eitaa logo
طب الرضا
829 دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
75 فایل
مباحث آموزشی #رایگان حجامت ، ماساژ و مزاج شناسی انجام انواع حجامت تخصصی فصد زالو درمانی ماساژ درمانی #شهر_قدس ادمین کانال(مشاوره) : @Khademoreza888
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴توجه به حق مردم در سخت ترین شرایط🌷🌷 نزدیک ظهر بود. از شناسایی بر می گشتیم. از دیشب تا حالا چشم روی هم نگذاشته بودیم. آن قدر خسته بودیم که نمی توانستیم پا از پا برداریم ؛ کاسه زانوهامان خیلی درد می کرد. حسن طرف شنی جاده شروع کرد به نماز خواندن. صبر کردم تا نمازش تمام شد. گفتم « زمین این طرف چمنیه، بیا این جا نماز بخوان. » گفت « اون جا زمین کسیه، شاید راضی نباشه. »🌹🕊 یادگاران، جلد چهار، کتاب حسن باقری، ص 23 🌻🌻نماز🌻🌻 🥀 رسول اكرم صلى الله عليه و آله : لا تَزالُ اُمَّتى بِخَيرٍ ما تَحابّوا وَ اَقامُوا الصَّلاةَ و َآتَوُا الزَكاةَ و َقَروا الضَّيفَ... ؛ امّتم همواره در خير و خوبى اند تا وقتى كه يكديگر را دوست بدارند، نماز را برپا دارند، زكات بدهند و ميهمان را گرامى بدارند... امالى (طوسى) ص 647، ح 1340 🌺🌺شهید مهدی زین الدین: هرگاه شب جمعه شهدا را یاد کردید آنها شما را نزد سیدالشهدا(ع) یاد می کنند…. @ayatollah_haqshenas
🌙 شب های جمعه 🌹🌹 ☘شب های جمعه، دعای کمیل به راه بود. زین الدین می آمد می نشست یکی از بچه های خوش صدا هم می خواند. آخرین شب جمعه، یادم هست، توی سنگر بچه های اطلاعات سردشت بودیم. همه جمع شده بودند برای دعا. این بار خود زین الدین خواند. پرسوز هم خواند. 📚یادگاران، جلد ده، کتاب شهید زین الدین، ص 92 🕊🌹شهیدمهدی زین‌الدین: هرگاه شهدارا در شب جمعه یاد کردی آنها شمارا نزد اباعبدالله(ع) یادمی‌کنند… @ayatollah_haqshenas
🌷🌷نمونه ای از مسئول بادغدغه حدود یک ماه برنامه اش این بود؛ صبح تا شب سپاه و برنامه ریزی، شب ها شکار تانک. بعد از ظهرها، اگر کاری پیش نمی آمد، یک ساعتی می خوابید.🌹🕊 📚یادگاران، جلد یک، کتاب شهید چمران، ص 36 @ayatollah_haqshenas
طب الرضا
🌺جوانی که لقب را گرفت ☘پیش از 🔫عملیات خیبر، با شهید زین الدین و چند تا از دوستان دیگر رفتیم برای بازدید از منطقه ای در فکه. موقع برگشتن به اهواز، از شوش که رد می شدیم، آقا مهدی گفت: «خوب، حالا به کدام🏫 میهمانخانه برویم؟!» گفتیم: «مهمانخانه ای هست بغل سپاه شوش که بچه ها خیلی تعریفش را می کنند.» رفتیم. وضو که گرفتیم، آقا مهدی گفت: «هر کس هر غذایی دوست داشت سفارش بدهد.» 🌷بچه ها هم هر چی دوست داشتند سفارش دادند. بعد رفتیم بالا، نماز جماعتی خواندیم و آمدیم نشستیم روی میز.آقا مهدی همین طوری روی سجاد نشسته بود، مشغول تعقیبات. بعضی از مردم و راننده ها هم در حال غذا خوردن و گپ زدن بودند. موی بدنمان سیخ شد. این مردم هم با ناباوری چشمهاشان متوجه بالکن بود که چه اتفاقی افتاده است! شاید کسانی که درک نمی کردند، توی دلشان می گفتند مردم چه بچه بازیهایی در می آورند! خدا شاهد است که من از ذهنم نمی رود آن اشکها و گریه ها و «الهی العفو» گفتن های عاشقانه آقا مهدی که دل آدم را می لرزاند.❤️ 🌹شهید زین الدین توی حال خودش داشت می آمد پایین. شبنم اشکها بر نورانیت چهره اش افزوده بود با تبسمی شیرین آمد نشیت کنارمان. در دلم گفتم: «خدایا! این چه ارتباطی است که وقتی برقرار شد، دیگر خانه و مسجد و مهمانخانه نمی شناسد!» 🍲غذا که رسید، منتظر بودم ببینم آقا مهدی چی سفارش داده است. خوب نگاه می کردم. یک بشقاب سوپ ساده🍜 جلویش گذاشتند. خیال کردم سوپ چاشنی پیش از غذای اصلی است! دیدم نه؛ نانها را خرد کرد، ریخت تویش، شروع کرد به خوردن.... از غذا خوری که زدیم بیرون، آقا مهدی گفت: «بچه ها طوری رانندگی کنید که بتوانم از آنجا تا اهواز را بخوابم.» بهترین فرصت استراحتش توی ماشین و در ماموریتهای طولانی بود!☺️ 📎فرمانده لشگر ۱۷ علی‌ابن ابیطالب 🌷 ولادت : ۱۳۳۸/۷/۱۸ تهران شهادت : ۱۳۶۳/۸/۲۷ سردشت @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺 خاطره زیبا وشنیدنی از اخلاص سردار بی ادعا حاج مهدی زین الدین🌹🕊 🎤حجت الاسلام سید حسین آقامیری چنین مسئولانی‌ام آرزوستــ... 👌 @ayatollah_haqshenas
🔻 خاطره ای کوتاه از همسر شهید زین الدین ☘ خرید عقدمان یک حلقه ی نهصد تومانی بود برای من؛ همین و بس! بعد از عقد، رفتیم حرم و بعدش گلزار شهدا. شب هم شام خانه ی ما. صبح زود هم مهدی برگشت جبهه. 🔹شهید مهدی زین الدین رتبه ۴ کنکور پزشکی، از شیراز @ayatollah_haqshenas
🌹🕊توجه در بیت المال در زندگی شهید ☘❄️زمستان سال۶۴درتهران زندگی میکردیم. اسماعیل دقایقی برای گرفتن 🍚برنج کوپنی می بایست مسیری راطی کند که جز 🚙ماشین های دارای مجوز نمی توانستند از آن محدوده عبور کنند. ●اوازناحیه پاهم ناراحتی داشت وحمل یک کیسه برنج باآن مسافت تقریبا یک کیلومتری برایش زجرآور بود. ازاوخواستم باخودروسپاه برودکه نپذیرفت،گفتم:حال شما خوب نیست وپاهایت درد دارد! ●گفت:اگرخواستی همینطور پیاده میروم وگرنه نمیروم. اوکیسه۲۵کیلویی برنج را روی دوشش نهاد و یک نایلون هم پرازچیزهای دیگر در دستش گرفت و به سختی به خانه آورد،اماحاضرنشد برای چند دقیقه از ماشین سپاه استفاده کند...🌷🌷 ✍راوی:همسرسردارشهید اسماعیل دقایقی فرمانده سپاه۹بدر @ayatollah_haqshenas
🌹🕊سردار شهید اسماعیل دقایقی: 🔆《... ان‌شاءالله بتوانيد با کار و فعاليت، خود را بيش از پيش وقف راه خدا و اسلام کنيد. جهانی که امروز پر از فسق و فجور و خيانت ابرقدرت‌هاست، تلاش و ايثار می‌خواهد. در راه امام حسين(علیه‌السلام) گام برداشتن، حسينی شدن می‌خواهد...》 🌷 سردارشهید دقایقی، فرمانده لشگر ۹بدر @ayatollah_haqshenas
16.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✋السلام علیک یا فاطمه الزهرا💔💔 🕊🌹گریه‌های سردار شهید در جلسه توجیهی کربلای4 ☘اوایل دی 65 در گمرک خرمشهر، مقر لشکر8نجف‌اشرف ✅پیش از صحبت‌های شهید کاظمی، یکی از 🎤مداحان ذکر مصیبتی داشته و احمد کاظمی هم به نوعی دنباله آن ذکر را گرفته و با چشمانی گریان وارد بحث می‌شود.😭😭 🌺عشق این مردان خدا رو در چهره ها و گریه هایشان به حضرت زهرا سلام الله علیها ببینید🌷🌷 @ayatollah_haqshenas
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌷« عبور » خاطره ای زیبا از کودکی یکی از سرداران شهید🌹🕊 ☘او داشت⚽️ گل آخر رو میزد که ناگهان مادرش اوراصدازدو... @ayatollah_haqshenas
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 🎤خبرنگار بود وقتی رفت جبهه ،واحد شناسایی سپاه و راه انداخت... ♦️غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری، نابغه جنگ شناخته شد. 👆 روایت اولین دیدار و آشنایی حضرت آقا با حسن باقری @ayatollah_haqshenas
🔴 حاج احمد متوسلیان: اسرائیل را به سقوط مى‏‌کشانیم 🔻روزى را نزدیک خواهیم کرد که اسرائیل چنان بترسد و در فکر این باشد که مبادا از لوله سلاحمان، به جاى گلوله، پاسدار بیرون بیاید. باشد که ما شبانگاهان بر سرشان بریزیم؛ همچون عقابان تیزپروازى که شب و روز برایشان معنا ندارد و باشد 🔻آنجایى به هم برسیم که با گرفتن هزاران اسیر از صهیونیست‏‌ها به جهانیان ثابت کنیم که ما به اتکا به سلاح ایمان‏مان مى‏‌جنگیم؛ نه به اتکاى هواپیما، نه با موشک‏‌هاى سام، نه با تانک، نه با توپ، نه با تانک ، نه باتوپ ، نه با آتش ❣❣❣❣❣ @ayatollah_haqshenas