درد، علاوه بر دارو، به امید هم نیاز دارد. به امیدی که شاید از نگاه مادرانه پرستاری یا لبخند پدرانه پزشکی منتشر میشود، میآید و میآید میآید تا برسد به جریان درد جاری در رگهای بیمار و پخش بشود در تمام سلولهای خسته و بیطاقتش روی تخت بیمارستان. فکرش را بکن! فکرش را بکن که همه این امیدها را جمع کنند در یک بانک و هر بیماری که دلش تنگ شد برای زندگی یا هوای کوچه و خیابان بارانی به سرش افتاد، دست ببرد و از آن بانک امید، کمی روحیه و انگیزه وام بگیرد، بدون ضامن و معرف. بدون آنکه اشک توی چشمهایش جمع شود و حسرت، قاب نگاهش را بارانی کند...
خیلی خوب میشود مگرنه؟! خیلی خوبتر میشود اگر همه ما حسابی در آن بانک امید باز کنیم و هرچه امید و زندگی میتوانیم را با صدایمان کنار بگذاریم تا هر بیماری که دلش تنگ شد برای زندگی، یا هوای کوچه و خیابان بارانی به سرش افتاد، دست ببرد و... هم خیلی هم راحت است، هر قطعه برگزیده از کتاب خوبی که میشناسید را بخوانید و صدایتان را به «بانک امید» بسپارید. اگر کتابی در نظر ندارید، ما اینجا، لیستی از کتابهای خوب را به شما معرفی میکنیم، قطعهای از انتخابتان را بخوانید و صدایتان را به شناسه ما
@telavat_aramesh
در همه پیام رسانها، ارسال کنید. تعداد حساب، محدودیتی ندارد و شما میتوانید هرچندتا فایل صوتی که میخواهید برای بانک امید بفرستید. بانك اميد، در اختيار همه بيمارانی كه در بيمارستانها و مراكز درمانی و حتی خانه، بستری يا قرنطينه هستند، قرار ميگيرد و صدای شما گرمابخش دوره درمان آنها میشود.
#کلمه_کتاب_کرونا
#بانک_امید