#ما_منتظر_صبح_ظهوریم
#با_مهدی_علیه_السلام
#جمعه_های_دلتنگی
#اشعار_مهدوی
#منتظر_ظهور
وقت است که از چهره ی خود پرده گشایی
«تا با تو بگویم غم شب های جدایی»
اسپندم و در تاب و تب از آتش هجران
«چون عودم و از سوختنم نیست رهایی»
«من در قفس بال و پر خویش اسیرم»
ای کاش تو یکبار به بالین منآیی
در بنده نوازی و بزرگی تو شک نیست
من خوب نیاموختم آداب گدایی
عمری ست که ما منتظر آمدنت، نه
تو منتظر لحظهی برگشتن مایی
می خواستم از ماتم دل با تو بگویم
از یاد رود ماتم و دل چون تو بیایی
امشب شده ای زائر آن تربت پنهان؟
یا زائر دلسوختهی کرب و بلایی
ای پرسشِ بیپاسخِ هر جمعهی عشّاق
آقا تو کجایی؟ تو کجایی؟ تو کجایی؟