#خاکریز_خاطرات ۱۰۶
✍ شهردارِ شهیدی که از دستفروشها به شکل عجیب و جالبی حمایت کرد
متن خاطره
خیابون پُر شده بود از دستفروش. تصمیم گرفتیم بساطشون رو جمع کنیم؛چرخ و گاریشون رو هم توقیف کنیم تا دست از این کارها بردارند. اما محمّد ابراهیم مخالفت کرد و گفت: اینکه نمیشه راه حل... این دستفروشها همگی فقیر و زحمتکش هستند؛ راه دیگهای برای کاسبی ندارند ...
محمّد ابراهیم یک راهحل داد و خودش هم عملیاش کرد . رفت و گوشه ای از شهر، یک بازارچه برایشان ساخت و به هر کدامشون یک غرفه دارد ...
اینجوری هم دستفروشها به کاسبی شان میرسیدند و هم خیابانها شلوغ نمی شد...
📌خاطره از زندگی شهردار شهید محمد ابراهیم احمدپور
📚منبع: کتاب خدمت از ماست ۸۲ ، صفحه ۴۶
#دستگیری_از_فقرا #شهیداحمدپور #شهردار
#شهدا
@thaghlain 🌹
#خاکریز_خاطرات ۲۰۴
🌺 شهید میگفت: من خیانت نمیکنم...
متن خاطره
ماشین سپاه همیشه باهاش بود ، اما برای رفتن به شهر از موتور سیکلتی که داشت ، استفاده میکردیم. یک بار بهش گفتـم: تو چـرا ما رو با ماشین به شهرنمیبری ؟ زینالعابدین در جوابم گفت: ماشین مالِ بیت المال است، من نمیتوانم در امانت خیانت کنم...
🌹خاطره ای از زندگی سردار شهید زین العابدین احمدپور
🍃منبع: کتاب آینه های ناب ، صفحه ۱۴
#شهیداحمدپور #بیتالمال #تقوا #پاسدار
#شهدا
@thaghlain 🌹