روزه سروده و اجرا شده بود به خانواده شهیدان مقاومت اهدا کرد و بعدها هم با سرودهایی چون #الحق_سلاحی در تجلیل از حماسه مردم فلسطین در جنگ هشتروزه علیه اسرائیل این کار را تکرار کرد.
در خود انقلاب اسلامی، هم نیروهای انقلابی مسلمان و هم گروهها و سازمانهای چپ، از هنر موسیقی و بخصوص سرودهای مهیج و حماسی برای خیزش عمومی مردم نهایت استفاده را کردند. در میان نیروهای مسلمان، گروه سرود حسینیه ارشاد و کمی پیشتر از آن خوانندگانی که زودتر از دیگران پیام انقلاب را گرفته بودند به ساخت و اجرای آثاری در این زمینه پرداختند که گاه همپا یا همراه نوارهای کاست سخنرانیهای امام خمینی پخش و منتشر میشد. از مهمترین نمونههای این سرودها و تصانیف میتوان به تصنیف «از خون جوانان وطن لاله دمیده»، خمینی ای امام، برخیزید ای شهیدان راه خدا، به لاله در خون خفته، بهاران خجسته باد، ایران ای سرای امید، و بخصوص سرود #ایران_ایران اشاره کرد.
با گسترش و تقویت ترانهها و تصنیفهایی که بر اساس شعر شاعران مشهور ایرانی ساخته و تولید شد، بتدریج سرودهای انقلابی کمتر و کمتر در دستور تولید قرار گرفت، شاید هم متولیان امر احساس کردند حالا که انقلاب اسلامی به پیروزی رسیده، دیگر چه نیازی به سرودهای انقلابی است؟ به همین دلیل پس از سالها مرکز سرود و آهنگهای انقلابی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نام خود را به مرکز سرود و موسیقی تغییر داد و عبارت «سرودهای انقلابی» حذف شد. جالب اینکه در سالهای بعد، اگر هم سرودی ساخته شد از مفاهیم بلند و آرمانهای انقلابی و مکتبی تا حدود زیادی خالی و عاری شده بود؛ مفاهیمی چون توحید، مستضعفان، رهبران انقلاب، جهانوطنی اسلامی یا شعارهای ضداستکباری و ضدآمریکایی.
@tdejakam
✳ بزن مطرب سرودی خوش... - بخش دوم و آخر
برگردیم به ماههای اخیر و گُل کردن سرودی که توسط یک گروه ناشناس در استان گیلان تولید شد اما شهرتی جهانی یافت. پس از آن بود که خوشبختانه توجه به ابزار مؤثری به نام #سرود_انقلابی بار دیگر جدی گرفته شد و آثار متعددی با شدت و ضعف کمتر و بیشتر تولید شد. صداوسیما هم خوشبختانه در دوره جدید اهتمام محسوسی به این موضوع نشان داده و هم با هوشمندی با تولید آثاری در شبکه پویا و نهال و هم در برنامههای استعدادیابی چون اعجوبهها و نماهنگ و نواهنگ و... این تلاش را در معرض توجه عموم مردم قرار داده است که جای تقدیر دارد. البته شاخصترین کار سیما در این حوزه، برنامه «دورها آوایی است...» است که در ماههای اخیر از شبکه دو پخش میشود و بسیار حسابشده و مستند به مرور آثار موسیقایی مؤثر، انقلابی و سرودهای خاطرهانگیز طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی میپردازد و سوابق و لواحق شاعر و سازنده و آهنگساز آن را هم مطرح میکند و دانش موسیقایی مخاطب را بالا میبرد و اشتیاقش را به این موضوع زیاد میکند.
این راه، راه درست و البته کمی با دستانداز است که حتماً متولیان آن به مشکلات آن آگاهند ولی نباید مشکلات و برخی موانع باعث شود که از ادامه این مسیر امیدبخش و سازنده منصرف شوند یا ریتم این اقدام ارزشمند را کُند کنند. البته این کار نباید منحصر به صداوسیما باشد و بماند، ارزش این هنرآفرینی سازنده در این است که مردم و گروههای مردمی و مسجدی و انقلابی به وسط میدان بیایند و آستین بالا بزنند. درست همان کاری که سازندگان با اخلاص و مسجدی سرود «سلام فرمانده» در گیلان انجام دادند. که فرمود:
چو در دست است رودی خوش
بزن مطرب سرودی خوش
منتشرشده در صفحات اول و دوم #روزنامه_جوان دوشنبه ۲۶ تیرماه ۱۴۰۲
@tdejakam
✳عاشورای همیشه تاریخ - بخش اول
حاجآقا روضه حضرت علیاکبر«ع» میخواند. روز عاشورا وقتی همه اصحاب شهید شدند، علیاکبر اولین نفر از بنیهاشم است که از خِیام حرم بیرون میآید، پیش پدر میایستد و اجازه میدان میگیرد. حسین«ع» بدون تأمل به او اجازۀ میدان میدهد. در مقاتل مینویسند خود امام حسین«ع» او را برای رفتن به میدان آراسته کرد. یعنی گفت بیا پسرم! خودم زره به تنت میکنم، خودم شمشیر به کمرت میبندم. همه کارها را خودش کرد و علیاکبر را آماده کرد. سیدمحمدهادی اولین فرد در میان فرزندان مقامات سیاسی لبنان و جهان عرب جان خود را در نبرد با اشغالگران صهیونیست فدای اسلام میکند. سیدحسن نصرالله بیست سال بعد درباره فرزند شهیدش میگوید: او پانزدهسالش بود که گفت میخواهم به رزمندگان مقاومت بپیوندم. با من مطرح کرد؛ گفتم: به هیچ وجه مانعی ندارم. قاسم بن الحسن از عمو اذن میخواهد. حسین اجازه نمیدهد. بسیج مسجد به حسین فهمیده میگوید: سن تو کم است. نوجوان ۱۳ساله به پای عمو میافتد. قاسم و عمو در بغل همدیگر اشک میریزند. تانک از روی حسین فهمیده رد و منفجر میشود. اباعبدالله نماز ظهر عاشورا را در خیمه نمیخواند؛ درست در جلوی چشم همه اقامه میکند. جمعی از انصار حسین«ع» در جلوی حضرت قامت میبندند تا از امام خود محافظت کنند. منافقین آیتالله مدنی را در نماز جمعه منفجر میکنند. سعید بن عبدالله همانجا به شهادت میرسد. حبیب بن مظاهر اسدی از اسب به زمین میافتد. بدیل بن صریم سرش را از تن جدا میکند. آیتالله اشرفی اصفهانی در خون خود میغلتد. دشمن به خیام حرم حمله میکند. ۱۵۰ فالانژیست با مجوز صهیونیستها و با عبور از موانع اسرائیل وارد اردوگاه صبرا و شتیلا میشوند و بیش از سههزار و دویست فلسطینی را به رگبار میبندند. اکثر قریب به اتفاق شهدا کودکان و زنانند. سلبریتیها استوری میگذارند: امسال در محرم کسی سیاه نپوشد. هنرپیشه کشف حجاب کرده مینویسد: همه باید در عقیده خود آزاد باشند. نخل ۳۰۰ساله عزای حسین«ع» در اردستان را به آتش میکشند و میسوزانند. مردم عراق در اعتراض به سوزاندن قرآن در سوئد و دانمارک به خیابانها میریزند. بغداد روابط سیاسی خود را با استهکلم قطع و سفیر سوئد را از کشور خود اخراج میکند. یزید با ابوقیس -میمون خود- همپیاله میشود. زنان کشف حجاب کرده با سگهایشان خود را به حاشیه هیئتهای عزاداری در خیابانها میرسانند و خودی نشان میدهند. یزید با حیوان خانگی خود بازی میکند. در اسلامشهر و کرج دهها نفر به دلیل مصرف مشروبات تقلبی جان خود را از دست میدهند. یزید با شراب ناب و اصل مست میکند. معاویه مسجدهای بزرگ میسازد و نماز جمعه را در چهارشنبه میخواند. در حمله به کلانتری زاهدان دو مأمور انتظامی به شهادت میرسند. بنیامین نتانیاهو در سازمان ملل وقتی نام آیتالله سیدعلی خامنهای را میبرد و میگوید او امروز یک امپراطوری بزرگ تشکیل داده است، رنگش عوض میشود، به سرفه میافتد و آب میخورد تا بتواند ادامه دهد. مدیر مسئول پیشین کیهان در ادامه فحاشی علیه آیتالله خامنهای، تقریباً تمام مطالب کانال خود را علیه رهبر انقلاب اسلامی تنظیم میکند. قهرمان شهید این سالهای امت اسلامی سه بار قسم جلاله میخورد: «والله والله والله یکی از شئون عاقبتبخیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله والله والله از مهمترین شئون عاقبتبخیری رابطه قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سکّان انقلاب را به دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهمترین محور محاسبه این است.» ابوالفضل«ع» رجز میخواند: والله اِن قطعتموا یمینی، اِنی اُحامی ابداً عن دینی. امام خمینی تصریح میکند: «اين گريهها و اين ذکر مصيبتها، مکتب سيد الشهدا را زنده نگه داشته است. ما بايد براي يک شهيدي که از دستمان ميرود عَلَم بپا کنيم، نوحهخواني کنيم، گريه کنيم، فرياد کنيم. ديگران ميکنند. ديگران فرياد ميزنند. وقتي يکي از آنها کشته بشود، فرض کنيد که از يک حزبي يکي کشته بشود، ميتينگها ميدهند، فريادها ميکنند. اين، يک ميتينگ و فريادي است براي احياي مکتب سيدالشهدا و اينها ملتفت نيستند و توجه ندارند به اين مسائل. همين گريهها نگه داشته اين مکتب را تا اينجا و همين نوحهسراييها، همينهاست که ما را زنده نگه داشته، همينهاست که اين نهضت را پيش برده؛ اگر سيدالشهدا نبود، اين نهضت هم پيش نميبرد. سيدالشهدا همهجا هست: کل ارض کربلا.» میلیونها نفر از دهها کشور جهان در راهپیمایی عظیم اربعین شرکت میکنند. گینس، سایلنت است. شبکههای مهم خبری جهان بیاعتنا از کنار این رخداد بیسابقه میگذرند. جمعیت اربعین هرسال بیاعتنا به آنها بیشتر و بیشتر میشود.
@tdejakam
✳️ عاشورای همیشه تاریخ _ بخش دوم و آخر
حملات نصیری حالا به امام خمینی رسیده است. دفتر تنظیم و نشر آثار امام بیانیه میدهد: «امامزدایی از همینجا شروع میشود؛ از سرود سلام فرمانده»! عدهای از دانشجویان در دانشگاه شریف با الفاظ رکیک به رهبر انقلاب فحاشی میکنند. تصویر آیتالله خامنهای در دانمارک هم به آتش کشیده میشود. انجمن حجتیه اعلام میکند در سیاست دخالت نمیکند. یزید یک دولت فراگیر غیرسیاسی تشکیل میدهد. انگلیس شبکه علیه اهل سنت راهاندازی میکند. وهب جوان مسیحی به اردوگاه امام حسین«ع» در کربلا میپیوندد. دولت ایتالیا خبرهای مربوط به ادواردو آنیلی را سانسور میکند. ارامنه تهران در میدان شهدای هفتم تیر برای ابوالفضل«ع» عزاداری میکنند. سلبریتیها باز هم استوری میگذارند: امسال سیاه نپوشید. مادامهای کوچه شهید ویگن گاراپیدی جلوی دستههای عزاداری گوسفند قربانی میکنند. رهبر انقلاب تمامی فحاشان علیه خود را عفو میکند. فحاشان عصبانیتر میشوند. کسی محلشان نمیگذارد. به امام فحش میدهند. کسی دستگیرشان نمیکند. تندتر مینویسند. کانالهای تلگرامی ضدانقلاب نوک پیکان حمله را به سمت «شیعه» بردهاند. شیعه انگلیسی واکنشی نشان نمیدهد. مداحان غیرسیاسی هم رگ غیرتشان نمیجنبد. عمرو بن جناده رجز میخواند: امیری حسین و نعم الامیر. آرمان علیوردی با شکنجه و ضربات چاقوی جنبش زن زندگی آزادی به شهادت میرسد. قاسم بن الحسن از اسب به زمین میافتد. خبر شهادت روحالله عجمیان را به مادرش میدهند. امالبنین«س» میگوید من از فرزندانم نپرسیدم؛ به من بگویید حسین چه شد؟ اصلاحطلبان دو شقه میشوند: یک عده از جنبش فحاشان حمایت میکنند و یک بخش در سکوت بسر میبرند. عمر سعد از رسیدن به گندم ری باز میماند. ظهر عاشوراست. جوانان بر سر و سینه میزنند و شعار میدهند. شریعتی باز هم فریاد میکشد: آنان که رفتند کاری حسینی کردند و آنها که ماندند باید کاری زینبی کنند وگرنه یزیدیاند. صدای قاری خوشنوا در مسجدالحرام میپیچد: اِن الارض یَرثها عبادی الصالحون...
[منتشرشده در صفحات اول و دوم شماره امروز دوشنبه دوم مرداد ۱۴۰۲ #روزنامه_جوان]
@tdejakam
✳ جهاد تبیین هم جانبازی و شهادت دارد
۱. بارها و بارها شنیدهایم که درست از لحظهای که آخرین قطره خون قلب حسین«ع» بر زمین کربلا ریخت، زینب«س» پرچمدار ارسال و انتقال پیام سیدالشهدا و فداییان راهش شد. گفتهاند که اگر زینب«س» نبود پیام عاشورا در همان کربلا دفن میشد و به دیگران و آیندگان نمیرسید. بارها در برابر این پرسش میمانیم که با اینحساب، اهمیت کار اباعبدالله«ع» بیشتر بود یا دختر علی«ع»؟ و میبینیم که فرقی نمیکند؛ هر کدام اگر نبودند دینی و آیینی باقی نمانده بود. اگر حسین نبود، فرزندِ شرابخوارِ میمونبازِ کسی که گفته بود «لَعُبَت هاشمُ بالمُلک فَلا/ خبرٌ جاءَ و لا وحیٌ نَزَل» چیزی از وحی و دین باقی نگذاشته بود و اگر زینب«س» نبود، این پیام مخالفت و مقاومت و شهادت به دیگران نمیرسید و باز همان نتیجه شوم حاصل میشد.
۲. چیزی که در میان شعاعهای خورشیدی فعالیت و مدیریت فرهنگی زینب«س» و امام سجاد«ع» و فرزندان بزرگوارش مغفول میماند این است که این مجاهده فرهنگی هم جانبازی و شهادت دارد و اینگونه نیست که جهاد تبیین یک عملیات راحت و بیدردسر باشد که تنها با یک اراده و تصمیم کلید بخورد و تمام. این روشنگری هم مثل خود جنگاوری، کتک خوردن و زخم زبان شنیدن و تحقیر شدن و اسارت و جانبازی و البته شهادت دارد. این مسیر هم مثل مسیر میدان کربلا در کنار دشمنان رودرروی مسلح، در این سوی میدان کسانی را دارد که با نصایح خود خون به دل امام میکنند که به کربلا و به جنگ دشمنان نرو، و اگر میروی زنان و کودکان را نبر! و کسانی را دارد که به امام زمانشان میگویند تو به میدان برو ما در اینجا مینشینیم شما را دعا میکنیم: فَاذْهَبْ أَنْتَ وَ رَبُّکَ فَقَاتِلا إِنَّا هَاهُنَا قاعِدُونَ. کسانی را هم داریم که همین را هم نمیگویند و نه کاری به حسین«ع» دارند و نه یزید؛ آنها معتقد به جدایی کامل دین و سیاست هستند و در مرداب عمیق غفلت خود فرورفتهاند و به ذکر و دعا و قرآن و نماز و عبادت ظاهری بیروح و فایده خود میپردازند. امام خمینی در کنایه تلخ به این جماعت، خاطره فرمانده جدید انگلیسی در عراق را یادآور شده بود که به محض ورود، صدای بلند الله اکبر از مناره مسجدی را شنید و دستپاچه پرسید که این چه میگوید. به او میگویند اذان میگوید. میپرسد: این اذان به امپراطوری بریتانیا هم لطمهای میزند؟ و وقتی میشنود که «نه»، میگوید بگذارید هر چه میخواهد اذان بگوید.
آری اینچنین دیندارانی حتی اگر نام حسین را ببرند، نسبتی با حضرت ندارند چرا که همان قاعدان و ساکتان فتنه یزید هستند که آنروز هم در آرامش کامل مشغول نماز و عبادت ظاهری خود بودند و حتی وقتی امام و مقتدایشان را سر بریدند گفتند ما در سیاست دخالت نمیکنیم!
۳. روشنگران و آینهگیران و مجاهدانِ تبیین، اولاً باید بدانند که خدا حساب کاملاً جداگانه و ویژهای نسبت به قاعدان و ساکتان برای آنها باز کرده است: فَضَّلَ الله المُجاهدینَ عَلی القاعدینَ اجراً عَظیماً. و ثانیاً بدانند که این کار پراجر، البته کمزحمت و آسان نیست و «بهشت را به بها بدهند و به بهانه ندهند»: اَحَسب النّاس اَن یُترکوا اَن یقولوا آمنّا و هم لایُفتَنون؟ فکر کردید همین که گفتید ما مؤمن و انقلابی هستیم تمام شد و رهاتان کردیم و امتحانتان نمیکنیم؟!
قافله روشنگری و پیامرسانی کربلا از زن و مرد و کوچک و بزرگ، غارت شدند، کتک خوردند، فحاشی شنیدند، گرسنگی و تشنگی اسارت را چشیدند، اما مقاومت کردند و «هیهات منا الذلة» گفتند. آیا سختی و مصیبت اینکه زینب«س» در مجلس یزید ببیند که آن ملعون با چوب بر دهان سیدالشهدا میزند و شعر میسراید که: «کاش بزرگان من در جنگ بدر، امروز را میدیدند که قبیله خزرج چگونه از ضربات نیزه به زاری آمده است تا از شادی فریاد بزنند و بگویند: یزید! دستت درد نکند» کمتر از زخم شمشیر خوردن قاسم و علیاکبر است؟ آیا زجر زینالعابدین«ع» وقتی کاروان در میان هلهله و پایکوبی مردم عوامِ گولخورده وارد شام شد، کمتر از داغ علیاصغر«ع» بود؟ این زخمها قلب آن فرماندهان جهاد تبیین را جانباز کرد، اما کوتاه نیامدند و خطاب به یزید خطبه خواندند که: «ای فرزند اسیر کافری که پیامبر از سر ترحم آزادش کرد! فکر نکن امروز دنیا به کام و مراد توست، بلکه تو مصداق آن آیه قرآنی که فرمود: ما به آنها مهلت میدهیم تا به گناهانشان بیفزایند و عذابشان عظیمتر شود».
امروز هم روشنگران جامعه بدانند که جهاد تبیین هم، جانبازی و شهادت دارد و چه بسا اگر کار آنان نباشد، به قول رهبر عزیز انقلاب، دشمنان و فتنهگران جای «شهید» و «جلاد» را عوض کنند کمااینکه این روزها میبینیم چنین میکنند و البته روشنگران هم باید نهراسند و مانند جبهه مقاومت در کربلا فریاد
بزنند که «هیهات منّا الذله» و بدانند که اجرعظیمشان نزد خداوند علیم محفوظ است به شرط آنکه میدان را خالی نکنند.
@tdejakam
📝 قلدری چه پیامی میدهد؟
#دانشطلب
🔸 دو سه شب پیش بحثی داشتیم درباره تنشآفرینی در مقوله حجاب که معمولا نظام به آن متهم میشود نه طرف مقابل. همه میدانیم خیلی از شرکتها در محیطِ خودشان آزادند و نظام هم این را میداند. همین که میداند و کاری ندارد یعنی کوتاه آمده و مسامحه میکند اما جواب این عقبنشینی را چطور گرفته؟ یک نمونهاش را همین چند روزه شاهد بودیم.
🔹 دیجیکالا و طاقچه و ازکی پشت سر هم عکس کشف حجاب از کارمندانشان منتشر کردند آنهم درست قبل از سالگرد شورش که براندازها رجزخوانی را کلید زدهاند. پنجه کشیدند به چهره نظام و بلافاصله بعد از اینکه حرف از برخورد شد فاز مظلومنمایی گرفتند که اینها با کسب و کار اینترنتی و فضای استارتآپی مخالفند! خب معنی این رفتارها چیست؟
🔸 بیحجابی را تبدیل به کنش سیاسی کردهاند، همانطور که علینژاد گفت حجاب را «دیوار برلین» فرض کردند و میخواهند با حذفش به فروپاشی برسند. خودشان را در مبارزه میبینند و سنگر به سنگر ضربه میزنند اما با هر نقدی برمیگردند به فاز شهروندی و حقوق مدنی. هیچ نوع پشیمانی و کوتاه آمدن (واقعی) هم به ذهنشان خطور نمیکند.
🔹 سال ۸۸ قبل از هر تجمع و تظاهراتی تا میتوانستند شور میدادند و رجز میخواندند، قلدری میکردند و ترس میساختند که این بار کارِ نظام تمام است. بعد که به خیابان میرفتند و پراکنده میشدند یا تلفات و بازداشتی میدادند چنان مظلومنمایی راه میانداختند که بیا و ببین! انگار نه انگار اینها همان لاتها و عربدهکشهای دو روز پیشاند.
🔸 این همان پروژه است و همان رفتارِ دوگانه. همان طرح است که «ارتش سبز ایران» را ساخت بعد با شعبده و جادو «۷۲ شهید» ازشان درآورد تا آه از نهادِ مخاطبان بلند کند و اشک در رثای مظلومیتشان را جاری. طراحش هر که بوده عمیقا با کلاشی و ریاکاری در ایران آشنا بوده، از همان دستبندِ تبرک که نماد سکولارها و ضدولایتها شد مَکرش معلوم بود.
🔹 به قول بنده خدایی که خودش قبلا از سبزها بوده و بعدا جدا شده وقتی آن شرکتها عکس کشف حجاب منتشر میکنند یعنی سرشان درد میکند برای دعوا، یعنی کرم دارند و میخواهند تنش و دعوا راه بیاندازند. اگر این کار را نکنند نه کسی حجاب کارمندانشان را چک میکند نه کسی پلمپ و مسدود کردن میخواهد نه اصلا جریمه مالی مطرح میشود.
🔸 پیامی که قلدری و گردنکشی به نظام میدهد چیست؟ اینکه به هیچ وجه مدارا نکند و سراغ تک تکشان برود. هر شرکتی که قوانین را زیر پا گذاشت قبل از اینکه به دهنکجی و زباندرازی برسد با جریمه نقرهداغشان کند. هر چقدر هم دری وری بافتند و جوک ساختند که میخواهند جوانها را فراری بدهند یا کسری بودجه را جبران کنند محل نگذارند.
🔹 از منظری بالاتر هم مسئله را ببینیم: دولت روحانی گشت ارشاد را کنار گذاشت و علنا از برخورد با بیحجابی کوتاه آمد، آیا طرف مقابل نرم شد و رفتار متعادل نشان داد؟ درست در همان دولت بود که علینژاد پروژههایش را کلید زد. در برابر نرمش رو به کشف حجاب و رفتار پرخاشگرانه آوردند تا دعوا و درگیری درست کنند و پوشش را عقبتر بفرستند.
🔸 همانطور که پیشتر گفتیم تبار سکولاریسم در ایران رضاخانی است. فرقی ندارد ملیگرا باشند یا سلطنتطلب، چپ باشند یا لیبرال، وقتی پای ارزشها به میان بیاید در نهایتِ تمامیتخواهی و بدون نقطه توقف خودشان را نشان میدهند. حتی مکث و تأمل را نمیپذیرند چون معنایش آدم حساب کردن مذهبیها است و این چیزی نیست که هرگز زیر بارش بروند.
@makshufat
✳️ خبرنگاری؛ شغلی سخت اما نه زیانآور!
شاید بخت با «محمود صارمی» خبرنگار خوب ایرنا بود که «روز خبرنگار» را با شهادتش در ۱۷ مرداد ۱۳۷۷ در مزار شریف به نام خود کرد، وگرنه ۱۶ سال قبلتر از آن «حسن باقری» جانشین وقت فرمانده نیروی زمینی سپاه که کار خود را با خبرنگاری روزنامه جمهوری اسلامی در جنگ آغاز کرده و در بهمن ماه ۱۳۶۱ به شهادت رسیده بود هم میتوانست صاحب این عنوان باشد، یا نه؛ چندماه قبلتر وقتی «کاظم اخوان» خبرنگار و عکاس ایرنا که از شروع جنگ در ستاد جنگهای نامنظم در کنار شهید دکتر مصطفی چمران در بیش از ۷۰ عملیات مهم و خطرناک به عنوان عکاس – رزمنده با دوربین عکاسی و فیلمبرداری حضور داشته و بعدها در ۱۴ تیرماه ۱۳۶۱ در دره بقاع لبنان همراه با سردار احمد متوسلیان و دو دیپلمات کشورمان به دست فالانژهای وابسته به اسرائیل ربوده و به شهادت رسید و شهادتش پس از سالها تأخیر به تأیید رسید، میتوانست «روز خبرنگار» را با افتخار به نام خود کند و... اگر هیچکدام از این اتفاقات هم روی نداده بود، سقوط هواپیمای سی- ۱۳۰ در آذرماه ۱۳۸۴ و شهادت یکبارۀ ۴۹ تن از خبرنگاران نازنین کیهان و ایرنا و صداوسیما و... میتوانست مبدئی برای این نامگذاری باشد.
ولی چه فرقی میکند تیر و مرداد و آذر و بهمن؟ و چه فرقی میکند باقری و اخوان و صارمی و رسول کاظمنژاد و علیرضا افشار و محمود ایلبیگی و...؟ همه خبرنگاران این مرزوبوم و پارههای جگر مردم بودند که برای اطلاعرسانی، عکاسی، خبررسانی و آگاهسازی به اینجا و آنجا رفته بودند.
در خارج از مرزهای ایران اسلامی هم چنین است. مگر از سال ۲۰۰۰ تاکنون فقط ۵۰ خبرنگار فلسطینی به دست غاصبان صهیونیست به شهادت نرسیدهاند؟ مگر داغ شهادت «شیرین ابوعاقله» که ۲۵ سال تمام خبرنگار شبکه خبری الجزیره بود و ۱۵ ماه پیش در ۲۲ ماه می ۲۰۲۲ در حین تهیه گزارش از حمله اسرائیل به جنین در کرانه باختری هدف گلوله قرار گرفت، هنوز با ما نیست؟
اینگونه خبرنگاری البته که کار «سخت» و طاقتفرسایی است، اما برخلافِ عنوانِ رایج «زیانآور» نیست؛ شهادت همیشه سودآور و حرکتآفرین و انرژیزا بوده و هست. کما اینکه در موارد فوق چنین بوده است.
اما آیا «خبرنگاری» شغل مقدسی هم هست؟ پاسخ به این سؤال برخلاف دیدگاه غالب الزاماً مثبت نیست؛ کمااینکه پزشکی و معلمی و طلبگی و نظامیبودن هم الزاماً مثبت و یا منفی نیست؛ بستگی دارد که چه کسانی و با چه انگیزههایی وارد مشاغل گوناگون شده باشند. با کمی جستوجو در میان چهرههای ماندگار جاسوسی در جهان، اسامی بسیاری از خبرنگاران جراید غربی و شرقی به چشم میخورد؛ چه بسیار معلمها و روحانیان و نظامیانی که در پوشش شغل خود خیانتهای بزرگی را در تاریخ به نام خود ثبت کردهاند.
بهطور کلی میتوان گفت هر شغلی و هر عنوانی میتواند با وجدان کاری و دلسوزی و هدفگذاری مثبت به شغلی خوب و سازنده تبدیل شود و نام مشغول در آن، در تاریخ ماندگار شود (مانند خبرنگاران شهید فوقالاشاره)، و هم میتواند ننگ ابدی را برای خودشان بخرند مانند بسیاری از جاسوسان و سربازان و ابواب جمعی پیدا و آشکار دشمنان.
این من و شما هستیم که با انتخاب درست هدف، راه و وسایل رسیدن به آن، به هر شغلی آبرو میدهیم یا برعکس، از هر شغلی آبرو میبریم و خبرنگاری هم یکی از همین مشاغل گوناگون است.
***
روز خبرنگار به همه عزیزانی که با قلم و کیبرد و نرمافزار و دوربین و وسایل اطلاعرسانی مختلف در جهت آگاهی و روشنگری از طرفی و دستگیری از مردم و هشدار نسبت به خطاکاران و مسیرهای اشتباه از سوی دیگر تلاش و مجاهده میکنند، مبارک باد.
منتشرشده در: صفحات اول و دوم #روزنامه_جوان امروز دوشنبه ۱۶ مردادماه ۱۴۰۲.
@tdejakam