eitaa logo
اسرار الشِفاء🌼🍒
33.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
967 ویدیو
2 فایل
🍃🌸بِسْمِ الله الرَّحمن الرَّحیم🌸🍃 📚دروس ومطالب کانال أسرار الشِفاء مربوط به نسخه‌های معجزه آسای حکیمان بزرگوار طب اسلامی وسنتی است. سایت رسمی: www.340.ir 🍒🌼فروشگاه: eitaa.com/joinchat/3619487757C57ae832a81
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از 🌸 گالری حدیث 🌸
❤️ ❤️ ✅خلاصه ای ازحدیث (ع) به نقل از کتاب مهج الدعوات سیدابن طاووس(ره): ✍ حکیمه خاتون دختر امام از ام الفضل نقل میکند که گفت:روزی نشسته بودم که زنی جوان وارد شد و گفت:من زن همسرت هستم؛غیرت وحسادت مرا فرا گرفت؛وقتی آن زن رفت نزد پدرم (مأمون ) رفتم و داستان را در حالیکه مست لا یعقل بود به او گفتم. پدرم شمشیری برداشت و راهی خانه امام شد و گفت بخدا او را میکشم. از کار خود پشیمان شدم و بدنبال او رفتم تا اینکه پدرم بر ایشان درحالیکه خواب بود وارد شد و چنان با شمشیر بر او زد که بدنش پاره پاره گردید.صبح نزد پدرم رفتم و به او گفتم: میدانی دیشب ابن الرضا را کشتی؟ پدرم با ناباوری غلام خود یاسر راصدا زد و بعد از آنکه او هم حرف مرا تأیید کرد وی را به خانه امام فرستاد تا برایش خبر بیاورد، غلام برگشت و مژده سلامتی امام را به پدرم داد سپس مأمون به دیدار امام رفت و پس از صحبت‌هایی حضرت به پدرم فرمودند: که با آن خودت را از بدی‌ها و بلایا حفظ کن همچنان که دیشب مرا از شر تو نگه داشت؛ و اگر لشکرهای روم و ترک را ملاقات کنی و همگی به همراه اهل زمین علیه تو جمع شوند به تو بدی نرسد و از همه ایمن باشی. سید ابن طاووس(ره) میگوید: روایت است که مأمون به برکت این حرز با روم جنگید و در همه جنگها پیروز شد و هیچگاه حرز را از خود دور نکرد. سفارش حرز کبیر امام جواد علیه‌السلام:👇 @Teb_tv_admin @Teb_tv_admin
هدایت شده از 🌸 گالری حدیث 🌸
❤️ ❤️ ✅خلاصه ای ازحدیث (ع) به نقل از کتاب مهج الدعوات سیدابن طاووس(ره): ✍ حکیمه خاتون دختر امام از ام الفضل نقل میکند که گفت:روزی نشسته بودم که زنی جوان وارد شد و گفت:من زن همسرت هستم؛غیرت وحسادت مرا فرا گرفت؛وقتی آن زن رفت نزد پدرم (مأمون ) رفتم و داستان را در حالیکه مست لا یعقل بود به او گفتم. پدرم شمشیری برداشت و راهی خانه امام شد و گفت بخدا او را میکشم. از کار خود پشیمان شدم و بدنبال او رفتم تا اینکه پدرم بر ایشان درحالیکه خواب بود وارد شد و چنان با شمشیر بر او زد که بدنش پاره پاره گردید.صبح نزد پدرم رفتم و به او گفتم: میدانی دیشب ابن الرضا را کشتی؟ پدرم با ناباوری غلام خود یاسر راصدا زد و بعد از آنکه او هم حرف مرا تأیید کرد وی را به خانه امام فرستاد تا برایش خبر بیاورد، غلام برگشت و مژده سلامتی امام را به پدرم داد سپس مأمون به دیدار امام رفت و پس از صحبت‌هایی حضرت به پدرم فرمودند: که با آن خودت را از بدی‌ها و بلایا حفظ کن همچنان که دیشب مرا از شر تو نگه داشت؛ و اگر لشکرهای روم و ترک را ملاقات کنی و همگی به همراه اهل زمین علیه تو جمع شوند به تو بدی نرسد و از همه ایمن باشی. سید ابن طاووس(ره) میگوید: روایت است که مأمون به برکت این حرز با روم جنگید و در همه جنگها پیروز شد و هیچگاه حرز را از خود دور نکرد. سفارش حرز کبیر امام جواد علیه‌السلام:👇 @Modir340
❤️ ❤️ ✅خلاصه ای ازحدیث (ع) به نقل از کتاب مهج الدعوات سیدابن طاووس(ره): ✍ حکیمه خاتون دختر امام از ام الفضل نقل میکند که گفت:روزی نشسته بودم که زنی جوان وارد شد و گفت:من زن همسرت هستم؛غیرت وحسادت مرا فرا گرفت؛وقتی آن زن رفت نزد پدرم (مأمون ) رفتم و داستان را در حالیکه مست لا یعقل بود به او گفتم. پدرم شمشیری برداشت و راهی خانه امام شد و گفت بخدا او را میکشم. از کار خود پشیمان شدم و بدنبال او رفتم تا اینکه پدرم بر ایشان درحالیکه خواب بود وارد شد و چنان با شمشیر بر او زد که بدنش پاره پاره گردید.صبح نزد پدرم رفتم و به او گفتم: میدانی دیشب ابن الرضا را کشتی؟ پدرم با ناباوری غلام خود یاسر راصدا زد و بعد از آنکه او هم حرف مرا تأیید کرد وی را به خانه امام فرستاد تا برایش خبر بیاورد، غلام برگشت و مژده سلامتی امام را به پدرم داد سپس مأمون به دیدار امام رفت و پس از صحبت‌هایی حضرت به پدرم فرمودند: که با آن خودت را از بدی‌ها و بلایا حفظ کن همچنان که دیشب مرا از شر تو نگه داشت؛ و اگر لشکرهای روم و ترک را ملاقات کنی و همگی به همراه اهل زمین علیه تو جمع شوند به تو بدی نرسد و از همه ایمن باشی. سید ابن طاووس(ره) میگوید: روایت است که مأمون به برکت این حرز با روم جنگید و در همه جنگها پیروز شد و هیچگاه حرز را از خود دور نکرد. سفارش حرز کبیر امام جواد علیه‌السلام:👇 فروشگاه أسرار الشِفاء〗⇩ http://eitaa.com/joinchat/3619487757C57ae832a81 🍀خرید از سایت اسرار الشِفاء⇩ www.340.ir 🍀خرید آنلاین⇩ @Modir340 🍀خرید تلفنی/حضوری(افتخاری)⇩ 09129596340 09223486075
❤️ ❤️ ✅خلاصه ای ازحدیث (ع) به نقل از کتاب مهج الدعوات سیدابن طاووس(ره): ✍ حکیمه خاتون دختر امام از ام الفضل نقل میکند که گفت:روزی نشسته بودم که زنی جوان وارد شد و گفت:من زن همسرت هستم؛غیرت وحسادت مرا فرا گرفت؛وقتی آن زن رفت نزد پدرم (مأمون ) رفتم و داستان را در حالیکه مست لا یعقل بود به او گفتم. پدرم شمشیری برداشت و راهی خانه امام شد و گفت بخدا او را میکشم. از کار خود پشیمان شدم و بدنبال او رفتم تا اینکه پدرم بر ایشان درحالیکه خواب بود وارد شد و چنان با شمشیر بر او زد که بدنش پاره پاره گردید.صبح نزد پدرم رفتم و به او گفتم: میدانی دیشب ابن الرضا را کشتی؟ پدرم با ناباوری غلام خود یاسر راصدا زد و بعد از آنکه او هم حرف مرا تأیید کرد وی را به خانه امام فرستاد تا برایش خبر بیاورد، غلام برگشت و مژده سلامتی امام را به پدرم داد سپس مأمون به دیدار امام رفت و پس از صحبت‌هایی حضرت به پدرم فرمودند: که با آن خودت را از بدی‌ها و بلایا حفظ کن همچنان که دیشب مرا از شر تو نگه داشت؛ و اگر لشکرهای روم و ترک را ملاقات کنی و همگی به همراه اهل زمین علیه تو جمع شوند به تو بدی نرسد و از همه ایمن باشی. سید ابن طاووس(ره) میگوید: روایت است که مأمون به برکت این حرز با روم جنگید و در همه جنگها پیروز شد و هیچگاه حرز را از خود دور نکرد. سفارش حرز کبیر امام جواد علیه‌السلام:👇 فروشگاه أسرار الشِفاء〗⇩ http://eitaa.com/joinchat/3619487757C57ae832a81 🍀خرید از سایت اسرار الشِفاء⇩ www.340.ir 🍀خرید آنلاین⇩ @Modir340 🍀خرید تلفنی/حضوری(افتخاری)⇩ 09129596340 09223486075