🌹از منطقه که می آمد، با هم به دیدن فرزندان شهدا می رفتیم. به بچه ها می گفت: «منزل شهدا که هستیم، به من بابا نگین».
🌹عازم حج بود. از من خواست لیستی از بچه های شهدا بنویسم. آن را با خودش برد. در بازگشت برای همه شان سوغات خریده بود.
🌹به دیدنشان می رفتیم. یک یک آنها را نوازش می کرد و سوغاتشان را می داد. می گفت: «بزرگ ترین شادی من وقتییه که فرزند شهید و خوشحال می کنم».
"شهید محمد عبادتیان"
✍راوی: همسر شهید
#یادشھداباذڪرصلوات 🌷
#مدیون_خون_شهدا_هستیم
ʝơıŋ➘
|🌷@testimonial
~🕊
#روایت_عشق^'💜'^
رفته بود قبرستان بقیع. از حضرت زهرا(س) خواسته بود که وقتی شهید شد، مزارش مثل حضرتش بی نشان باشد.
دو سال بعد وقتی در عملیات والفجر هشت شهید شد. پیکرش در منطقه ماند. شهید خرازی فرستاد دنبالش. منطقه را آب گرفته بود. هر چه گشتند خبری نشد، باورش نشد. خودش هم آمد باز خبری نشد که نشد.
🌿همان قبرستان بقیع حاجتش بر آورده شده بود.
#شهید_علی_قوچانی♥️🕊
#مدیون_خون_شهدا_هستیم ‼️
#شهدا
کوچه هایمان را به نامشان کردیم
که هر گاه آدرس منزلمان را می دهیم بدانیم
از گذرگاه خون کدام شهید است که با آرامش به خانه میرسیم...
#مدیون_خون_شهدا_هستیم ‼️