eitaa logo
خورشید| نوشته‌های تقی دژاکام
465 دنبال‌کننده
188 عکس
9 ویدیو
0 فایل
خبرنگار؛ عا‌شق زیارت و کتاب و موسیقی و باران و گنجشک ارتباط با مدیر کانال با شناسهٔ: @Dejakam
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ راهپیمایی عظیم اربعین و تمدن بزرگ اسلامی - بخش اول [این یادداشت در صفحهٔ اول شماره امروز سه‌شنبه ۱۴ شهریور ۱۴۰۲ منتشر شده است.] ۱. گذشته: روضه اربعین آن‌موقع‌ها که کوچک بودم، حرفی و خبری از راهپیمایی اربعین نبود. همه آنچه از اربعین امام حسین«علیه‌السلام» می‌دانستم از روضه‌های حاج آقا مجتبی تهرانی«رضوان الله تعالی علیه» بود که می‌خواند و بخصوص ماجرای جابر بن عبدالله انصاری که به همراه دوستش عطیه خودشان را به کربلا رسانده بودند. جابر دیگر پیر و نابینا شده بود و به روایت عطیه -فرزند سعد بن جناده عوفی- وقتی به زمین کربلا رسید، در آب فرات غسل کرد و لباس تمیزی پوشید و با عطری که همراه داشت خود را خوشبو کرد. عطیه نقل می‌کند: جابر تا رسیدن به قبر سیدالشهدا«علیه‌السلام» ذکر خدا گفت و چون دستش را روی مزار مطهر گذاشتم، خود را بر روی قبر انداخت و بیهوش شد. به روی صورتش آب پاشیدم و چون به هوش آمد، سه بار با صدای بلند گفت: یاحسین! و چون جوابی نشنید گفت: حبیبٌ لا یجیبُ حبیبَه؟ دوستی که جواب دوستش را نمی‌دهد. بعد خودش جواب خودش را داد و گفت: چگونه می‌توانی پاسخ بدهی، در حالی که رگ‌های گردنت بریده، خونت ریخته و سرت از بدن جدا شده است؟ و حاج‌آقا همراه جابر و لابد عطیه گریه می‌کرد... گاهی هم که وقت و فضای مجلس اقتضا داشت، این روضه را کمی بیشتر ادامه می‌داد و به نقل از جابر خطاب به سیدالشهدا«ع» می‌گفت: سوگند به خداوندی که محمد«ص» را به پیامبری برانگیخته، ما نیز در پاداش شما شریکیم. عطیه تعجب می‌کند و از او می‌پرسد: چگونه در پاداش آنان شریکیم در حالی که شمشیری نزده‌ایم، مانند آنان سرهای ما در راه خدا از تن جدا نشده و فرزندانمان یتیم و همسرانمان بیوه نشده‌اند؟ جابر پاسخ می‌دهد: ای عطیه! از حبیبم رسول خدا شنیدم که می‌فرمود: «هرکس گروهی را دوست بدارد، روز رستاخیز در صف آنان قرار می‌گیرد و با آنان در یک مکان گرد می‌آید و هرکس رفتار گروهی را دوست داشته باشد، در پاداش یا کیفر عمل آنان شریک خواهد بود؛ سوگند به خدایی که محمد«ص» را به پیامبری برانگیخته، نیت و اعتقاد من و یارانم، همان اعتقاد و نیت حسین و یارانش است. ۲. حال: شعله اربعین این‌روزها در هیچ کوی و برزنی نیست که حرفی و خبری از اربعین و خیزش عظیم چندین ده میلیونی راهپیمایی اربعین نباشد. مردم از یکی دو ماه قبل خود را برای رفتن به زیارت اربعین آماده می‌کنند. کوله و کفش مناسب می‌خرند و برای موکب‌داران طول راه و بخصوص کودکانشان سوغاتی و هدیه تهیه می‌کنند. سراغ گذرنامه‌هایشان می‌روند تا اگر تاریخ و اعتبار آن تمام شده است آن را برای سیدالشهدا«ع» تمدید کنند تا در روز حرکت مشکلی نداشته باشند. برخی وصیتنامه می‌نویسند، حلالیت می‌خواهند و پیش از حرکت به فکر موکب‌های فراوان بین راه هستند تا به مقدار توانشان به آنها کمک کنند. اگر تا یکی دو دهه پیش عزای امام حسین تا شام غریبان فروکش می‌کرد یا کمرنگ می‌شد تا به دهه آخر صفر برسد، این سال‌ها تمام روزهای دو ماه محرم و صفر، مردم در اکثر اوقات خود اینچنین در فکر سیدالشهدا و زیارت اربعین هستند. شبکه‌های اجتماعی را باز کنید تا ببینید در این سه‌چهار سال اخیر علاوه بر مردان و پدران، حالا این زن‌ها و دختران و کودکان هستند که مشتاقانه و با اصرار پای به این راه نهاده‌اند. این حرکت خیلی هم به متدین‌ترین اقشار جامعه مربوط نمی‌شود؛ این سال‌ها بسیار کسانی را دیده‌ایم و دیده‌اید که شاید آنچنان پایبندی‌های دینی محکمی هم ندارند، اما جاذبه و مغناطیس حسینی آنان را هم شیفتۀ گام نهادن در طریق حسینی می‌کند؛ آنها هم لباس سیاه عزا می‌پوشند و کوله برمی‌دارند و به مشایه می‌پیوندند. یک به‌اصطلاح استادی در جواب یکی از توییت‌های من با تمسخر نوشته بود که جمعیت اربعین خیلی ربطی به دینداری ندارد، سه سال پیش چند تن از شاگردانم که می‌دانم مشروب‌خور بودند، به این سفر رفتند. در دو کلمه نوشتم: اتفاقاً امام حسین«ع» این‌طوری آدم‌ها را جذب می‌کند. که گفته‌اند: اربعین، مسیر بازگشت است؛ و درست برخلاف مسیری است که اهل بیت حسین«ع» و یارانش در اسارت از کربلا تا کوفه را پیمودند و حالا همین مسیر را عاشقان سیدالشهدا از کوفه و نجف و از همه جای عراق و همه جای جهان به کربلا برمی‌گردند تا بگویند آمده‌ایم و آماده‌ایم تا انتقام خون پاک فرزند پیامبرمان را بگیریم. @tdejakam
✳️ به عبارت دیگران بالاخره در برابر پیشنهادهای مختلف دوستان ، پیشنهاد ستون روزانه بریده کتاب و نشریات را بیشتر پسندیدم و این ستون از امروز با عنوان در صفحه آخر این روزنامه کلید خورد. خب البته این کار، کاملاً با ذوق و علاقه من همخوانی دارد و کاری است که ۳۵ سال پیش آن را در به مدیر وقت آن پیشنهاد دادم و خیلی زود و زیاد با استقبال خوانندگان مواجه شد و بعدها هم در کانال تلگرامی ادامه یافته است. از حسن اعتماد عزیزان وطن امروز متشکرم و فکر کنم ستون خوب و پر مخاطبی بشود بعون‌الله. @tdejakam
قاب ماندگار؛ بوسه بر چادر مادر این یادداشت در صفحات اول و هشتم شنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۴ در ستون «نگاه» منتشر شده و در پیوند زیر قابل دریافت است: https://vatanemrooz.ir/fa/news/404956 @tdejakam