🌺🌺گفتم رضا و كاسه ي دستم فقير شد
مثل هميشه دست تو دستِ بگير شد
گفتم رضا و مثل كبوتر دلم پريد🕊🕊
با زائران خسته ي تو هم مسير شد
با اشتياق قصد زيارت نمودم و
هر وقت آمدم حرمت زود سير شد
چيزي نمانده بود كه پَر در بياورم
وقتي كه آب و دانه نصيب حقير شد
رازي ست بين بندگي ما و زلف تو
بنده كسي ست كه بر سر زلفت اسير شد
آهو پَرش كه بر پَر ِ عطر شما گرفت
از آن به بعد صاحبِ مُشك و عبير شد
آري تويي همان كه به يك گوشه چشم تو
شير ِ درون پرده مُبَدَل به شير شد
آري تويي همان كه به ابن شبيب گفت
آري تويي همان كه سر ِ روضه پير شد
ايرانيان طوس كجا؟ كربلا كجا؟
جسم شما كفن ، تن ِ جدت حصير شد
آقا ز شعر مدح نه هنگام روضه ات
آقا ببخش شاعرتان ناگزير شد
ميخواستم امام رضايي كني مرا
با دست خويش كرب و بلايي كني مرا💔💔
#امام_رضایی_ام
@ayatollah_haqshenas