eitaa logo
🇮🇷نوشهر حکیم🇮🇷
1.5هزار دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
211 فایل
﷽ مرکز پخش وسایل آرایشی بهداشتی محصولات طبیعی برادران الهی نوشهرحکیم مشاوره رایگان 🍯 گروه: http://eitaa.com/joinchat/2158166027Ca0300d5136 🧡کد مرسولات 👈 @nowshahr313 💚رضایتمندی👈 @nowshahr313 ☎️تلفنم :09387353599 #احراز_هویت در ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام مشتری عزیزم من تولیدی کیف برادران الهی هستم باتوجه به قطع پیام رسان واتساپ و اینستاگرام در حال حاضر در برنامه سروش پلاس فعالیت میکنیم، موجودی کارها در داخل این کانال می باشد @kife_flaxi
5.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امشب که شب شهادت امام رضاست...از دور و نزدیک...چشمان‌مان را ببندیم...دستی روی سینه بگذاریم و...با سلامی...زائر امام هشتم شویم
شهادت امام الرئوف حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام بر امام زمان عجل الله فرجه و محبین ایشان تسلیت باد.
آقا وقتی می خواست از مدینه حرکت کند دستور داد که زن و بچه اش بنشینند و برایش نوحه کنند. فرمود: من دیگر بر نمی گردم. بناست مرا در دیار غربت مسموم کنند.
اباصلت می گویدخدمت اقا بودم به من فرمود اباصلت،منتظرم بمان اگر آمدم و دیدی عبا بر سر افکنده ام دیگر با  من صحبت نکن بدان مرا مسموم کرده اند بدان هدف شان را به نتیجه رسانده اند. اباصلت می گویدآقا رفت من هم چشم به در گشودم. 
خدا کند آقا عبا به سر نیفکنده باشد اما یک وقت دیدم در باز شد امام عبا را به سرافکنده از خانه ی مأمون بیرون آمد نمی دانم چه شده بوداما بعد از هر چند قدمی یک لحظه می نشست یک لحظه بلند می شد اباصلت جگرم پاره پاره شد
این سم چه کرد با بدن آقا؟!  حضرت داخل منزل شد در را بستم. آقا سئوال کرد خدمتکارها غذا خورده اند؟! گفتم نه یابن رسول الله، با این حالی که شما دارید مگر می  شود غذا خورد. فرمود بروید سفره بیندازید همه را خبر کنید.
اباصلت می گوید سفره انداختیم، خدمت کارها و غلام ها سر سفره نشستند،زیر بغل های امام رضا را گرفتند و آوردند. از یک یک آن ها حالشان را پرسید. سفره را برچیدیم و خدمتکارها رفتند لحظه ای بعد دیدم آقا ضعف کرد
فرش ها را کنار زد و شکم را به زمین چسباند یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلیم مثل مار گزیده به خود می پیچد، دائماً به در نگاه می کرد و انتظار می کشید. یه وقت دیدم سرش روی زانوی جواد الائمه است،از مدینه آمده بود. خودش به آن شخص فرمود: من دارم می روم سر بابام را به دامن بگیرم، و ودایع امامت را تحویل بگیرم.
آقا جواد الائمه علیه السلام از مدینه با طی الارض خودش را کنار بدن بابا رساند.اما دل ها بسوزد برای آقا امام سجاد که نتوانست از خیمه ها بیاید. مگر از خیمه ها چه قدر راه بود که امام سجاد نتوانست سر بابا را به دامن بگیرد؟