🔰 #سیره_شهدا | #رفاقت_تا_شهادت
🔻من و شهیدزکریاشیری خیلی باهم صمیمی بودیم به خاطر همین اگه میخواستیم جایی بریم باهم میرفتیم پدر یکی از همکارامون که خونشون تو یکی از روستاهای شهرستان الموت بود فوت کرده بود و سنگ قبر پدرشو تو قزوین سفارش داده بودهمکارمون بخاطر اینکه شهیدزکریاشیری وانت داشت به زکریا گفته بود که سنگ قبرو ببره قرار بر این شد که من و زکریا باهم سنگ قبرو ببریم.
💠این شهید بزرگوار به قدری به دوستان و همکاراش ارزش قائل بود که با وجود اصرار همکارمون بخاطر حمل سنگ قبر حتی کوچکترین هزینه ای قبول نکرد و گفت رفاقت به درد همین روزا میخوره.
📍موقع برگشتن با شهیدزکریا کنار درختی که بین مسیرمون بود نگه داشتیم برای استراحت
من از زکریا پرسیدم که آیا دوست داری شهید بشی؟! برای چندمین بار بود که میپرسیدم
شهیدزکریا در جوابم گفت مگه میشه دوست نداشته باشم؟! کی از شهادت بدش میاد, من آرزومه که شهید بشم .. اما شهادت دل میخواد .. لیاقت میخواد ...
🕊بعد از شهادتش ثابت کرد که هم دل داشت هم لیاقت و به آرزوش که شهادت بود رسید.
@ayatollah_haqshenas