May 11
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿١﴾
الْحَمْدُ لِلَّـهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٢﴾
الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ ﴿٣﴾
مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ ﴿٤﴾
إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ ﴿٥﴾
اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ ﴿٦﴾
صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ ﴿٧﴾
💠 #طب_اسلامی چیست؟! 💠
📝 قسمت اول
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸 وقتی صحبت از #سلامت، پیشگیری و #درمان انسان است؛ این مساله مهم می شود که اولاً:
«#انسان» کیست؟
عناصر اصلی تشکیل دهنده ی آن چیست؟
ابعاد وجودی آن کدام است؟
از کجا و چگونه آمده؟
چگونه زیستن او صحیح است؟
ارتباط او با خود و دیگر موجودات چگونه است؟
و ده ها سوال مهمی که مکاتب گوناگون فکری و تمدن ساز، بنا به شناخت خود از عالم وجود، سعی نموده اند بدان پاسخ دهند.
🔸 دقیقا بر اساس همین «تعریف از آدمی و آدمیت» در مکاتب گوناگون؛ دانش های گوناگون #پزشکی ظهور و بروز پیدا کرده است.
مانند: طب چینی در تمدن چین، طب یونانی در تمدن یونان، طب هندی در تمدن هند، طب جدید در تمدن غرب!
🔸 با توجه به برخی شباهت ها، در تمام طب ها ذکر شده تفاوت های ذاتی در درک عناصر اصلی خلقت، ابعاد وجودی، طبع و مزاج، تشخیص و #درمان وجود دارد.
🔹 ادامه دارد...
🖥 Teb114.ir
🆔 @teb114_ir
💠 #طب_اسلامی چیست؟! 💠
📝 قسمت دوم
🔸 وقتی مبانی ما در #انسان شناسی تفاوت های فاحشی دارد، چگونه یک تمدن ماورا گرا (غیب گرا) می تواند #درمان آحاد مردم خود را به دستِ یک طبِ زاییده شده از مکتبی ماتریالیستی (ماده گرا) بسپارد که در ذات خود اعتقادی به #روح نداشته و صد البته تاثیر غذا یا دارو بر روح و نفس را منکر می شود!
🔸 یا چگونه می شود با شناخت و مبانی فلسفی در عصر حاضر، تن به #درمان با طبی را داد که مبنای فلسفی آن، مسطح بودن زمین و حتی مرکز دنیا بودن آن را تایید می کند!!
🔸 شاید تنها راه نجات ما در این است که تکلیف خودمان را با اعتقادات خود روشن کنیم؛
«اى اهل ايمان! ايمان بياوريد به خدا و پيامبرش و كتابى كه بر پيامبرش نازل كرده و به كتابى كه پيش از اين فرستاده (از روى صدق و حقيقت).»
[يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ
📚 [سوره نساء، آیه 136]
🔹 ادامه دارد...
🖥 Teb114.ir
🆔 @teb114_ir
💠 #طب_اسلامی چیست؟! 💠
📝 قسمت سوم
🔸 امام صادق عليه السّلام در پاسخ پرسش های شخصی می فرمایند:
«بيشتر اطبّاء معتقدند انبياء علم #طب نمی دانستند!!
ما با اين افراد كه با قياس پنداشته اند؛ علمى را انبياء نمی دانند چه كنيم؟
انبيايى كه حجّت ها و معتمدين خدا بر مردم و در زمين، و خزّان #علم و ورثه حكمت حضرت حقّ و راهنمايان به سوى او و داعيان به طاعت پروردگارند؟!!
سپس من پى بردم كه مذهب بيشتر ايشان خوددارى از راه انبياء و تكذيب كتاب هاى آسمانى است.
و همين مرا درباره اینان و علمشان بی رغبت و بی اعتنا ساخته.»
🔸شخص پرسيد: چگونه به قومى بی اعتنايى می کنید كه خود مربّى و بزرگشان هستید؟
🔸امام فرمودند:
«من در برخورد با طبيب ماهرى از او پرسش هايى می كنم، می بينم هيچ سر رشته اى بر حدود #نفس و تأليف بدن و تركيب اعضاء و مجارى اغذيه در جوارح و مخرج نفس و حركت زبان و مستقرّ كلام و نور ديده و انتشار ذكر و اختلاف شهوات و ريزش اشك و مجمع شنوايى و مكان #عقل، و مسكن #روح و مخرج عطسه، و برانگيختن غم ها و اسباب شادي ها، و از علّت لالى و كرى ندارد، جز همان مطالبى كه مورد پسند خودشان بوده است و علّت هايى كه ميان خود تجويز كرده اند!»
📚 [الإحتجاج / ترجمه جعفرى، ج2، ص: 223]
🔸 شيخ مفيد رحمة الله مى فرمايد:
«#طب، (دانشى) است درست، كه آگاهى از آن، امرى ثابت است و راه دسترس بدان نيز #وحى است. آگاهان به اين دانش، آن را تنها از پيامبران بهره گرفته اند؛ چه آن كه نه براى آگاهى يافتن از حقيقت بيمارى، جز به كمك سمع (ادله نقلى)، راهى هست، و نه براى آگاه شدن به #درمان، راهى جز توفيق. بدين سان، ثابت مى شود كه يگانه راه اين آگاهى، شنيدن از همان خدايى است كه به همه نهفته ها آگاه است.»
📚 [تصحيح اعتقادات الإمامية، ص: 144]
🔹 ادامه دارد...
🖥 Teb114.ir
🆔 @teb114_ir
💠 #طب_اسلامی چیست؟! 💠
📝 قسمت چهارم
👌 آیا #اسلام می تواند به مسائل #علمی ما پاسخ دهد؟
🔸 مولا علی علیه السلام:
«#قرآن را به سخن آريد اگر چه هرگز (با زبان عادى) سخن نمى گويد. اما من از جانب او شما را آگاهى مى دهم؛ بدانيد در قرآن #علوم آينده و اخبار گذشته، داروى #بيماری ها و نظم حيات اجتماعى شما است»
[ذَلِكَ الْقُرْآنُ فَاسْتَنْطِقُوهُ وَ لَنْ يَنْطِقَ وَ لَكِنْ أُخْبِرُكُمْ عَنْهُ أَلَا إِنَّ فِيهِ عِلْمَ مَا يَأْتِي وَ الْحَدِيثَ عَنِ الْمَاضِي وَ دَوَاءَ دَائِكُمْ وَ نَظْمَ مَا بَيْنَكُم]
📚 [نهج البلاغة (للصبحي صالح)، ص: 223]
🔸 امام صادق علیه السلام:
«خداى تبارك و تعالى در #قرآن بیان هر چیز را فرو فرستاده تا آن جا كه بخدا سوگند چیزى را از احتیاجات بندگان فروگذار نفرموده، و تا آن جا كه هیچ بنده اى نتواند بگوید: ایكاش؛ این در قرآن آمده بود، جز آن كه خدا آن را در قرآن فرو فرستاده است.»
[مُحَمَّدُ بْنُ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِیسَى عَنْ عَلِیِّ بْنِ حَدِیدٍ عَنْ مُرَازِمٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَنْزَلَ فِی الْقُرْآنِ تِبْیَانَ كُلِّ شَیْ ءٍ حَتَّى وَ اللَّهِ مَا تَرَكَ اللَّهُ شَیْئاً یَحْتَاجُ إِلَیْهِ الْعِبَادُ حَتَّى لَا یَسْتَطِیعَ عَبْدٌ یَقُولُ لَوْ كَانَ هَذَا أُنْزِلَ فِی الْقُرْآنِ إِلَّا وَ قَدْ أَنْزَلَهُ اللَّهُ فِیه]ِ
📚 [اصول كافى جلد 1 ص: 76]
🔹 ادامه دارد...
🖥 Teb114.ir
🆔 @teb114_ir
💠 #طب_اسلامی چیست؟! 💠
📝 قسمت پنجم
👌 آیا می شود؛ مبانی کلی و اصول اولیه #علم طب، تجربی یا عقلی باشد؟!
🔸 امام صادق عليه السّلام در نامه ای به مفضل، مناظره ی خود با طبيبی هندی را شرح نمودند.
این نامه به "رساله اهلیلجه" شهرت یافته است.
ما در اینجا قسمت کوتاهی از آن را به صورت بریده، بریده می آوریم:
🔸 امام صادق علیه السلام خطاب به طبیب هندی:
آيا مردم را زمانى گذشته است؛ كه #طب و منافع آن را مانند همين هليله و امثال آن نمی شناختند؟
🔸 طبیب هندی: آرى.
🔸 امام: پس از كجا به آن راه پيدا كردند؟
🔸 طبیب هندی: با #تجربه و مقايسه!
🔸 امام: پس چگونه به اين فكر افتادند كه #تجربه كنند و از كجا فهميدند كه اين كار به مصلحت بدن هاى آن ها است در حالى كه جز ضرر در آن نمی ديدند؟
چگونه آن را شناختند و چيزى را فهميدند كه #حواس ظاهرى به آن هدايت نمی كرد؟
🔸 طبیب هندی: با #تجربه!
🔸 امام: به من خبر بده از بنيانگذار علم طب و تعريف كننده اين #گياهان_دارويى كه در شرق و غرب عالم پراكنده است مگر چنان نيست كه به ناچار مرد حكيمى از اين شهرها اين #علم را وضع كرده است؟
🔸 طبیب هندی: به ناچار چنين است و مرد حكيمى آن را وضع كرده و دانشمندان ديگر را بر آن گرد آورده و آن ها در آن نظر كرده اند و با #عقول خود راجع به آن انديشيده اند.
🔸 امام: مثل اينكه انصاف را رعايت كردى و به اطمينانى كه داده بودى عمل نمودى.
اكنون بگو كه اين حكيم چگونه اين مطلب را فهميد؟
فرض كنيم كه او دواهايى را كه در مملكت خود او بود شناخته است، مانند: زعفران كه در بلاد فارس به عمل می آيد.
آيا تمام #گياهان زمين را جستجو كرده و درخت به درخت آن ها را چشيد تا اينكه همه ی آن ها بر او معلوم شده است؟
🔸 امام: آيا #عقل تو به تو اين اجازه را می دهد كه بگويى حكيمانى همه ی بلادِ فارس و گياهان آن را درخت به درخت بررسى كردند و با #حواس خود آن ها را شناختند و به آن درختى كه در آن يكى از تركيبات اين دواها وجود داشت دست يافتند با اينكه حواس آن ها آن را درك نمی كرده است؟
🔸... امام: فرض كنيم كه او چنين كرده است. او سودها و زيان ها و چگونگى تسكين دادن و تحريك و #سردى و #گرمى و تلخى و تندى و نرمى و شدت آن را چگونه می شناسد؟
🔸 امام: اگر بگويى از راه گمان می شناسد، اين درست نيست چون اين ها با #طبايع و #حواس درك نمی شوند.
اگر بگويى با #تجربه و خوردن آن ها می شناسد، او بايد در اولين دفعه اى كه اين دواها را می خورد، می مرد!
چون به آن ها جهالت داشت و سود و زيان آن ها را نمی دانست و بيشتر آن ها #سمّ قاتل است!
و اگر بگويى كه او در تمام شهرها گشته و در ميان هر ملتى زندگى كرده و زبان آن ها را ياد گرفته و دواهاى آن ها را با كشتن نفر اول و نفر دوم #تجربه كرده است، در چنين حالتى او بايد جماعت بسيارى را بكشد تا يك #دارو را بشناسد.
و مردم اين شهرها كه كسانى از آن ها، توسط او كشته شده اند؛ خود را فداى او نمی كنند و نمی گذارند كه در ميان آن ها زندگى كند...
🔸 امام: به من خبر بده که #حواس این حکیم چگونه مقدار آن را که چند مثقال و چند قیراط است، درک کرده؟
تو دانشمندترین مردم در این موضوع هستی چون کار تو #طب است و تو گاهى در یک دارو از یک قلم چهارصد مثقال و از قلم دیگر سه یا چهار مثقال و قیراط یا کمتر و بیشتر وارد می کنى تا به اندازه معلومى دوا به دست آید؛ که اگر آن را به کسى که اسهال دارد بدهى، اسهال او بند می آید و اگر همان را به کسى بدهى که قولنج دارد شکم او باز می شود.
🔸 امام: چگونه حواس او دریافت که آنچه را که براى سردرد می دهد به پاها نمی رسد!
... داروها که براى عضوهاى مخصوص خورده می شود؛ در حالى که همه به معده می روند و از آن جا پخش می گردد.
#حواس چگونه این ها را درک کرد و فهمید که آنچه براى گوش است به چشم فایده ندارد و آنچه براى چشم است درد گوش را ساکت نمی کند و همین طور تمام اعضاى بدن که دواى هر عضوى به همان عضو می رسد.
🔸 امام: #عقل ها و حسّ ها چگونه این ها را فهمید؛ در حالى که #حس در داخل بدن و عروق و گوشت و پوست راه ندارد!
نه با شنیدن و نه با دیدن یا بوییدن یا چشیدن و یا لمس کردن، آن ها را درک نمی کند.
🔸 طبیب هندى: از آنچه می دانستم با من سخن گفتى، جز این که ما می گوییم: حکیمى که این دواها و ترکیبات را وضع کرده، وقتى به کسى دوایى می داد و او می مرد، شکم او را می شکافت و عروق او را بررسى می کرد و مجارى دوا را می دید و آن جاهایى را که دوا به آن ها رسیده بود تحقیق می کرد.
🔸 امام: به من خبر بده که آیا تو نمی دانى؛ که وقتى دارویی در عروق قرار گرفت با خون مخلوط می شود و با آن یکی می گردد؟!!
📚 [بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج3، ص: 180. طب الأئمة عليهم السلام (للشبر)، ص: 19. مكاتيب الأئمة عليهم السلام، ج4، ص: 55]
🔹 ادامه دارد...
🖥 Teb114.ir
🆔 @teb114_ir