eitaa logo
کانال رسمی سازمان دارالقرآن الکریم
17.9هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.1هزار ویدیو
45 فایل
کانال رسمی و اطلاع رسانی سازمان دارالقرآن الکریم پایگاه اطلاع رسانی: www.telavat.ir شماره تماس سازمان: ۰۲۱۶۶۹۵۶۱۱۰ آدرس: تهران.خیابان حافظ.پایین تر از طالقانی.خیابان رشت.شماره ۳۹
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸🔶 صفحه 464 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
4_5825768647603258533.mp3
1.05M
🔸🔶 قرائت صفحه 464 قرآن کریم 👇👇👇 ✅ @telaavat
🗓 تقویم روز 👇👇👇 🔸 پنجشنبه 🔸 ۲۸ تیر سال ۱۳۹۷ هجری خورشیدی 🔸 ۵ ذالقعده سال ۱۴۳۹ هجری قمری 🔸 ۱۹ جولای سال ۲۰۱۸ میلادی ذکر روز: ۱۰۰ مرتبه «لا اله الا الله الملک الحق المبین» 🗒 مناسبت‌ها: 🔻درگذشت استاد "سید محمدتقی مدرس رضوی" پژوهشگر (1365 ش) 🔻عملیات نامنظم فتح 8 در شمال موصل در عمق خاک دشمن توسط سپاه (1366 ش) 🔻ارتحال عالم آگاه و روحانی مبارز آیت‌الله "محمدحسین کاشف الغطاء" (1334 ش) 🔻درگذشت استاد "جلال‌الدین همایی" ادیب برجسته معاصر (1359 ش) 🔻درگذشت خسرو شکیبایی، بازیگر سینما و تلویزیون (1387 ش) 🔻شهادت شهید وحید رضائی طالبی (1366 ش) 🔻مسافرت حج برای ایرانیان با گذرنامه بین‌المللی ممنوع شد (1352 ش) 🔻تجدید بنای خانه کعبه توسط "خلیل‌الرحمن حضرت ابراهیم (ع)" به امر پروردگار 🔻وفات "سید بن طاووس" عالم و محدث عالی‌قدر شیعه (664 ق) 🔻درگذشت "ابن هِشام" فقیه و نحوی بزرگ عرب (761 ق) 🔻شکست چین در جریان جنگ با انگلستان موسوم به جنگ تریاک (1842 م) 🔻روز استقلال "کویت" از استعمار انگلستان (1961 م) 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌹امام #على عليه السلام: برترين ادب آن است كه انسان در حدّ خود بماند و از اندازه خويش تجاوز نكند. 📚 غررالحكم ،حدیث3241 👇👇👇 ✅ @telaavat
🔻🔻 🌸 اعوذ بالله من الشیطان الرجیم🌸 🔷 بسْمِ اللَّه الْرَّحْمَنِ الْرَّحِيمِ 🔷 🗯 فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ شَهْرَيْنِ مُتَتَابِعَيْنِ مِن قَبْلِ أَن يَتَمَآسَّا فَمَن لَّمْ يَسْتَطِعْ فَإِطْعَامُ سِتِّينَ مِسْكِيناً ذَلِكَ لِتُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ(40) 🍁جزء 28 سوره مجادلة🍂 🌺ترجمه 🌺 💭 پس كسى كه (بردهاى براى آزاد كردن) نیافت، باید قبل از آمیزش با همسر، دو ماه پى در پى روزه بگیرد و كسى كه نمىتواند باید شصت مسكین را طعام دهد. این براى آن است كه به خدا و رسولش ایمان آورید و این قوانین الهى است و براى كافران (كه اهل عمل به احكام الهى نیستند)، عذابى دردناك است. ⚡️نکته ها⚡️ در قرآن بیش از ده مرتبه كلمهى «حدود» بكار رفته است كه اكثر آنها مربوط به حقوق خانواده مىباشد. كسىكه بردهاى براى آزاد كردن نیافت، باید دو ماه پى در پى روزه بگیرد. بر اساس روایات، اگر كسى 31 روز آن را پشت سر هم روزه گرفت، مىتواند باقى روزهها را به صورت متفرقه بگیرد. و این خود تسهیلى است كه از طریق اهل بیت وارد شده است. تكرار جمله «قبل ان یتماسا» در این دو آیه، نشان آن است كه قبل از پرداخت جریمه، تماس با همسر ممنوع است. 🔢پيام ها 🔢 1⃣ دین جهانى باید قوانینش قابل تطبیق با هر زمانى باشد، تا مردم در بن بست قرار نگیرند. گاهى برده نیست، «فمن لم یجد» و گاهى امكان روزه گرفتن نیست. «فمن لم یستطع» 2⃣ جرائم اسلامى، انواع بركات را براى جامعه در بر دارد: بردگان را آزاد مىسازد. «فتحریر رقبة» با روزه گرفتن، افراد را صبور و مقاوم مىكند. «فصیام شهرین متتابعین» با اطعام، گرسنگان را سیر مىكند. «فاطعام ستین مسكینا» 3⃣ جریمه باید متنوع و درجهبندى داشته باشد و شرایط زمانى و مكانى و توان افراد در نظر گرفته شود. «فتحریر رقبة... فمن لمیجد... فمن لم یستطع» 4⃣ احكام الهى تخفیف بردار هست، ولى تعطیل بردار نیست. «فمن لم یجد... فمن لم یستطع...» 5⃣ در مجازات و جرایم الهى، از اموال یا توان بدنى شما كاسته مىشود ولى در عوض به ایمانتان افزوده مىشود. «فتحریر رقبة... صیام شهرین... اطعام ستین... ذلك لتؤمنوا» 6⃣ فلسفه جرایم و كیفرها را روشن كنید تا مردم با دلگرمى آنها را بپذیرند. «فتحریر رقبة... ذلك لتؤمنوا» 7⃣ عمل نكردن به حدود الهى وبی اعتنایى به آن، كفر است. «تلك حدود اللّه و للكافرین» 👇👇👇 ✅ @telaavat
پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: ميت در قبر مانند كسی است كه در دريا غرق شده باشد، هرچه را ديد چنگ به آن ميزند، كه شايد نجات يابد. و منتظر دعای كسی است كه به او دعا كند. از فرزند و پدر و برادر خويش. و از دعای زندگان نورهايی مانند كوهها داخل قبور اموات ميشود. و اين مثل هديه است كه زندگان از برای يكديگر ميفرستند. پس چون كسی از برای ميتی استغفاری يا دعايی كرد، فرشته‌ای آن را بر طبقی ميگذارد و از برای ميت ميبرد و ميگويد: اين هديه‌ای است كه فلان برادرت يا فلان خويشت برای تو فرستاده است و آن ميت به اين سبب شاد و خوشحال ميشود. 📚 احياءالعلوم 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌷 آیت الله بهجت(ره) : ☘ اگر کسی اهلیت داشته باشد ، یعنی طالب معرفت باشد و در طلب ، جدیت و خلوص داشته باشد ، در و دیوار به اذن الله معلّمش خواهند بود. 📙 درمحضربهجت،ج۱،ص۲۲ 👇👇👇 ✅ @telaavat
#یک_آیه_تدبر #آیه_نبوت 📖 آیه 26 از سوره مبارکه حدید 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌷من زنده ام🌷 بعد از اینکه حالش بهتر و کمی روبه راه شد از آنجا که با کارکنان بیمارستان ایاغ شده بود، دیگر از بیمارستان جدا نشد. بیمارستان محل کار و خانه ی دومش شده بود. انگار زمانی که بیمارستان بود کارکنان بیمارستان برایش حکم خانواده اش را پیدا کرده بودند. گاهی صندلی اش را جلوی در ورودی بیمارستان می گذاشت و برای کارکنان شعر حافظ و مولانا می خواند و گاهی هم مشغول کاشتن گل و آبیاری درختان و گیاهان بیمارستان بود. ما هم از کنار بیمارستان که رد می شدیم برایش دست تکان می دادیم. آقا به بچه ها گفته بود وقت مدرسه کسی سر کار نرود اما تابستان هرکس می خواهد می تواند برود کار کند و خرج زمستانش را در بیاورد. رحمان با آن همه تنبیه غیر منصفانه مثل خروس جنگی شده بود و با همه کشتی می گرفت. استعداد بی نظیری در شعر و ادبیات داشت. بعد از سیکل( نهم دبیرستان) وارد رشته ی ادبیات شد. با هر نوع شعری آشنا بود. شعر قدیم و شعرهای مقبول خودش، بند تنبونی و نوحه. صدای خوبی هم داشت و حنجره طلایی فامیل و محله بود. همه نوغ شعری می خواند . با هر سازی هم آواز بود. آنقدر صدایش گرم بود که گاهی در مراسم عزا از خودش شعر و قافیه در می آورد و همه را می گریاند. در جشن ها مجلس دار می شد و همه را می خنداند. اصلا چشم هاش حس و حال خاصی داشت. در ایام عاشورا که همیشه در خانه ی بی بی روضه ی امام حسین برپا بود. یادم می آید یکی از شب های دهه ی عاشورا که نوحه خوان دیر کرده بود، مردم منتظر بودند و بی بی هم شدیدا کلافه شده بود میکروفن بیکار یک گوشه افتاده بود، یک باره دیدیم رحمان پشت میکروفن دم گرفته و با سوز و گداز دشتی می خواند: ابن سعد لیئم افتاد تو حلیم یزید آمد درش آورد نشاندش رو گلیم... مردم هم گرم و محکم به سینه می زدند و با او هم صدا شده بودند. هیچکس متوجه نشد رحمان شعر این ملودی سوزناک را فی البداهه از خودش ساخته. تا مداح بیاید کلی مجلس را گرم کرده بود ولی آقا که متوجه نوحه ی پرت و پلای رحمان شد، به خاطر این مجلس گرمی و این نوع نوحه سرایی به شدت با او برخورد کرد. سال بعد، پس از تلخی هایی که آن سال برای خانواده ی ما داشت، عروسی فاطمه شور و شوق عجیبی در خانه ایجاد کرد. حال و هوای خانه عوض شد عبدالله همکلاسی و دوست کریم داماد خانواده ی ما شد. تا زمانی که آنها ازدواج نکرده بودند حس نمی کردم عبدالله برادرم نیست; چون همیشه با ما زندگی می کرد و در غم و شادی هایمان شریک بود. فضای پر شور و نشاط عروسی توانست چهره های مغموم و در هم رفته ی خانواده را باز کند. اگرچه اختلاف سنی من و فاطمه ده سال بود اما به او انس داشتم و این عروسی برایم به معنای فراق و جدایی از فاطمه بود. بعد از عروسی آنها برای این فراق راه حلی یافتیم; من و احمد و علی هر روز از راه مدرسه به منزل خواهرم می رفتیم و فاطمه با بیسکویت و چای شیرین مثل همیشه خستگی و تنهایی ما را می تکاند. آقا برای حمید که دوسالش بود کالسکه خریده بود. هنوز بعضی مادرها بچهایشان را در ننو می گذاشتند و خانواده ها آنقدر پرجمعیت بودند که مادرها نیازی به بردن بچه هایشان به بیرون از خانه نداشتند. همیشه کسی بود که از بچه نگهداری کند; تازه اگر در خانه هم کسی نبود آنقدر محله پر از خاله بود که هیچ نوزادی تنها نمی ماند. به محض اینکه بچه نوپا می شد و راه می رفت دیگه نیازی به دایه نداشت.آن زمان کالسکه یک کالای مدرن بود که حالا وارد خانه ی ما شده بود; کالایی که برای ما در ردیف اسباب بازی ها قرار داشت. یک روز تصمیم گرفتیم حمید را توی کالسکه بگذاریم و با احمد و علی، چهار نفری میمهان آبجی فاطمه شویم. روپوش مدرسه را عوض کردیم و لباس میهمانی پوشیدیم و کالسکه را راه انداختیم. برای اینکه مدت بیشتری کالسکه دستمان باشد مسیرمان را عوض کردیم و از راه نخلستان رفتیم. کالسکه را نوبتی می راندیم. بعضی وقت ها دنده چهار میزدیم. و یادمان می رفت حمید داخل کالسکه است. ناگهان در حالی که احمد کالسکه را می راند; چند تا از بچه های نخلستان، پا برهنه ، با چوب و چماق به ما حمله ور شدند. من و علی را از پشت گرفتند و سخت زدند. ما هم کتک می خوردیم و هم کتک می زدیم اما زور آنها بیشتر از ما بود. ادامه دارد...✒️ 👇👇👇 ✅ @telaavat
🌙🔴🌍کل الخیر فی باب الحسین 🌹شب جمعه، شب زیارتی حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام است. از توفیق زیارت آن بزرگوار محروم نمانیم. ۩صَلَّی اللّهُ عَلَیْکَ یَا اَبَاعَبْدِاللّه۩ 👇👇👇 ✅ @telaavat