#خاکریز_خاطرات ۷
✍ ایده ی جالبِ شهید دکتر محمد علی رهنمون برای تربیت فرزند
متن خاطره :
محمدعلی صبح ها بعد از نماز قرآن
میخواند. اگه دخترمون بیدار بود، میگرفتش توی بغل ؛ اگه هم خواب بود ، کنارِ رختخوابش مینشست و میگفت: اینـجا قـرآن میخوانم ، میخواهم چشم و گوشِ بچه ام از الان به این چیزها عادت کنه...
🌷خاطرهای از زندگی شهید دکتر محمد علی رهنمون
📚منبع: یادگاران16 «کتاب رهنمون» ، صفحه 90
#انس_با_قرآن #تربیت_فرزند
#شهیدرهنمون #سحرخیزی
#شهدا
@thaghlain 🌹
#خاکریز_خاطرات ۹۵
✍ رازِ دفترچهای که همیشه با شهید بود
متن خاطره:
محمّد علی یه دفترچه کوچیک داشت که همیشه باهاش بود و به هیچکس هم نشونش نمیداد. یه بار دفترچه رو برداشتم ببینم چه چیزی داخلش مینویسه. فکرش رو میکردم. کارهای روزانهی خودش رو نوشته بود. مثلاً نوشته بود: سرِ کی داد زده! چه کسی رو ناراحت کرده! به کی بدهکاره و... همه رو به صورت ریز و درشت نوشته بود تا یادش باشه و دراولین فرصت صافشون کنه...
📌خاطرهای از زندگی شهید دکتر محمدعلی رهنمون
📚منبع: یادگاران16 « کتاب شهید رهنمون » صفحه 4
#تقوا #حق_الناس #وصیتنامه #محاسبه_نفس #مراقبه #شهیدرهنمون
#شهدا
@thaghlain 🌹
#خاکریز_خاطرات۱۸۵
🌸 برخوردِ جالبِ شهید با دخترانِ مزاحم
متن خاطره
خوشتیپ و زیبارو بود و درسخوان. اینجور افراد تویِ کلاس زود شناخته میشن. نفهمیدنِ درس، کمک برا نوشتنِ مقاله و پایان نامه، و یا گرفتنِ جزوهی درسی بهانه هایی بود که دخترها برا همکلام شدن با محمدعلی انتخاب میکردند. پا پیچش میشدند، اما بهشون محل نمیگذاشت و سرش به کار خودش بود. وقتی هم علنی به اوپیشنهاد ازدواج میدادند، محمدعلی می گفت: دختری که راه بیفته دنبال شوهر برا خودش بگرده ، به دردِ زندگی نمیخوره! نمیشه باهاش زندگی کرد...
📌خاطرهای از زندگی دکتر شهید محمدعلی رهنمون
📚منبع: یادگاران ۱۶ «کتاب شهید رهنمون» صفحه ۱۹
#شهیدرهنمون #ازدواج #پزشک_شهید #سادهزیستی #تقوا #انتخاب_همسر
#شهدا
@thaghlain 🌹