#خاکریز_خاطرات ۱۵۰
✍️ استدلالِ جالب شهید، برای انجام یک عملِ مستحبِ صبحگاهی...
متن خاطره
علیرضا صبحها قبل از اينکه برود سرکار، قرآن ميخواند. يک روز قرآنش را خواند ولباسهايش را پوشيد تا به محلِ کارش برود. به او گفتم: نمیخواهيد صبحانه بخوريد؟ جواب داد: وقت ندارم، ديرم شده...گفتم: خب شما میتوانید قرآن را در محل کارتان بخوانيد ، و آن وقتي را که برايِ خواندنِ قرآن ميگذاريد، صبحانهتان را بخوريد. اما ايشان در جوابم گفتند: صبحانه غذايِ جسم است، ولی قرآن غذايِ روح ...
اینگونه اهمیتِ قرآن را فهماندند و به محلِ کارشان رفتند...
📌خاطره ای از زندگی سردار شهید علیرضا عاصمی
📚منبع: پایگاه اینترنتی « خبرگزاری دفاع مقدس »
#شهیدعاصمی #قرائت_قرآن #خودسازی #انس_با_قرآن
#شهدا
@thaghlain 🌹
#خاکریز_خاطرات۱۸۳
🌸 همسردار بود و همسایهدار...
متن خاطره
علیرضا اجازه نمی داد که هر شب من از خواب بلند بشم و به بچه رسیدگی کنم. میگفت: یک شب من، یک شب شما...
یکبار هم شام آماده کرده بودم ، که فهمیدیم همسایهمون فکر کرده شوهرش خونه نمیاد و شام درست نکرده. علیرضا فوراً غذای خودمون رو برد برای آنها. وقتی ازش پرسیدم: پس خودمون چی بخوریم ؟ ، گفت: "ما نان و ماست میخوریم..."
📌خاطرهای از زندگی سردار شهید علیرضا عاصمی
📚منبع: کتاب همسرداری سرداران شهید
#شهیدعاصمی #همسرداری #حقهمسایه #گذشت #سادهزیستی
#شهدا
@thaghlain 🌹