دهه هشتادیایی هستیم که برامون
جوڪ میساختین!
ما یه جورایی صبورتریݩ نسل از آب
در اومدیم(:
ما تو خونوادههایی بزرگ شدیم با
بچههای خیلی کم، یا اصلا خیلیامون
طعم داشتن خواهر یا برادر و نچشیدیم
ماها به خاطر اختلاف نسلی با پدر و
مادرامون شب تا صبح اشک ریختیم
ما تو اوج جوونی و شیطنت و سنی که
اقتضاش تجربه کسب کردنه به کرونا
خوردیم و حبس شدیم تو خونه!
ما مجازی درس خوندیم درحالی که
کنکور واقعی جلومونه
ماها از دست دادن عمارها رو با چشم
دیدیم، ماها تو سن کم از دست دادن
امنیت و با نبود حاج قاسم درک کردیم
ماها تو سن کم برای مظلومیت و تنهایی
رهبرمون اشک ریختیم
ماها همون نسلی بودیم که برامون
جوڪ میساختید و مسخرهمون میکردید
:)...!
میدونی میخوام چی بگم؟
ماها تو بدترین شرایط قدکشیدیم
ولی نشکستیمッ
𝐉𝐨𝐢𝐧...➘
✨⃟🦋 @testimonial
نَحن الصامِدون .mp3
12.5M
قدم قدم رهایی قدس آرزوی ما . . !
@testimonial
hokme-jahad.mp3
12.08M
سردار به همراهیِ آن یار می آید...🌱!
@testimonial
وآوینے
روایتخواهدڪرد ؛
فتحنهاییقدسرا ..✌️🏽💚
𝐉𝐨𝐢𝐧...➘
✨⃟🦋 @banato_zahra ❅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼🎤ـــــــــــــــــــــ🎤🎼
*علۍ امروز سپاه
علوۍ میخواهد*
روزقـدس گـرامۍ باد
#روزقدس
به مناسبت #روز_قدس
#مرگ_بر_آمریکا #مرگ_بر_اسرائیل
مهمانی ِ ماه خدا ، همزاد فروردین شده
ماهی که با عشق و یقین و نور عطرآگین شده
ماهیکه اول رحمتودر نیمه خیر و برکت است
سرتاسرش آرامشو در روز قدسش حرکت است
گرچه عبادت باعث ِ آرامش و تلطیف ماست
غیر از نماز و روزه مان رزمندگی تکلیف ماست
وقت جهاد ِ غیرت و روشنگری تبیین شده
با مرکبی که از بصیرت عاشقانه زین شده
امسال روزقدس را،چون خشم طوفان میشویم
فریاد در دل مانده ی ، پیر جماران می شویم
خاک دوکوهه خورده ایم ارث از هویزه برده ایم
اروند سرخ فـکه ایم ، ما بی شلـمچه مردهایم
عهدیکه باخون بستهایم هرلحظهمحکم میشود
با خشم ما کاخ سفید ، روزی جهنم می شود
آه ای یهودی زادگان ای وحشیان بد صفت
در خانه هاتان بعداز این هرگز ندارید امنیت
زخمیم و همزاد جنون، ققنوس های آتشیم ...
ما خاک اسرائیل را آخر به توبره می کشیم
دورانتان سر آمده ، رو به افولید و سقوط
فرموده قرآن از شما..._آری( لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ )
حالا که آیین یهودی مملو از خولی شده !
خونخوردن وخونریختن تفریح معمولی شده !
چون حاج عماد مغنیه پا در دل خون میزنیم
صبحی نهچنداندورتر برقلب صهیون می زنیم
زخمی که برجا میگذارد شیعه زخمکاری است
امروز روز انتقام از شب ، در این بیداری است
شاید به قلب خود کمی تسکین آن غربت شدیم
با انتقام خون حاج قاسم کمی راحت شویم
با ذکر لعنت بر یزید بر شمر و شارون بیشتر
از کشته ها پشته بسازیم و تَلی از پا و سر
حتی نگاه چپ بر این ، جا طالعش ناکامی است
اینخطه که اُکرایننیست ،جمهوریاسلامیاست
« تا زندهایمرزمندهایم » سرزنده اما سینهچاک
مابا ولایت حل شدیم ازمرگ در راهش چهباک؟
ما بچه های کربلای پنج و صبح خیبریم ...
«انی اری الموتِ» حسین بن علی را از بریم
وقتش رسیده که تأسی بر ابو مهدی کنیم
با آفتاب انقلاب ، امروز هم عهدی کنیم
تا ذوالفقار ِ ارتش پیر خراسانی شدیم
هر یک برای خود بهحق قاسم سلیمانی شدیم
با نقطه زن ها از زمین ، از آسمان ها می خورید
یکی زدید آری چه باک ، فرداش دهتا می خورید
دارد به زودی می شود ، نَقل زمین و آسمان
نابودی قوم یهود ، تیتر خبرهای جهان ...
رعدیم و تل آویو را ، در نطفه ، آتش می زنیم
بعدش به امید خدا ، از ریشه شخمش می زنیم
باید که در میدان مین ، معبر دوباره وا کنیم
این بار اما روز ماست ، تا کربلا برپا کنیم
بایدکهرفتوسربهسر،لشکربهلشکر،صفبهصف
یک لشکر ازکربوبلا ، یک لشکر اما از نجف
امروز راه قدس از ، آزاد راه کربلاست
امروز لعنت بر یزید فریاد مرگ بر امریکاست
شاعر: #روح_الله_قناعتیان
@testimonial
معصومِ مردم هستیم
ولے در خفاے خویش درگیرِ...!
توبہ هاے مدام و ڪرر ⌍💔🌪⌌
-علیرضانورعلیپور
#روحاء
@testimonial
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
|بسمربالشُھداوالصدیقین| #سلام_بر_ابراهیم صفحھ ۱۱۰ دوست «مصطفی هرندی» خيلی بيتاب بود. نار
|بسمربالشُھداوالصدیقین|
#سلام_بر_ابراهیم
صفحھ ۱۱۱
بودند كه زنده نيستم.
حالت عجيبی داشتم. زير لب فقط می گفتم: يا صاحب الزمان(عج)ادركنی.
هوا تاريك شده بود. جوانی خوش سيما و نورانی بالای سرم آمد. چشمانم
را به سختی باز كردم.
مرا به آرامی بلند كرد. از ميدان مين خارج شد. در گوشه ای امن مرا روی
زمين گذاشت. آهسته و آرام.
من دردی حس نمی كردم! آن آقا کلی با من صحبت کرد.
بعد فرمودند: كسی می آيد و شما را نجات می دهد. او دوست ماست!
لحظاتی بعد ابراهيم آمد. با همان صلابت هميشگی.
مرا به دوش گرفت و حركت كرد. آن جمال نورانی ابراهيم را دوست خود
معرفی كرد. خوشا به حالش
اينها را ماشاالله نوشته بود. در دفتر خاطراتش از جبهه گيلان غرب.
٭٭٭
ماشاالله سال ها در منطقه حضور داشت. او از معلمين با اخلاص وباتقوای
گيلان غرب بود كه از روز آغاز جنگ تا روز پايانی جنگ شجاعانه در
جبهه ها و همه عمليات هاحضور داشت.
او پس از اتمام جنگ، در سانحه رانندگی به ياران شهيدش پيوست.
. . .
زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی
@testimonial
پـــلــاکـ خـــاکی🕊️
|بسمربالشُھداوالصدیقین| #سلام_بر_ابراهیم صفحھ ۱۱۱ بودند كه زنده نيستم. حالت عجيبی داشتم. زي
|بسمربالشُھداوالصدیقین|
#سلام_بر_ابراهیم
صفحھ ۱۱۲
گمنامی
«مصطفی هرندی»
قبل از اذان صبح برگشت. پيكر شهيد هم روی دوشش بود. خستگی در
چهرهاش موج ميزد.
صبح، برگه مرخصی را گرفت. بعد با پيكر شهيد حركت كرديم. ابراهيم
خسته بود و خوشحال.
می گفت: يك ماه قبل روی ارتفاعات بازيدراز عمليات داشتيم. فقط همين
شهيد جامانده بود. حالا بعد از آرامش منطقه، خدا لطف كرد و توانستيم او
را بياوريم.
خبر خيلی سريع رسيده بود تهران. همه منتظر پيكر شهيد بودند. روز بعد، از
ميدان خراسان تشييع با شكوهی برگزار شد.
ميخواستيم چند روزی تهران بمانيم، اما خبر رسيد عمليات ديگری در راه
است.
قرار شد فردا شب از مسجد حركت كنيم.
٭٭٭
با ابراهيم و چند نفر از رفقا جلوی مسجد ايستاديم. بعد از اتمام نماز بود.
مشغول صحبت و خنده بوديم.
پيرمردی جلو آمد. او را ميشناختم. پدر شهيد بود. همان كه ابراهيم، پسرش
را از بالای ارتفاعات آورده بود. سلام كرديم و جواب داد.
. . .
زندگینامه و خاطرات شهید ابراهیم هادی
@testimonial