هدایت شده از نکا-روابط عمومی تبلیغات اسلامی
مراسم گرامیداشت رحلت امام خمینی(ره)وقیام خونین ۱۵ خرداد
درحرم شهدای گمنام نکا
#هیئترزمندگاناسلاموتولیتحرمشهدایگمنامشهرستاننکا
هدایت شده از نکا-روابط عمومی تبلیغات اسلامی
مسجد امام خمینی(ره) شهرستان نکا برگزار می کند:
مسابقه شماره 34
سوالات از متن وصیت نامه امام خمینی(ره) می باشد
جایزه: سه کارت هدیه ۴۰۰٫۰۰۰ریالی
جهت مشاهده و پاسخ به سوالات ، لینک زیر را لمس کنید
http://scanf.ir/g/?q=91
این فرم درتاریخ ۱۶ خرداد ۹۹ ساعت ۲۰ منقضی میشود.
توجه : جهت مشاهده اسامی برندگان هرشب عضو کانال زیر شوید
@masjed_khane
روابط عمومی تبلیغات اسلامی نکا
🆔 @ido_neka سروش وایتا
instagram.com/nehzat_neka اینستاگرام
هدایت شده از محمد رضا ابراهیمی
برگزاری جلسه ستاد سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره) و شهدای ۱۵ خرداد با حضور حجت الاسلام ریاحی سرپرست نمایندگی کیاسر و مسؤلین بخش چهاردانگه شهر کیاسر در دفتر امام جمعه
از آنجایی که مجالس بزرگداشت مقام شامخ حضرت امام راحل ره فقط در مناطق سفید که از قبل اعلام گردیدند، برگزار میگردد؛ تصمیم بر آن شد با تهیه و نصب پوستر، بنر و پرچم در فضای شهر و محیط ادارات با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی کیاسر و شهرداری کیاسر ، محبت و ارادت خود را به مقام معمار کبیر انقلاب و شهدای گرانقدر ۱۵ خرداد ابراز نمایند.
همچنین به این مناسبت با همکاری امام جمعه، سپاه و مسئولین محترم بخش چهاردانگه طبخ و توزیع هزار پورس غذای گرم به نیت حضرت امام ره و شهدای حماسه ۱۵ خرداد ۴۲ در دستور کار قرار گرفت
روابط عمومی تبلیغات اسلامی شهر کیاسر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از یادگاران قیام خونین پانزدهمخرداد تجلیل شد
در پنجاه و هفتمین سالگرد قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و آغاز نهضت اسلامی، طی مراسمی در شهرستان پیشوا، با حضور حجت الاسلام والمسلمین محمد قمی، رئیس سازمان تبلیغات اسلامی از پیشگامان جهاد و شهادت و شاهدان عینی واقعه تیرباران پل باقرآباد پیشوا تجلیل به عمل آمد.
https://eitaa.com/tebyanmazand
✳ من به شما کمک میکنم تا خدا هم به من کمک کند!
📌 سرایدار مدرسهای که #شهید_عباس_بابایی در آن درس میخواند میگوید: کمردرد داشتم و نمیتوانستم کار مدرسه را خوب انجام دهم. مدیر مدرسه به من گفت: اگر اوضاعت همیشه این باشد، باید بروی بیرون. اگر من را بیرون میکردند، خیلی اوضاع زندگیام بدتر میشد. آن شب همهاش در این فکر بودم که اگر من را بیرون بیندازند، چه خاکی توی سرم کنم؟
فردا صبح که رفتم مدرسه، دیدم حیاط و کلاسها عین دسته گل شده و منبع آب هم پر است. از عیالم که برنمیآمد؛ چون توان این همه کار را نداشت. نفهمیدم کار کی بوده. فردا هم این قضیه تکرار شد. شب بعد نخوابیدم تا از قضیه سردربیاورم. صبح، یک پسربچه از دیوار پرید پایین و یکراست رفت سراغ جارو و خاکانداز. شناختمش. از بچههای مدرسهی خودمان بود. مرا که دید، ایستاد. سرش را پایین انداخت. با بغضی که در گلویم نشسته بود، گفتم: «پسرم! کی هستی؟» گفت: «عباس بابایی.» گفتم: «چرا این کارها را میکنی؟» گفت: «من به شما کمک میکنم تا خدا هم به من کمک کند.»
📚 برگرفته از کتاب «ظرافتهای اخلاقی شهدا»
❤ #مثل_شهدا_زندگی_کنیم
https://eitaa.com/tebyanmazand