#خاکریز_خاطرات ۶۵
✍ چلّهی زیارت عاشورا شهید را به آرزویش رساند
#متن_خاطره
یکی از بچههایِ باصفایِ گردانِ ما هر روز بعد از نمازِ صبح زیارت عاشورا میخواند. نیتاش هم این بود که خدا دعاش رو مستجاب کنه و شهید بشه. می گفت: نذرکردم چهل روز زیارت عاشورا بخونم تا شهید بشم، اگه توی چهل روزِ اول شهید نشدم ، دوباره میخونم ؛ اونقدر چلّه میگیرم تا شهید بشم ... روز چهلم دعاش مستجاب شد و کار فیصله پیدا کرد. شهید شد و کار به چلّهی دوم هم نرسید...
📚منبع: کتاب سرزمین مقدس ، صفحه 120
#چله_نشینی #زیارت_عاشورا
#شهادت #آرزو #دعا #ناامیدنشدن
#شهدا
@thaghlain 🌹
#خاکریز_خاطرات ۸۶
✍ تا حالا رفیقی داشتی که حاضر باشه اینجوری برات جون بده؟
#متن_خاطره
مونده بودیم وسط میدان مین. همه مجروح بودند و خسته. یه رزمنده زخمی چند متر آنطرفتر از من افتاده بود که انگار درد شدیدی داشت. دیدم با آرنج خودش رو کشید جلوتر و داشت از من دور میشد. فکرکردم میخواد از میدانِ مین خارج بشه. بهشگفتم: با اینهمه درد چرا اینقدر به خودت فشار میاری؟ گفت: چند تا مجروحِ دیگه آن طرف هستند، من چند دقیقه بیشتر زنده نیستم، می خوام قمقمهی آبم رو برسونم به اونا ...
📚منبع: کتاب خدمت از ماست82 ، صفحه 179
#رفاقت #دوست #ایثار
#گذشت_و_فداکاری #بی_تفاوت_نبودن
#شهدا
@thaghlain 🌹