eitaa logo
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
236 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
1.5هزار ویدیو
15 فایل
بسم رب حریم حرم]•🕊🥀 شھادت🕊 آغاز خوشبختے است خوشبختے‌اۍ‌ڪہ‌پایانے ندارد شہید ڪہ بشوے! خوشبختِ ابدے میشوے🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اندڪۍزما♥↶ @Companiono ⊰نا‌شنآسمـوטּ https://harfeto.timefriend.net/16468027837062 کپی حلال💫
مشاهده در ایتا
دانلود
آیه‌ی‌۱۰۶سوره‌ی‌یوسف 📌و اکثر خلق به خدا ایمان نمی‌آورند مگر آنکه مشرک باشند (و جز خدا امور دیگر را نیز مؤثر در انتظام عالم دانند) 🌻🖇 ʝơıŋ➘ |🌷@testimonial
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ بعضی وقتاعادت‌ڪردن‌چیزِ‌بدیہ.. مثلاهمین‌ڪہ‌به‌نبودن‌امام‌زمان‹عجل الله›‌ عادت‌ڪنۍ‌،این‌یہ‌فاجعس..🚶‍♂ شیعہ‌بایددغدغہ‌مندِظھورباشہ، بایدتموم‌زندگیش‌رو،وقفِ‌امام‌زمانش‌ ڪنہ..(:🖐🏽'! ‌‌حواسـت‌باشہ‌مشتـۍ ✌️🏼 ‌‌‌❤ ʝơıŋ➘ |🌷@testimonial
⚠️ 👌برحذر باش از اینکه : ✔نـماز بخوانی ✔روزه بگیری ✔قـرآن بخوانی ✔نـماز شب بخوانی ✔صدقه وانفاق کنی ✔کارهای مردم را راه بیندازی اما یکی دیگه بیاد با خیال راحت نیکی ها و حسنات تو را بردارد ! ❌ اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋 ʝơıŋ➘ |🌷@testimonial
🌱‏توبیا‌وبرآورده‌شو، بھ‌جاۍ‌تمام‌آرزوهایمـ... ...🦋
[♥️🌸] ✨ "اَللھمَّ اشْغلْنا بِذِکرِك" "خدایا!♥️ قلبم‌ را به تسبیح‌ یادت‌ گره بزن...!🦋🌿" ـ ـ ـ ـــــ𑁍ـــــ ـ ـ ـ
آن که چشمانش مرا تر کرد اندوه تو بود...
و برای خودم تا آخر عمر فقط تو را میخواهم ♥️ تنگ است دلم قوت فریاد کجایی اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب سلام الله علیها
📿🕊 (: شہآدټ حڪآیټ عآشقآنہ آنآنے اسټ ڪہ دآنستند دنیآجآے مآندن نیسټ بآید پروآز ڪرد ...🕊♥
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
|بسم‌رب‌الشُھدا‌والصدیقین| #سلام‌_بر_ابراهیم صفحھ ۱۲۱ منطقه مرزی خسروی قرار داشت. آن روز اتوبوس
|بسم‌رب‌الشُھدا‌والصدیقین| صفحھ ۱۲۲ نارنجک «علی مقدم» قبل از عمليات مطلع الفجر بود. جهت هماهنگی بهتر، بين فرماندهان سپاه و ارتش جلسه‌ای در محل گروه اندرزگو برگزار شد. من و ابراهيم و سه نفر از فرماندهان ارتش وسه نفر از فرماندهان سپاه در جلسه حضور داشتند. تعدادی از بچه‌ها هم در داخل حياط مشغول آموزش نظامی بودند. اواسط جلسه بود، همه مشغول صحبت بودند که ناگهان از پنجره اتاق يک نارنجک به داخل پرت شد! دقيقاً وسط اتاق افتاد. از ترس رنگم پريد. همينطور كه كنار اتاق نشسته بودم سرم را در بين دستانم قرار دادم و به سمت ديوار چمباتمه زدم! برای لحظاتی نَفس در سينه‌ام حبس شد! بقيه هم مانند من، هر يک به گوشه‌ای خزيدند. لحظات به سختی ميگذشت، اما صدای انفجار نيامد! خيلی آرام چشمانم را باز كردم. از لابه‌لای دستانم به وسط اتاق نگاه كردم. صحنه‌ای كه ميديدم باور کردنی نبود! آرام دستانم را از روی سرم برداشتم. سرم را بالا آوردم و با چشمانی كه از تعجب بزرگ شده بود گفتم: آقا ابرام...! بقيه هم يک يک از گوشه وكنار اتاق سرهايشان را بلند كردند. . . . زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی @testimonial
|بسم‌رب‌الشُھدا‌والصدیقین| صفحھ ۱۲۳ همه با رنگ پريده وسط اتاق را نگاه ميكردند. صحنه بسـيار عجيبی بود. در حالی كه همه ما به گوشه وكنار اتاق خزيده بوديم، ابراهيم روی نارنجک خوابيده بود! در همين حين مسئول آموزش وارد اتاق شد. با كلی معذرت خواهی گفت: خيلی شرمنده‌ام، اين نارنجک آموزشی بود، اشتباهی افتاد داخل اتاق! ابراهيم از روی نارنجک بلند شد، در حالی كه تا آن موقع كه سال اول جنگ بود، چنين اتفاقی برای هيچ يک از بچه‌ها نيفتاده بود. گوئی اين نارنجک آمده بود تا مردانگی ما را بسنجد. بعد از آن، ماجرای نارنجک، زبان به زبان بين بچه‌ها ميچرخيد. . . . زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی @testimonial
ذکر صالحین 🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷 ❤️حضرت سلیمان و مورچه عاشق روزی حضرت سلیمان مورچه‌‌ای را در پای کوهی دید که مشغول جابجا کردن خاکهای پایین کوه بود. از او پرسید: چرا این همه سختی را متحمل می‌‌شوی؟ مورچه گفت: معشوقم به من گفته اگر این کوه را جابجا کنی به وصال من خواهی رسید و من به عشق وصال او می‌‌خواهم این کوه را جابجا کنم. حضرت سلیمان فرمود: تو اگر عمر نوح هم داشته باشی نمی‌‌‌توانی این کار را انجام بدهی. مورچه گفت: تمام سعی‌‌ام را می‌‌کنم حضرت سلیمان که بسیار از همت و پشتکار مورچه خوشش آمده بود برای او کوه را جابجا کرد. مورچه رو به آسمان کرد و گفت: خدایی را شکر می‌‌گویم که در راه عشق، پیامبری را به خدمت موری در می‌‌آورد برای رسیدن به آرزوهایت سعی و تلاش کن پیامبری همیشه در همین نزدیکی است ! ‎‎‎‌ ‌‌‎‎‎‌‌‎ ‌‌‎‎‎‌ ‌‌‎‎‎‌‌‎ʝơıŋ➘ ┏⊰✾✿✾⊱━─–—━━┓ ❖ @rahianmontazer ┗━━——─━⊰✾✿✾⊱┛