۱۸ خرداد ۱۳۹۸
♦️#مرتبه_چهارم_ایمان♦️
«اللَّهُمَّ أَمْتِعْنَا بِأَسْمَاعِنَا وَ أَبْصَارِنَا وَ قُوَّتِنَا مَا أَحْیَیْتَنَا»
ای پروردگار؛ طوری شود که دست، چشم و قوه ی سامعه ی ما نورانی شود! تمام اعضا و جوارح من منور شود. این همان است که فرموده اند: مرتبه ی چهارم ایمان و سیرنهایی سالك وسائر إلى الله است که پروردگار، گوش او را در اثر متابعت و توجه به مقام اقدس حق، نورانی فرموده است. دستش نورانی می شود و دیگر مس اجنبیه نمی کند. چشمش نورانی می شود و دیگر مناظر محترمه را نمی بیند. گوشش نورانی می شود و دیگر غیبت و حرف های بیهوده را گوش نمی دهد.
«لَا تَجْعَلِ الدُّنْیَا أَکبَرَ هَمِّنَا وَ لَا مَبْلَغَ عِلْمِنَا وَ لَا تُسَلِّطْ عَلَیْنَا مَنْ لَا یَرْحَمُنَا بِرَحْمَتِک یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ»
پروردگارا طوری نشود که معادله به هم بخورد و دنیا در نظر من ارزش بیشتری پیدا کند! امیرالمؤمنین علم هم از باب اینکه (به در می گویم تا دیوار بشنود) به
حضرت امام حسن (ع) فرمود:
« لا تَكُنِ الدُّنيا أكبَرَ هَمِّكَ »؛
نکند معادله به هم بخورد! اگر معادله به هم بخورد، آن وقت غصه و غم بر قلبتان مسلط می شود و اضطرابات بردل شما حکومت خواهد کرد.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
منبع:
#مواعظ ج۴ ص۸۸
سلسله مباحث اخلاق مرحوم #آیت_الله_حق_شناس
🔺کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
۱۸ خرداد ۱۳۹۸
🔶 درد انسان
درد انسان چیست؟ اگر سر انسان درد بگیرد، این درد درد او از آن جهت که انسان است نیست، چون سر یک حیوان مثل گوسفند هم درد میگیرد. اینکه دست و پای انسان درد میگیرد، از نوع درد های حیوانی و عضوی و شخصی است. اما آنها که صحبت از "درد انسان" و "صاحب درد بودن انسان" میکنند، مقصودشان این نیست. آن دردی که ارزشِ ارزشها در انسان است، چیز دیگری است.
گروهی _مانند عرفای خودمان_ آن دردی که در انسان سراغ دارند و دائما آن را تقدیس میکنند، درد خداجویی است. میگویند این درد از مختصات انسان است و حتی انسان به این دلیل بر فرشته ترجیح دارد که فرشته بی درد است و انسان درد دارد.
طبق نظر اسلام، انسان یک حقیقتی است که نفخه الهی در او دمیده شده و از دنیای دیگری آمده است و با اشیائی که در طبیعت وجود دارد تجانس کامل ندارد.
انسان در این دنیا یک نوع احساس غربت و احساس بیگانگی و عدم تجانس با همه موجود های عالم میکند، چون همه فانی و متغیر و غیرقابل دلبستگی هستند ولی در انسان #دغدغه_جاودانگی وجود دارد.
این درد همان است که به عبادت و پرستش خدا و راز و نیاز و به خدا و به اصل خود نزدیک شدن میکشاند.
#انسان_کامل
#شهید_استاد_مطهری
🔺کانال تذکره الاولیاء
@tezkar
۱۸ خرداد ۱۳۹۸
* #نفس #شوال #رمضان
🔻بعد از ماه مبارک طبیعتا یک رجوع به نفسی اتفاق می افتد؛ منتهی رجوع به نفس هم سخت است؛ دانايي و پختگي ميخواهد.
گذشت، انزوا و اشتغال به اعمال صالح ميخواهد.
🔸نباید انسان خودش را از همه حيث رها كند. طرف در طول ماه مبارک، روزه ميگرفته، قرآن زياد ميخوانده، خوابش كم بوده، خوراكش همان افطار و سحر هم كم بوده و خيلي خوب پیش می رفته
🔹یک مرتبه حالا مثلا فرض كنيد كه اربعين تمام شد یا ماه رمضان تمام شد؛ ديگر روزه نميگيرد. قرآن هم نميخواند. خوراكش هم زياد ميشود. آن ساعات تنهايي و فراغت که داشته را هم ديگر مشغول به امور غیر عبادی می شود و ...
لذا يك مرتبه دچار مشكلات ميشود؛ این طور رجوع کردن به نفس خيليها را به خطر نزديك ميكند.
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔺شناسه رسمی نشر آثار حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری در شبکههای اجتماعی:
🔘 @nasery_ir
۱۸ خرداد ۱۳۹۸
قلب حرم خداست.mp3
4.94M
قلب حرم خداست
#آیت_الله_ناصری
کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
۱۹ خرداد ۱۳۹۸
#استاد_تحریری
شخصی میگفت: خدمت #آیت_الله_بهجت (رضوان الله علیه) رفته بودم و از ایشان دستور میخواستم.
ایشان فرمودند: استغفار کن. بعضی از چیزها هست که آدم میگوید: خود ما هم میدانستیم. مشکل همین است که ما تصوّر میکنیم میدانیم! ما در جهل مرکّب، غوطهور هستیم. کسانی که میدانند میگویند: نمیدانیم. ما که نمیدانیم، میگوییم: میدانیم.
آن شخص میگفت: ما با سستی با این فرمایش برخورد کردیم. شب خواب دیدم که در یک قلّه قرار گرفتهام و در حال پرت شدن هستم. گفتم از این فرمایش استفاده کنم. در خواب استغفارکردم، یک مرتبه من را گرفتند و روی زمین گذاشتند.
صبح خدمت ایشان آمدم و وقتی خواب را به ایشان گفتم، ایشان لبخند زدند که چنین تأثیراتی دارد و ما از آن غافل هستیم.
کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
۱۹ خرداد ۱۳۹۸
نماز
آیت الحق ملاحسینقلی همدانی(ره) درباره آداب این واجب بزرگ الهی می فرمایند:
« ... شروع به نماز كن با قلب پاك از حقد و حسد و غل و غش مسلمان و لباس و فرش و مكان نمازت باید مباح باشد... و بایست به نماز به (گونه) ایستادن بنده در حضور مولای جلیل، با گردن كج و قلب خاضع و خاشع و بعد از فریضه صبح هفتاد مرتبه استغفار و صد كلمه ی طیبه ی توحید و دعای صباح مشهور را بخوان و تسبیح سیده نساء را بعد از فریضه ترك مكن»
حیات عارفانه ی فرزانگان (نماز اول وقت) ص 47
کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
۱۹ خرداد ۱۳۹۸
یقظه
جامع معقول و منقول مرحوم آیة الله ملامحسن فیض کاشانی ها در رابطه با سلوک الی الله می فرماید:
«منازل این سفر، صفات حمیده و اخلاق پسندیده است که احوال و مقامات روح است، از هر یک به دیگری که فوق آن است منتقل می شود به تدریج؛ منزل اول يقظه است که آگاهی است و منزل آخر توحید است که مقصد اقصی است از این سفر»..
پاسداران حریم عشق ج8 ص339
کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
۲۰ خرداد ۱۳۹۸
8.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تذکرة الاولیاء:
آشتی با #خدا
#آیت_الله_حائری_شیرازی
کانال تذکرة الاولیاء
@tezkar
۲۰ خرداد ۱۳۹۸
۲۰ خرداد ۱۳۹۸
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر...
مادر زن حاج سید هاشم یکی از زنان نیرومند، پرخاشگر و تندخو بود و بسیار سید هاشم را اذیت می کرد.
سیدهاشم روزی به خدمت علامه قاضی میرسد و میگوید: «آزار زبانی و کارهای مادرزنم بیحد شده است و صبر من نیز تمام؛ میخواهم که اجازه بدهید زنم را طلاق دهم.»
ایشان فرمودند: آیا همسرت را دوست داری؟
گفتم: بله.
فرمودند: زنت نیز تو را دوست دارد؟
گفتم: آری.
فرمودند: هرگز راه طلاق نداری! برو و صبر پیشه کن! تربیت تو به دست مادر زنت میباشد.
جریان گذشت و بنده طبق دستور استاد عمل میکردم؛ تا اینکه یک شب تابستانی که خسته و گرسنه و تشنه به منزل آمدم؛ مادرزنم از شدت گرما لب حوضچه نشسته و بر روی پاهایش آب میریخت.
با ورود من، ناسزا و فحش شروع شد. بنده هم تا این وضعیت را دیدم، داخل اتاق نرفتم و از راه پلهها به سوی بام حرکت کردم. ولی او دستبردار نبود صدایش همین طور بلند و بلندتر میشد؛ حتی همسایهها نیز میشنیدند، تا اینکه صبرم تمام شد. کلام استادم در مقابل دیدگانم بود. بیآنکه جوابی بدهم، به پائین آمده از خانه خارج شدم.
در کوچه و خیابان بدون هدف و ناراحت میگشتم؛ ناگهان حالتی نورانی پیش آمد و دری بر رویم باز شد؛ دیدم من دو تا شدهام، یکی سیدهاشمی که مورد ناسزا و فحش واقع شده و دیگری من که بسیار عالی و مجرد میباشم و نه ناسزا به او گفته شده و نه به او میرسد.
این اولین تجردی بود که در کربلا برایم پیدا شد و این در برایم باز نشد مگر به خاطر تحمل و صبر و اطاعت از استاد، که اگر نبود، آن غمناکیها و پریشانیها همچنان بود.
#روح_مجرد
🔻تذکره الاولیاء
@tezkar
۲۰ خرداد ۱۳۹۸
🔻ارزش روضه اباعبدالله (علیه السلام)
آمده بود محضر ایشان، اما آن بزرگوار را نمی شناخت و به همین سبب سخنان ناپسندی گفت.
وقتی فهمید شخصی که رو به روی او نشسته همان علامه طباطبایی معروف است، اظهار شرمندگی و عذرخواهی کرد و گفت: من خیال نمی کردم شما حضرت علامه باشید!
از ظاهرتان تصور می کردم که مرثیه خوان و روضه خوان هستید!
و آن استوانه ی علم و تقوا فرموده بود:
ای کاش من یک مرثیه خوان سیدالشهدا بودم!
همه سال هایی که سرگرم درس و بحث بوده ام، با یک مرثیه خوانی امام حسین (علیه السلام) برابری نمی کند.
دفاتر ملکوتی؛ دفتر دوم؛ ص79
تذكرة الاولياء(كلمات و احوالات بزرگان اهل معرفت)🔻
@tezkar
۲۱ خرداد ۱۳۹۸