💎 ماجرای کافری که شیعه شد
#امامهادے صلواتاللهعلیہ در سال 243 ه.ق، از مدينه به سامرا به دستور #متوكل عباسی #تبعيد شد و #يحيىبنهرثمه مأمور این کار بود و همانطور که انتظار میرفت، در ابتداى اين سفر از خود قاطعيت و #سختگيرى بسيارى نشان داد.
اما در بين راه اتفاقات و كرامتهای عجیبی از امام علیهالسلام میبیند كه سبب علاقهمندى و در نتیجه تشیّع وی میشود[1].
🌷🌷🌷🌷🌺🌺🌺🌺
◽️برخی از رخدادهاى عجیب بين راه:
✅یحیی مىگويد: «در بين راه دچار #تشنگى شديدى شديم؛ به گونهاى كه در معرض هلاكت قرار گرفتيم. بدین خاطر امام علیه السلام ما را از جاده خارج كرد و پس از شش میل راه به #دشتسرسبزى رسيديم كه گلها، باغچهها، چشمهها، درختها و نهرهاى بسيارى در آن بود اما احدى از مردم در آنجا دیده نمیشد! و بدون آن كه كسى را در اطراف آن ببينيم، خود و مركبهايمان را سيراب و تا عصر استراحت كرديم. بعد هر قدر مىتوانستيم، آب برداشتيم و به راه افتاديم. پس از اين كه مقدارى از آنجا دور شديم، وقتی از پسرم آب خواستم، ديدم زبانش گرفت و لكنت پيدا كرد، نگاه كردم متوجه شدم که ظرف آب را فراموش كرده و در منزل قبلى كه بوديم به جاى نهاده. فورى بازگشتم، ولى وقتى به آنجا رسيدم، چيزى جز #بيابان خشك و بىآب و علف نديدم! كوزه را يافته و به سوى كاروان برگشتم، از اين جريان چيزى نفهميدم. هنگامىكه خدمت امام رسيديم، بى آنكه چيزى بگويد، با تبسّمى فقط از كوزه پرسيد و من گفتم كه آن را يافتهام»
📚اثبات الوصیه صفحه233
# امام_هادی علیه السلام
@ayatollah_haqshenas