💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 1 . 2 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
⭕️سيماى سوره يوسف⭕️
🍀 سوره يوسف از سوره هاى مكّى و داراى يكصد ويازده آيه است. نام حضرت يوسف، 27 مرتبه در قرآن آمده كه 25 مرتبه آن در همين سوره است.
🌱آيات اين سوره، به هم پيوسته و در چند بخش جذاب و فشرده، داستان زندگى يوسف را از كودكى تا رسيدن او به مقام خزانه دارى كشور مصر، عفت و پاكدامنى او، خنثى شدن توطئه هاى مختلف عليه او و جلوه هايى از قدرت الهى را مطرح مى كند.
🍃داستان حضرت يوسف عليه السلام فقط در همين سوره از قرآن آمده، در حالى كه داستان پيامبران ديگر در سوره هاى متعدّد نقل شده است.
🌿داستان حضرت آدم و نوح هر كدام در دوازده سوره، داستان حضرت ابراهيم در هيجده سوره، داستان حضرت صالح در يازده سوره، داستان حضرت داوود در پنج سوره، داستان حضرت هود و سليمان هر كدام در چهار سوره و داستان حضرت عيسى و زكريّا هر كدام در سه سوره ذكر شده است.«1»
☘داستان حضرت يوسف در تورات، سِفر پيدايش از فصل 37 تا 50 نيز نقل شده است، امّا در مقايسه با آنچه در قرآن آمده، به خوبى اصالت قرآن و تحريف تورات معلوم مى گردد. در ميان آثار ادبى نيز داستان يوسف و زليخا، دلدارى جايگاهى برگزيده است كه از آن جمله مى توان منظومه يوسف و زليخا، از نظامى گنجوى و يوسف و زليخا منسوب به فردوسى را نام برد.
📚«1». تفسير حدائق.
📚تفسير نور، ج 4، ص: 144
🌴قرآن در داستان يوسف عليه السلام بيشتر به شخصيّت خود او در گذر از كوران حوادث مى پردازد، در حالى كه در داستان پيامبران ديگر، بيشتر به سرنوشت مخالفان و لجاجت و هلاكت آنان اشاره نموده است.
🌳در برخى روايات، از آموزش سوره يوسف به زنان و دختران نهى شده است، ولى به نظر برخى صاحب نظران، اين روايات اسناد قابل اعتمادى ندارند.«1» و از طرفى آنچه استناد اين نهى است، طرح عشق از سوى زليخا همسر عزيز مصر است كه با بيان قرآنى، نقطه منفى در آن وجود ندارد.
📚(1). تفسير نمونه.
📚تفسير نور، ج 4، ص: 145
--------------------------------------------------
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 3 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ بِما أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِينَ «3»
🦋🦋ما با اين قرآن كه به تو وحى كرديم بهترين داستان را بر تو بازگو مىكنيم، در حالى كه تو پيش از آن، از بىخبران بودى.
📝نکته ها👇
🔷 «قصص» هم به معناى داستان وهم به معناى نقل داستان است.
قصّه و داستان در تربيت انسان سهم بسزايى دارد. زيرا داستان، تجسّم عينى زندگى يك امت و تجربه عملى يك ملّت است. تاريخ آئينهى ملّتهاست و هر چه با تاريخ و سرگذشت پيشينيان آشنا باشيم، گويا به اندازه عمر آن مردم زندگى كردهايم. حضرت على عليه السلام در نامه سىويكم نهجالبلاغه خطاب به فرزندش امام حسن عليه السلام جملهاى دارند كه مىفرمايند:
✨فرزندم! من در سرگذشت گذشتگان چنان مطالعه كردهام و به آنها آگاهم كه گويا با آنان زيستهام و به اندازهى آنها عمر كردهام.
🔷شايد يكى از دلايل اثرگذارى قصّه و داستان بر روى انسان، تمايل قلبى او به داستان باشد.
معمولًا كتابهاى تاريخى و آثار داستانى در طول تاريخ فرهنگ بشرى رونق خاصى داشته و قابل فهم و درك براى اكثر مردم بوده است، در حالى كه مباحث استدلالى و عقلانى را گروه اندكى پيگيرى مىكردهاند.
📚جلد 4 - صفحه 148
🔷در روايات، به كلّ قرآن «احسن القصص» اطلاق شده است و اين منافاتى ندارد كه در ميان كتب آسمانى، قرآن «احسنالقصص» باشد و در ميان سورههاى قرآن، اين سوره «احسن القصص» باشد. «1»
🔷تفاوت داستانهاى قرآن با ساير داستانها:
●1. قصّهگو خداوند است. «نَحْنُ نَقُصُّ»
●2. هدفدار است. «نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ» «2»
●3. حقّ است، نه خيال. «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ» «3»
●4. بر اساس علم است، نه گمان. «فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِمْ بِعِلْمٍ» «4»
●5. وسيلهى تفكّر است، نه تخدير. «فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ» «5»
●6. وسيلهى عبرت است، نه تفريح و سرگرمى. «لَقَدْ كانَ فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ» «6»
🔷داستان حضرت يوسف، «أَحْسَنَ الْقَصَصِ» است، زيرا:
●1. معتبرترين داستانها است. «بِما أَوْحَيْنا»
●2. در اين داستان، جهاد با نفس كه بزرگترين جهاد است، مطرح مىشود.
●3. قهرمان داستان، نوجوانى است كه تمام كمالات انسانى را در خود دارد. (صبر، ايمان، تقوا، عفاف، امانت، حكمت، عفو و احسان)
●4. تمام چهرههاى داستان، خوش عاقبت مىشوند. مثلا يوسف به حكومت مىرسد، برادران توبه مىكنند، پدر بينايى خود را بدست مىآورد، كشور قحطى زده نجات مىيابد و دلتنگىها و حسادتها به وصال و محبّت تبديل مىشود.
●5. در اين داستان مجموعهاى از اضداد در كنار هم طرح شدهاند: فراق و وصال، غم و شادى، قحطى و پرمحصولى، وفادارى و جفاكارى، مالك و مملوك، چاه و كاخ، فقر و غنا، بردگى وسلطنت، كورى و بينايى، پاكدامنى و اتهام ناروا بستن.
📚«1». تفسير كنزالدقائق.
📖«2». هود، 120.
📖«3». كهف، 13.
📖«4». اعراف، 7.
📖«5». اعراف، 176.
📖«6». يوسف، 111.
📚جلد 4 - صفحه 149
🔷نه فقط داستانهاى الهى، بلكه تمام كارهاى خداوند، «أَحْسَنَ» است. زيرا:
●1. بهترين آفريدگار است. «أَحْسَنُ الْخالِقِينَ» «1»
●2. بهترين كتاب را دارد. «نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ» «2»
●3. بهترين دين را دارد. «وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ» «3»
●4. بهترين پاداش را مىدهد. «لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا» «4»
✨🍃و در برابر اين بهترينها، خداوند بهترين عمل را از انسان خواسته است. «لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا» «5»
🔷غفلت در قرآن به سه معنى مطرح شده است:
●الف: غفلت بد، نظير آيهى «وَ إِنَّ كَثِيراً مِنَ النَّاسِ عَنْ آياتِنا لَغافِلُونَ» «6» همانا بسيارى مردم از آيات ما غافلند.
●ب: غفلت خوب، نظير آيهى «إِنَّ الَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَناتِ الْغافِلاتِ الْمُؤْمِناتِ لُعِنُوا فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ» «7» كسانىكه بر زنان پاكدامن و غافل از فحشا، تهمت زنا مىزنند در دنيا و آخرت لعنت شدهاند.
●ج: غفلتِ طبيعى به معناى بىاطلاعى، نظير همين آيه مورد بحث؛ «وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِينَ» كه خدا براى حفظ حرمت و احترام پيامبر نمىفرمايد: «كنت من قبله لمن الجاهلين»
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات4)
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋إِذْ قالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَباً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي ساجِدِينَ «4»
🦋🦋آنگاه كه يوسف به پدر خويش گفت: اى پدر! همانا من (در خواب) يازده ستاره با خورشيد و ماه ديدم، آنها را در برابر خود سجدهكنان ديدم.
📝نکته ها👇
🔷داستان حضرت يوسف، با رؤيا شروع مىشود. به گفته علامه طباطبايى در تفسيرالميزان، داستان يوسف با خوابى شروع مىشود كه او را بشارت مىدهد و نسبت به آيندهاى روشن اميدوار مىسازد تا او را در مسير تربيت الهى صابر و بردبار گرداند.
🔷به جز بنيامين، ديگر برادران او از مادر جدايى بودهاند. حضرت يعقوب نيز فرزند حضرت اسحاق و او فرزند حضرت ابراهيم عليهم السلام است. «1»
🔷خواب اولياى الهى، متفاوت است؛ گاهى نيازمند تعبير است، مثل خوابِ حضرت يوسف و گاهى به تعبير نياز ندارد، بلكه عين واقع است. مانند خواب حضرت ابراهيم كه مأمور مىشود تا اسماعيل را ذبح كند.
📚«1». تفسير مجمعالبيان.
📚جلد 4 - صفحه 151
⭕️سخنى دربارهى رؤيا و خواب ديدن:
🍃پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مىفرمايد: «الرؤيا ثلاثة: بشرى من اللَّه، تحزين من الشيطان، و الّذى يحدث به الانسان نفسه فيراه فى منامه» «1»، خواب بر سه قسم است: يا بشارتى از سوى خداوند است، يا غم و اندوهى از طرف شيطان است و يا مشكلات روزمره انسان است كه در خواب آن را مىبيند.
🍃برخى از دانشمندان و روانشناسان، خواب ديدن را در اثر ناكامىها و شكستها دانسته و به ضربالمثلى قديمى استشهاد كردهاند كه: «شتر در خواب بيند پنبه دانه» و برخى ديگر خواب را تلقينِ ترس گرفتهاند، بر اساس ضربالمثلى كه مىگويد: «دور از شتر بخواب تا خواب آشفته نبينى» و بعضى ديگر خواب را جلوه غرائز واپس زده دانستهاند. امّا عليرغم تفاوتهايى كه در خوابها و رؤياها وجود دارد، كسى اصل خواب ديدن را انكار نكرده است و البتّه بايد به اين نكته توجّه داشت كه همه خوابها با يك تحليل، قابل بررسى نيستند.
🍃مرحوم علامه طباطبايى در تفسير الميزان «2» مىگويد: سه عالم وجود دارد؛ عالم طبيعت، عالم مثال، عالم عقل. روح انسان به خاطر تجردّى كه دارد، در خواب با آن دو عالم ارتباط پيدا مىكند و به ميزان استعداد و امكان، حقايقى را درك مىكند. اگر روح كامل باشد، در فضاى صاف حقايق را درك مىكند. و اگر در كمال به آخرين درجه نرسيده باشد، حقايق را در قالبهاى ديگر مىيابد. همانطور كه در بيدارى، شجاعت را در شير و حيله را در روباه و بلندى را در كوه مىبينيم، در خواب، علم را در قالب نور، ازدواج را در قالب لباس و جهل و نادانى را به صورت تاريكى مشاهده مىكنيم.
🍃ما بحث ايشان را با ذكر مثالهايى بيان مىكنيم؛ كسانىكه خواب مىبينند چند دستهاند:
1⃣دسته اوّل، كسانىكه روح كامل و مجردى دارند و بعد از خواب رفتنِ حواس، با عالم عقل مرتبط شده و حقايقى را صاف و روشن از دنياى ديگر دريافت مىكنند. (نظير تلويزيونهاى
📚«1». بحار، ج 14، ص 441.
📚«2». تفسير الميزان، ج 11، ص 299.
📚جلد 4 - صفحه 152
سالم با آنتنهاى مخصوص جهتدار كه امواج ماهوارهاى را از نقاط دور دست مىگيرد.) اينگونه خوابها كه دريافت مستقيم و صاف است، نيازى به تعبير ندارد.
2⃣دسته دوم، كسانى هستند كه داراى روح متوسط هستند و در عالم رؤيا، حقايق را ناصاف و همراه با برفك و تشبيه و تخيّل دريافت مىكنند. (كه بايد مفسّرى در كنار دستگاه گيرنده، ماجراى فيلم را توضيح دهد وبه عبارتى، عالمى آن خواب را تعبير كند.)
3⃣دسته سوم، كسانى هستند كه روح آنان به قدرى متلاطم و ناموزون است كه خواب آنها مفهومى ندارد. (نظير صحنههاىِ پراكنده و پربرفك تلويزيونى كه كسى چيزى سردرنمىآورد.) اين نوع رؤياها كه قابل تعبير نيستند، در قرآن به «أَضْغاثُ أَحْلامٍ» تعبير شده است.
🍀قرآن در سورههاى مختلف، از رؤياهايى نام برده كه حقيقت آنها به وقوع پيوسته، از جمله:
●الف: رؤياى يوسف عليه السلام درباره سجدهى يازده ستاره و ماه و خورشيد بر او كه با رسيدن او به قدرت و تواضع برادران و پدر و مادر در برابر او تعبير گرديد.
●ب: رؤياى دو يار زندانىِ يوسف كه بعداً يكى از آنها آزاد وديگرى اعدام شد.
●ج: رؤياى پادشاه مصر درباره گاوِ لاغر و چاق كه تعبير به قحطى و خشكسالى بعد از فراخ شد.
●د: رؤياى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله درباره عدد اندك مشركان در جنگ بدر كه تعبير به شكست مشركان شد. «1»
●ه: رؤياى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله درباره ورود مسلمانان با سر تراشيده به مسجدالحرام كه با فتح مكّه و زيارت خانه خدا تعبير شد «2»
●و: رؤياى حضرت ابراهيم در مورد ذبح فرزندش حضرت اسماعيل. «3»
🌱از قرآن كه بگذريم در زندگى خود، افرادى را مىشناسيم كه در رؤيا از امورى مطلع شدهاند كه دست انسان به صورت عادّى به آن نمىرسد
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 5 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ «5»
🦋🦋(يعقوب) گفت: اى پسر كوچكم! خوابت را براى برادرانت بازگو مكن كه برايت نقشهاى (خطرناك) مىكشند. همانا شيطان، براى انسان دشمنى آشكار است.
📝نکته ها👇
🔷يكى از اصول زندگى، رازدارى است. اگر مسلمانان به مفاد اين آيه عمل مىكردند، اين همه كتب خطى، آثار علمى، هنرى و عتيقههاى ما، در موزه كشورهاى خارجى جاى نمىگرفت و به اسم كارشناس، ديپلمات و جهانگرد از منابع و امكانات و منافع ما آگاه نمىشدند و در اثر سادگى يا خيانت، اسرارمان در اختيار كسانىكه دائماً در حال كيد و مكر بر عليه ما هستند، قرار نمىگرفت.
🔷حضرت يوسف، خواب خود را دور از چشم برادران، به پدر گفت كه اين خود نشانهى تيزهوشى اوست.
📝پیام ها🔰
🔶1- فرزندان را با مهربانى مورد خطاب قرار دهيد. «يا بُنَيَّ»*
📚جلد 4 - صفحه 155
🔶2- پدر و مادر بايستى رابطهاى صميمانه با فرزندان داشته باشند تا فرزندان بتوانند سخن خود را با آنان مطرح كنند. «يا بُنَيَّ»*
🔶3- خطر حسادت در محيط خانه و جامعه را به فرزندان گوشزد كنيم. يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ ...
🔶4- از كودكى و در خانواده رازدارى را به فرزندان بياموزيم. «يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ»*
🔶5- دانستهها و اطلاعات، بايد طبقهبندى شود و محرمانه و غيرمحرمانه از هم جدا گردد. «لا تَقْصُصْ»
🔶6- هر حرفى را به هر كسى نزنيم. «لا تَقْصُصْ»
🔶7- كتمان فضايل به خاطر جلوگيرى از حسادتها، كارى بايسته است. «لا تَقْصُصْ»*
🔶8- با پى بردن به استعداد يك فرزند، آن را با ساير فرزندان مطرح نكنيم. «لا تَقْصُصْ»*
🔶9- در معرّفى افراد تيزهوش و نابغه، بايد احتياط كرد. «لا تَقْصُصْ»*
🔶10- حضرت يعقوب نيز داراى علم و موهبت تعبير خواب بوده است. «لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ»*
🔶11- گاهى شيطان در آستين است. «إِخْوَتِكَ»*
🔶12- پيشگيرى بهتر از درمان است. (نگفتن خواب به برادران، نوعى پيشگيرى از تحريك حسادت است) «لا تَقْصُصْ رُؤْياكَ عَلى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُوا»*
🔶13- در خانواده انبيا نيز، مسايل ضد اخلاقى همچون حسد و حيله ميان فرزندان مطرح است. يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا ...
🔶14- زمينههاى حسادت را شعلهور نكنيد. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا
🔶15- حسادت، موجب ناديده گرفته شدن حقوق حتّى حقّ خويشاوندى مىگردد. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
🔶 16- برادران يوسف عليه السلام كه از خواب وى و مقام آينده او اطلاعى نداشتند چنانكردند. اگر اطلاع مىيافتند چه مىكردند؟! لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
📚جلد 4 - صفحه 156
🔶17- پيش بينى و آينده نگرى صفاتى ارزنده هستند. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
🔶18- افشاى اسرار و برخى اخبار، ممكن است بسيار گران تمام شود. لا تَقْصُصْ ... فَيَكِيدُوا*
🔶19- برخى اسرار به قدرى مهم هستند كه افشاى آن زندگى فرد يا افرادى را به مخاطره مىاندازد. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»*
🔶20- در موارد مهم و حسّاس بايد خطر را قبل از وقوع آن گوشزد كرد. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»*
🔶21- حضرت يعقوب در مورد كيد برادران نسبت به يوسف اطمينان داشت. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»*
🔶22- در پيشبينى مسايل مهم، گاهى اظهار سوءظن و يا پردهبرداشتن از خصلتها مانعى ندارد. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»
🔶23- لازم است والدين، از روحيات فرزندانشان نسبت به هم آگاه باشند تا بتوانند اعمال مديريّت كامل نمايند. «فَيَكِيدُوا لَكَ كَيْداً»
🔶24- كيد وحيله، كارى شيطانى است. فَيَكِيدُوا ... إِنَّ الشَّيْطانَ
🔶25- شيطان با استفاده از زمينههاى درونى بر ما سلطه مىيابد. (حسادت برادران، زمينه را براى بروز دشمنى شيطان نسبت به انسان فراهم ساخت.) فَيَكِيدُوا ... إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ
🔶26- شيطان دشمن انسان است، حتّى اگر پيامبر زاده باشد. «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ»*
🔶 27- از كودكى، شيطان را به كودكان معرّفى و نقش او را بيان نماييد. «إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبِينٌ»*
📚تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 157
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 6 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋وَ كَذلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ يَعْقُوبَ كَما أَتَمَّها عَلى أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ «6»
🦋🦋و اينگونه پرودگارت تو را برمىگزيند و از تعبير خوابها (و سرانجام امور) تو را آگاه مىسازد و نعمتش را بر تو و بر خاندان يعقوب تمام مىكند. همان گونه كه پيش از اين بر پدرانت ابراهيم و اسحاق تمام كرد.
همانا پرودگارت داناى حكيم است.
📝نکته ها👇
🔷تأويل خواب به معناى بيانِ باطن و نحوهى تحقّق خواب است. «احاديث» جمع «حديث» به معناى نقل ماجراست. از آنجايى كه انسان رؤياى خود را براى ديگران نقل مىكند، به خواب نيز حديث گفتهاند.
🔷حضرت يعقوب در اين آيه، خواب فرزندش يوسف را براى او تعبير مىكند و از آيندهاش خبر مىدهد.
🔷گرچه ظاهر آيه آن است كه گويندهى جمله «وَ كَذلِكَ يَجْتَبِيكَ» يا خداوند است و يا حضرت يعقوب كه چون علم او از طرف خداوند است، يك پيشگويى صحيح است و مانعى ندارد به خصوص با توجّه به اينكه در آن زمان يوسف، پيامبر نبوده با جملهى «يَجْتَبِيكَ» مورد خطاب مستقيم خداوند واقع شود.
📝پیام ها🔰
🔶1- پيامبران، برگزيدگان خداوند هستند. «يَجْتَبِيكَ»
🔶2- چون يوسف عليه السلام برگزيده و ... بود به انواع گرفتارىها مبتلا شد تا گوهر وجودش در گرفتارىها نمايانده شود. «يَجْتَبِيكَ» (البلاء للولاء ...)*
🔶3- ارزش انسان به سن و سال نيست، ممكن است كسى از نظر سنى كوچكتر ولى از نظر خصلتها و ارزش والاتر باشد. (چنانكه يوسف از برادران خودكوچكتر بود) «يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ»*
📚جلد 4 - صفحه 158
🔶4- اولياى خدا از يك خواب، آينده افراد را مىبينند. «يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ»
🔶5- علوم مهم و دانشهاى كليدى و اساسى را نبايد به هر كس آموخت؛ اوّل بايد افراد لايق را گزينش كرد و سپس علوم را در اختيار آنان قرار داد. «يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ»*
🔶6- علم، اولين هديه الهى به برگزيدگان خود است. «يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَ يُعَلِّمُكَ»
🔶7- انبيا، شاگردان بلاواسطه خداوند هستند. «يُعَلِّمُكَ»
🔶8- تعبير خواب، از امورى است كه خداوند به انسان عطا مىكند. «يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ»
🔶9- از جمله راههاى ارتباط با غيب، تعبير رؤيا و خواب است. «يُعَلِّمُكَ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ»*
🔶10- علم آموخته شده به يوسف عليه السلام نيز محدود بوده است. ( «من» در جملهى «مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحادِيثِ»، به معناى بخشى از علم تعبير خواب است)*
🔶11- مقام نبوّت و حكومت، سرآمد نعمتهاست. «وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ»
🔶12- در فرهنگ قرآن، اجداد در حكم پدر هستند. «أَبَوَيْكَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ»
🔶13- علم و هدايت و لياقت يك فرد علاوه بر خود او براى خانواده و خويشاوندان او نيز نعمت و موهبت الهى است. «عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ يَعْقُوبَ»*
🔶14- اتمام نعمت بر آل يعقوب نشان از عاقبت به خيرى برادران يوسف دارد.
«يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَ عَلى آلِ يَعْقُوبَ»*
🔶 15- انتخاب انبيا، بر اساس علم و حكمت الهى است. يَجْتَبِيكَ ... عَلِيمٌ حَكِيمٌ
📚تفسير نور(10جلدى)، ج4، ص: 159
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره یوسف ( آیات 7 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋لَقَدْ كانَ فِي يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آياتٌ لِلسَّائِلِينَ «7»
🦋🦋به تحقيق در (داستان) يوسف و برادرانش نشانههايى (از حاكم شدن اراده خداوندى) براى جويندگان است.
📝نکته ها👇
🔷در داستان زندگى حضرت يوسف، آيات و نشانههاى زيادى از قدرتنمايى خداوند به چشم مىخورد كه هر كدام از آنها مايهى عبرت و پند براى اهل تحقيق و جستجو است؛ از آن جمله است:
●1. خواب پر راز و رمز حضرت يوسف.
●2. علم تعبير خواب.
●3. تشخيص و اطلاع يافتن يعقوب از آينده فرزند خود.
●4. در چاه بودن و آسيب نديدن.
●5. نابينا شدن و دوباره بينا شدن حضرت يعقوب عليه السلام.
●6. قعر چاه و اوج جاه.
●7. زندان رفتن و به حكومت رسيدن.
●8.پاك بودن و تهمت ناپاكى شنيدن.
●9. فراق و وصال.
●10. بردگى و پادشاهى.
●11. زندان براى فرار از گناه.
●12. بزرگوارى و عفو سريع برادران خطاكار.
🔷در كنار اين نشانهها، سؤالهايى قابل طرح است كه پاسخ هر كدام روشنگر راه زندگانى است؛
●1. چگونه حسادت، انسان را به برادركشى مىكشاند؟!
●2. چگونه ده نفر در يك خيانت، هم رأى و هم داستان مىشوند؟!
●3. چگونه يوسف با بزرگوارى از مجازات برادران خيانتكار خود، صرف نظر مىكند؟!
●4. چگونه انسان با ياد خدا، زندان را بر لذّت گناه ترجيح مىدهد؟
🔷اين سوره، در زمانى نازل شد كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله در محاصره شديد اقتصادى و اجتماعى قرار گرفته بود و اين داستان براى حضرت، مايهى دلدارى شد كه اى پيامبر! اگر بعضى بستگانت ايمان نياوردند ناراحت مباش، برادران يوسف او را به چاه انداختند!.
📝پیام ها🔰
🔶1- قبل از بيان داستان، شنونده را براى شنيدن و عبرت گرفتن آماده كنيد. لَقَدْ كانَ فِي يُوسُفَ ...
🔶2- حسد، مرز خانواده و عواطف خويشاوندى را نيز درهم مىشكند. «لَقَدْ كانَ فِي يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ»
📚جلد 4 - صفحه 160
🔶3- داستان يكى است، امّا نكات و درسهايى كه از آن استفاده مىشود بسيار است. «آياتٌ»
🔶4- پرسش و طرح سؤال از جمله راههاى رسيدن به حقيقت است. «آياتٌ لِلسَّائِلِينَ»*
🔶5- تا تشنهى شنيدن و عاشقِ آموختن نباشيم، از درسهاى قرآن استفاده كامل نمىبريم. «لِلسَّائِلِينَ»
🔶6- داستانهاى قرآن، پاسخ سؤالهاى زندگى مردم را مىدهد. «لِلسَّائِلِينَ»
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_یوسف
❤️🍃
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره مریم ( آیات 75 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋 قُلْ مَنْ كانَ فِي الضَّلالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ مَدًّا حَتَّى إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَكاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً «75»
🦋🦋 بگو: هركه در گمراهى است، خداوند رحمان (طبق سنّت خود) مدّتى به او مهلت و مدد مىدهد، تا زمانى كه آنچه را وعده داده مىشوند ببينند، يا عذاب (اين دنيا) يا (عذاب) قيامت را. پس (در آن روز) خواهند دانست چه كسى جايگاهش بدتر ولشكرش ناتوانتر است.
📝نکته ها👇
🔷«مَدّ» و «امداد» به يك معناست، لكن به گفتهى راغب، معمولًا «امداد» در مورد كار پسنديده ومحبوب و «مدّ» در مورد كار ناپسند و مكروه استفاده مىشود.
🔷خداوند متعال به همهى كسانى كه راه شرّى را انتخاب كنند، مهلت مىدهد. اين مهلت براى اين است كه شايد توبه كنند، يا فرزندان صالحى از نسل آنان به وجود آيد. گرچه برخى گمراهان از مهلت الهى سوء استفاده كرده، گناهان بيشترى مرتكب مىشوند و عذاب خود را بيشتر مىكنند. «1»
لطف حقّ با تو مداراها كند
چون كه از حد بگذرد رسوا كند
🔷امام صادق عليه السلام درباره «إِذا رَأَوْا ما يُوعَدُونَ» فرمودند: آن وعدهى ظهور حضرت قائم عليه السلام است و «شَرٌّ مَكاناً» يعنى روز قيام قائم معلوم خواهد شد كه چه كسى در موقعيّت ناپسند و ضعيف قرار دارد. «2»
📝پیام ها🔰
🔶1- سنّت خداوند بر اين است كه زمينهى حركت و رشد را براى همهى انسانها فراهم كند، واين انسان است كه اگر گمراهى را برگزيد. خداوند مدّتى به اومهلت مىدهد، «مَنْ كانَ فِي الضَّلالَةِ فَلْيَمْدُدْ» و اگر راه هدايت را در پيش گرفت خداوند بر هدايتش مىافزايد. «وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً»
📚«1». تفسير اطيبالبيان.
📚«2». كافى، ج 1، ص 431.
📚جلد 5 - صفحه 303
🔶2- مهلت و امداد، برخاسته از رحمت الهى است. «فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمنُ»
🔶3- كفّار بارها به خطر و عذاب تهديد مىشدند، ولى آنان متذكّر نمىشدند. «ما يُوعَدُونَ»
🔶4- خدا بعضى گمراهان را در دنيا عذاب مىكند وحساب قيامتش همچنان باقى مىماند، ولى بعضى را تنها در قيامت كيفر مىدهد. «إِمَّا الْعَذابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ»
🔶5- در لحظهى مرگ، مقام و موقعيّت، بستگان و نفرات به كار نمىآيند. «شَرٌّ مَكاناً وَ أَضْعَفُ جُنْداً»
🔶6- قيامت روز ظهور حقايق و كشف و شهود است. حَتَّى إِذا رَأَوْا ... فَسَيَعْلَمُونَ ...
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_مریم
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره مریم ( آیه ۷۶
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋وَ يَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً وَ خَيْرٌ مَرَدًّا «76»
🦋🦋كسانى كه هدايت يافتهاند، خداوند بر هدايتشان مىافزايد و نيكىهاى ماندگار، ثوابش نزد پروردگارت بهتر و خوش فرجامتر است.
📝نکته ها👇
🔷كلمه «مَرَدّ» به معناى عاقبت ومنفعت است. وكلمهى «ثواب» به معناى جزاى عمل است كه به انسان بر مىگردد، چه خير باشد و چه شر؛ لكن بيشتر در خير استعمال مىشود. «1»
🔷در آيهى قبل خوانديم كه گمراهان، در گمراهى بيشترى قرار مىگيرند. اين آيه مىفرمايد:
هدايت يافتگان نيز در هدايت و نورانيّت بيشترى قرار مىگيرند.
🔷در بعضى روايات مىخوانيم: مراد از «الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ» ذكرِ «سبحان الله و الحمد لله و لا اله الا الله و الله اكبر» است. «2»
📚«1». تفسير الميزان.
📚«2». تفسير نورالثقلين.
📚جلد 5 - صفحه 304
📝پیام ها🔰
🔶1- هدايت، مراحل ودرجاتى دارد. وَ يَزِيدُ اللَّهُ ...
🔶2- اعمال صالح نزد خداوند محفوظ مىماند. «وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّكَ»
🔶3- توفيق انجام كارهاى شايسته، در پرتو هدايت الهى است. «اهْتَدَوْا هُدىً وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ»
🔶4- خداوند به پيامبرش عنايت مخصوص دارد. «عِنْدَ رَبِّكَ»
🔶5- كيفر و پاداش از شئون ربوبيّت الهى است. «عِنْدَ رَبِّكَ ثَواباً»
🔶6- كار نيك، رمز خوش عاقبتى است. الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ ...
💢 مروری کوتاه بر #نکات_تفسیری آیات سوره مریم ( آیات 81 . 82 )
🌺🍃✨🌸✨🌺🍃
🕋 وَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا «81»
🦋🦋 به جاى خداى يگانه خدايانى (دروغين) برگزيدند تا براى ايشان سبب عزّت باشد.
🕋 كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبادَتِهِمْ وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا «82»
🦋🦋 هرگز (به اين آرزو نمىرسند، بلكه) به زودى (معبودها) پرستش آنان را منكر خواهند شد و در برابر آنان (به جاى عزت بخشى) به مخالفت بر مىخيزند.
📝نکته ها👇
🔷به گفتهى علامه طباطبايى، جملهى «كَلَّا سَيَكْفُرُونَ» دو گونه تفسير دارد:
●الف: مشركين به عبادت خويش كفر خواهند ورزيد و مخالف بتها خواهند شد.
●ب: طاغوتها وبتها، بجاى شفاعت وعزّت ويارى عبادتكنندگان خود، عليه آنان قيام خواهند كرد. در قرآن آيات ديگرى نيز به اين معنا دلالت دارد. «1»
🔷«عزيز» يعنى پيروز ونفوذناپذيرى كه نمىتوان به او ضرر و شرّى رساند.
🔷امام صادق عليه السلام فرمود: مقصود از «آلِهَةً» رؤسايى هستند كه مردم با اطاعت از آنان، در جستجوى عزّتند. «2» البتّه ضدّيت معبودهايى مانند طاغوتها و شيطانها با پيروان خود روشن است، امّا معبودهايى مانند سنگ و چوب و غيره ممكن است به ارادهى خداوند درروز قيامت به زبان در آيند و از مشركين و پرستش كنندگان خود، بيزارى جويند. «1»
📖«1». «يكفرون بشرككم» معبودها شركورزى شما را انكار خواهند كرد. فاطر، 14. «و اذا حشر الناس كانوا لهم اعداء و كانوا بعبادتهم كافرين» هنگامى كه مردم در قيامت محشور شوند، معبودها دشمن بتپرستان شده و عبادات آنان را انكار خواهند كرد.احقاف، 6.
📚«2». تفسير صافى.
📚جلد 5 - صفحه 307
🔷امام صادق عليه السلام در ذيل آيه فرمودند: مراد از عبادت در آيه، سجده وركوع نيست، بلكه فرمانبُردارى و اطاعت است و فرمود: «من اطاع مخلوقا فى معصية الخالق فقد عبده» هركس با اطاعت از مخلوقى مرتكب گناه شود، آن اطاعت به منزلهى پرستش است. «2»
📝پیام ها🔰
🔶1- عزّتخواهى در فطرت انسان هست، ولى او در مصداق اشتباه مىكند و سراغ منبع حقيقى عزّت نمىرود. اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ ...
🔶2- قيامت نزديك است، آن را باور كنيم. «سَيَكْفُرُونَ»
🔶3- همان كسانىكه انسان بجاى خدا به آنان دل بسته، بر ضد او قيام خواهند كرد. «وَ يَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا» (تكيه بر غير خدا، سبب دشمنى آنان در قيامت است)
📚«1». تفسير نمونه.
📚«2». تفسير نورالثقلين.
-------------------------------------------------
📚 برگرفته از تفسیرنور
#تفسیر
#سوره_مریم