#دلمتنگشده
رفته بودیم شناسایی، به کمین عراقیها برخوردیم، مجبور شدیم نماز صبح را در حال برگشتن بخوانیم، وقتی به مقر رسیدیم آفتاب طلوع کرده بود.
همه از خستگی خوابشان برد، بجز سید!
او تا ظهر نماز خواند و گریه کرد ...
از او پرسیدم؛ چه شده؟ چرا اینقدر بیتابی؟
از گریه چشمانشسرخشدهبود، سرش را بالا آورد و گفت:
دیشب نمازشبم قضا شد؛
دلم برای خدا تنگ شده است .
”شهیدآوینی“
@ayatollah_haqshenas