🔸 #هویت_اسلامی_تاجیکها
یکی از مهمترین مسائل پس از #استقلال تاجیکستان و درواقع تمام جمهوریهای آسیای مرکزی، بحران هویت بود. در دوران اتحاد جماهیر شوروی تلاشهای بسیاری برای کمرنگ ساختن مولفههای هویتی قومی- مذهبی جمهوریها و جایگزینی آن با هویت ملی شوروی صورت گرفته بود.
سنتها و فرهنگهای روسی از این پس نمود بیشتری در زندگی روزمره مردم این منطقه داشتند و نسلهای جدیدتر دانش و گرایش بیشتری به روسیه در مقابل اجداد و نیاکان خود داشتند. بهویژه در زمینه مذهب که ریشهای عمیق و هزاران ساله در ماوراءالنهر داشت و اینک بهدلیل محدودیتهای اعمال شده توسط کمونیستها در شرف فراموشی بود.
البته باصرف نظر از محدودیتهای «سخت» اعمال شده در قبال مردم این مناطق همچون تخریب مساجد، زندانیکردن، تبعید و قتل چهرههای تاثیرگذار و جریانسازِ فرهنگی و مذهبی جمهوریها، اعمال قوانین محدودکننده در زمینه آموزش و مشارکت در امور فرهنگی-مذهبی و ...، مولفههای نرم قدرت شوروی تاثیر بیشتری بر مردم این منطقه داشت.
تقریبا عمده روشنفکران تاجیک که نمادهایی از مدرنیته را از نزدیک مشاهده کردند در مسکو و سنتپترزبورگ تحصیل کرده بودند. ساختار روشنفکری و ظهور نخبگان تحصیلکرده جدید در تاجیکستان نیز با مدیریت روسها در دوره اتحاد جماهیر شوروی شکل یافته بود.
علاوه بر این تبلیغات آن زمان رهبران کمونیست برای قرار دادن شوروی بهعنوان یک ابرقدرت جهانی و برابری استراتژیک آن با ایالات متحده آمریکا، ترویج و تبلیغ نمادهای پیشرفت و توسعه شوروی همچون تسلیحات مدرن، موشکها دوربرد و صنایع فضایی که در گوشه و کنار شهرهای آن زمان یافت میشد نیز برای مردم جمهوریهای کوچک آسیای مرکزی، ازجمله تاجیکستان جذابیت داشتند.
امروزه نیز حتی با تشدید بحران هویت و ضعفهای ساختاری دولتهای مستقل شکل گرفته بسیاری از مردم این مناطق جلوههایی از شکوه و برازندگی ملی دوره شوروی را آرزو میکنند.
در نخستین روزهای پس از استقلال و ظهور ثبات نسبی در تاجیکستان با سپری شدن جنگ داخلی و به نتیجه رسیدن فرایند صلح میان گروههای اپوزوسیون و دولت رحماناف، کم کم بحران هویتی جلوههای بیشتری به خود دید.
دولت تاجیکستان در تلاش بود تا هویت نوینی را در تاجیکستان بر مبنای مولفههای غیرمذهبی و با اتکاء به ملیگرایی شکل دهد. نخستین و مهمترین ابزاری که رحمان به آن متوسل شد تاریخ بود.
سلسله سامانیان که در مناطقی از تاجیکستان کنونی مستقر بودند مبنای این دیدگاه تاریخی دولت تاجیکستان قرار گرفت. دولت تاجیکستان از این پس اهتمام ویژهای به ملی کردن این نمادهای تاریخی صورت دادند که از جمله آنها میتوان به نامیدن پول ملی کشور به نام سامانی و ساخت نمادهای تاریخی و مجسمههای گوناگون از شخصیتهای تاریخی ایران باستان در گوشه کنار شهر دوشنبه اشاره کرد.
حتی خود امامعلی رحمان اقدام به نگارش کتابی با عنوان «تاجیکان در آئینه تاریخ: از آریان تا سامانیان» نموده و آموزش آن در مدارس تاجیکستان اجباری شد.
در کنار این اقدامات، در راستای سیاستهای دوره شوروی، دولت تاجیکستان تلاشهای زیادی را نیز برای از میان برداشتن مولفههای اسلامی از هویت مردم این کشور صورت داده است. البته توجیه دولت مقابله با اسلام سنتی تاجیک بوده و مدعی از میان برداشتن مولفههای خارجی اسلام است.
اما به رغم تمام این تلاشها، از میان برداشتن مولفههای اسلامی هویت تاجیکها صورت نگرفته است. چه بسا بحران هویتی بهوجود آمده در این کشور در نتیجه قرار دادن مبنای سکولار برای دولت، ملت و هویت تاجیکها هصورت گرفته است. اما بهرغم تمامی این تلاشها، حضور و نفوذ اسلام در لایههای عمیق و درونی هویت تاجیکها موجب شده با فرایند تقابلی صورت گرفته، این هویت به نوعی تحکیم و تثبیت هم شود تا حدی که بعضا دولت هم مجبور میشود خود را سردمدار و پیشقراول اسلام در کشور جلوه دهد.
در جامعه امروزِ تاجیکستان که نظامی فاقد قانونمداری و مستبد، با فساد ساختاری گسترده وجود دارد، اسلام به تاجیکها کمک میکند تا زندگی روزمره و معیارهای اخلاقی خود را با آن تنظیم نمایند. درحالیکه کشور مملو از ارتشاء شده و بیعدالتی در نظام مالکیت حاکم است، اخلاق اسلامی مقاومت میکند. مقررات اسلامی ازجمله زکات به فقرا و مستمندان یاری میرساند.
علاوه بر این، اسلام در طول بحرانهای گوناگون تاجیکها از حمله مغول تا فشارها و جنگها دوره روسیه تزاری و خفقان کمونیستی و دوران جنگ داخلی، مامن و پناهگاهی برای حفظ مردم این کشور بوده است. بهویژه ماهیت تصوفگونه اسلامِ تاجیکها که نقش موثرتری در این راستا ایفا نموده است.
وستانیوز(فراخط)
🔸هویت اسلامی تاجیکهای تاجیکستان
یکی از مهمترین مسائل پس از #استقلال تاجیکستان و درواقع تمام جمهوریهای آسیای مرکزی، بحران هویت بود. در دوران اتحاد جماهیر شوروی تلاشهای بسیاری برای کمرنگ ساختن مولفههای هویتی قومی- مذهبی جمهوریها و جایگزینی آن با هویت ملی شوروی صورت گرفته بود.
سنتها و فرهنگهای روسی از این پس نمود بیشتری در زندگی روزمره مردم این منطقه داشتند و نسلهای جدیدتر دانش و گرایش بیشتری به روسیه در مقابل اجداد و نیاکان خود داشتند. بهویژه در زمینه مذهب که ریشهای عمیق و هزاران ساله در ماوراءالنهر داشت و اینک بهدلیل محدودیتهای اعمال شده توسط کمونیستها در شرف فراموشی بود.
البته باصرف نظر از محدودیتهای «سخت» اعمال شده در قبال مردم این مناطق همچون تخریب مساجد، زندانیکردن، تبعید و قتل چهرههای تاثیرگذار و جریانسازِ فرهنگی و مذهبی جمهوریها، اعمال قوانین محدودکننده در زمینه آموزش و مشارکت در امور فرهنگی-مذهبی و ...، مولفههای نرم قدرت شوروی تاثیر بیشتری بر مردم این منطقه داشت.
تقریبا عمده روشنفکران تاجیک که نمادهایی از مدرنیته را از نزدیک مشاهده کردند در مسکو و سنتپترزبورگ تحصیل کرده بودند. ساختار روشنفکری و ظهور نخبگان تحصیلکرده جدید در تاجیکستان نیز با مدیریت روسها در دوره اتحاد جماهیر شوروی شکل یافته بود.
علاوه بر این تبلیغات آن زمان رهبران کمونیست برای قرار دادن شوروی بهعنوان یک ابرقدرت جهانی و برابری استراتژیک آن با ایالات متحده آمریکا، ترویج و تبلیغ نمادهای پیشرفت و توسعه شوروی همچون تسلیحات مدرن، موشکها دوربرد و صنایع فضایی که در گوشه و کنار شهرهای آن زمان یافت میشد نیز برای مردم جمهوریهای کوچک آسیای مرکزی، ازجمله تاجیکستان جذابیت داشتند.
امروزه نیز حتی با تشدید بحران هویت و ضعفهای ساختاری دولتهای مستقل شکل گرفته بسیاری از مردم این مناطق جلوههایی از شکوه و برازندگی ملی دوره شوروی را آرزو میکنند.
در نخستین روزهای پس از استقلال و ظهور ثبات نسبی در تاجیکستان با سپری شدن جنگ داخلی و به نتیجه رسیدن فرایند صلح میان گروههای اپوزوسیون و دولت رحماناف، کم کم بحران هویتی جلوههای بیشتری به خود دید.
دولت تاجیکستان در تلاش بود تا هویت نوینی را در تاجیکستان بر مبنای مولفههای غیرمذهبی و با اتکاء به ملیگرایی شکل دهد. نخستین و مهمترین ابزاری که رحمان به آن متوسل شد تاریخ بود.
سلسله سامانیان که در مناطقی از تاجیکستان کنونی مستقر بودند مبنای این دیدگاه تاریخی دولت تاجیکستان قرار گرفت. دولت تاجیکستان از این پس اهتمام ویژهای به ملی کردن این نمادهای تاریخی صورت دادند که از جمله آنها میتوان به نامیدن پول ملی کشور به نام سامانی و ساخت نمادهای تاریخی و مجسمههای گوناگون از شخصیتهای تاریخی ایران باستان در گوشه کنار شهر دوشنبه اشاره کرد.
حتی خود امامعلی رحمان اقدام به نگارش کتابی با عنوان «تاجیکان در آئینه تاریخ: از آریان تا سامانیان» نموده و آموزش آن در مدارس تاجیکستان اجباری شد.
در کنار این اقدامات، در راستای سیاستهای دوره شوروی، دولت تاجیکستان تلاشهای زیادی را نیز برای از میان برداشتن مولفههای اسلامی از هویت مردم این کشور صورت داده است. البته توجیه دولت مقابله با اسلام سنتی تاجیک بوده و مدعی از میان برداشتن مولفههای خارجی اسلام است.
اما به رغم تمام این تلاشها، از میان برداشتن مولفههای اسلامی هویت تاجیکها صورت نگرفته است. چه بسا بحران هویتی بهوجود آمده در این کشور در نتیجه قرار دادن مبنای سکولار برای دولت، ملت و هویت تاجیکها هصورت گرفته است. اما بهرغم تمامی این تلاشها، حضور و نفوذ اسلام در لایههای عمیق و درونی هویت تاجیکها موجب شده با فرایند تقابلی صورت گرفته، این هویت به نوعی تحکیم و تثبیت هم شود تا حدی که بعضا دولت هم مجبور میشود خود را سردمدار و پیشقراول اسلام در کشور جلوه دهد.
در جامعه امروزِ تاجیکستان که نظامی فاقد قانونمداری و مستبد، با فساد ساختاری گسترده وجود دارد، اسلام به تاجیکها کمک میکند تا زندگی روزمره و معیارهای اخلاقی خود را با آن تنظیم نمایند. درحالیکه کشور مملو از ارتشاء شده و بیعدالتی در نظام مالکیت حاکم است، اخلاق اسلامی مقاومت میکند. مقررات اسلامی ازجمله زکات به فقرا و مستمندان یاری میرساند.
علاوه بر این، اسلام در طول بحرانهای گوناگون تاجیکها از حمله مغول تا فشارها و جنگها دوره روسیه تزاری و خفقان کمونیستی و دوران جنگ داخلی، مامن و پناهگاهی برای حفظ مردم این کشور بوده است. بهویژه ماهیت تصوفگونه اسلامِ تاجیکها که نقش موثرتری در این راستا ایفا نموده است
وستانیوز(فراخط)