#خاکریز_خاطرات ۱۱۳ ✍ زنبور شود سببِ خیر ، اگر خدا خواهد متن خاطره یه روز توی سنگر نشسته بودیم و چایی می‌خوردیم. صحبت و شوخی و بحثمون داغ شده بود که زنبوری اومد داخل سنگر و شروع کرد به چرخ زدن. از بس که سماجت به خرج داد، کم‌کم همه برای بیرون کردنش بلند شدند. به طوری که گفتیم: ببینم چه کسی می‌تونه زودتر زنبور رو از سنگر بیرون کنه... بعد به بیرون کردنش هم اکتفا نکردیم و برای اینکه از اطراف سنگر دورش کنیم، چند قدم از سنگر دور شدیم. جالبه که به محضِ خارج شدنِ ما ، خمپاره‌ای به سنگر خورد و کاملا ویران شد 📚منبع: سالنامه سرداران عشق ۱۳۸۸ #امدادغیبی #قضاوقدر #شهدا @thaghlain 🌹

#خاکریز_خاطرات ۱۱۹ ✍ یکی از امدادهای غیبی جبهه/ خدا با ما بود متن خاطره بعثی‌ها ما رو اسیر کرده و به سمتِ عراق حرکت دادند. در بین راه به میدانِ مین رسیدیم. بعثی‌ها بهمون گفتند: باید از میدانِ مین عبور کنید... تصمیم داشتند با عبور ما، مین‌ها منفجر شده و راه برایِ عبورشان باز شود. ما هم به ناچار در میدانِ مین دویدیم؛ اما به لطفِ خدا حتی یک مین هم منفجر نشد و همگی به سلامت عبور کردیم. با این‌حال باز هم بعثی‌‌ها جرات نکردند واردِ میدانِ مین ‌شوند. 📌 راوی: آقای محمود دهقان هراتی 📚منبع: سالنامه یاران ناب ۱۳۹۳ #امدادغیبی #اسرا #تقوا #شهدا @thaghlain 🌹

#خاکریز_خاطرات ۲۱۴ 🌺 وعده‌ی حضرت زهرا(س) که در روز آخر جنگ محقق شد متن خاطره سید صادق عاشقِ سینه‌چاکِ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها بود. می‌گفت: هر وقت نام حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها رو می‌برید، حتما بعدش بگید: سلام الله علیها... وقتی قطعنامه رو پذیرفتند و جنگ تمام شد، خیلی ناراحت بودکه شهید نشده. به دوستش‌گفت: من از خودِ حضرت زهراسلام‌الله‌علیها شنیدم‌ که توی همین جنگ و همین جبهه شهید میشم؛ اما الان جنگ‌تموم شده؛ یعنی میشه وعده‌ی حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها عملی نشه... یهو خبر رسید که عراق بعد از قطعنامه، دوباره حمله‌کرده، رفت و توی اون عملیات شهید شد. . 🌹خاطره‌ای از زندگی شهید سیدصادق آقااعلایی ✍منبع: کتاب مِهر مادر ، صفحه ۱۰۰ . #شهیدآقااعلایی #حضرت_زهرا #شهادت #امدادغیبی #شهدا @thaghlain 🌹